قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

دلیل‌ تواتر

دلیل‌ تواتر

بهترین دلیل بر صیانت قرآن تواتر قرآن است. همانگونه که در بحث قرائت نیز مطرح شده است، مسلمانان در تواتر قرآن تردید ندارند و همه محققان متفق هستند که قرآن به غیر تواتر ثابت نمی‌شود، حتی در بحث قرائت بر تواتر یک اعراب نیز برهان اقامه شده است. عامل اصلی تواتر قرآن این است که هم خود قرآن و هم رسول‌الله (ص) و ائمه اطهار (ع) اهتمام فوق‌العاده‌ای به قرآن قایل بودند. از طرفی جاذبه‌های ذاتی قرآن موجب شیفتگی انبوه حق‌باوران شده و دلباختگان قرآن خمیرمایه و خونشان با قرآن آمیخته شده، بگونه‌ای که بلکه هزاران آن را در سینه‌ها حفظ کردند و دست به دست، نسل‌ به نسل منتقل نمودند، بدین صورت تواتر قرآن شکل گرفت و موجب صیانت آن از هر خطر شد.

گذری به آنچه گذشت

گذری به آنچه گذشت

درباره وحی مطالبی چون مفهوم وحی، کاربرد قرآنی وحی، همگون بودن وحی انبیاء و حقیقت وحی، ویژگی‌های مهم وحی که تعلیم فرادانش بشری و مصونیت از هرگونه خطا و تردید دارد و تحلیل صحیح وحی از زبان وحی طرح شد. و نیز به تحلیل‌های غلط تدبیر عقلانی و یا مکاشفه عرفانی و یا اندوخته‌های دانش انسانی اشاره شد که این برداشتها همه خلاف آیه‌ها قرآن و بدور از معارف اسلامی است و همه اینها ناسازگار با زبان و تحلیل قرآن می‌باشد و در بین سخن به این نکته اشاره شد که پیامبر در نبوت خود و وحی آسمانی تردید نمی‌کند و در تشخیص وحی نیاز به تأیید دیگری ندارد و نیز شیطان راه نفوذ بر انبیاء را ندارد و هیچگونه القائات شیطانی در عرصه وحی وجود ندارد تا با وحی اشتباه گرفته شود و افسانه‌هایی که در این رابطه داستان شده همگی بی‌پایه هستند که باید از معارف زلال و اندیشه‌های برهانی وحی و اسلام زدوده شوند. و در پایان راه‌های دریافت وحی اشاره شد و این نکته نیز توجه داده شد که وحی در سه مرحله، گرفتن و نگه‌داری و ابلاغ مصون از تغییر و نسیان است تا سالم به گوش مردم برسد و اتمام حجت شکل بگیرد.

حقیقت وحی

حقیقت وحی

مفهوم واژه وحی و تعبیرات دیگری که در قرآن از این حقیقت شده است ما را در فهمیدن حقیقت وحی یاری نمی‌کند و شاید حقیقت وحی رسالی برای غیر پیامبران قابل درک نباشد و تا انسان پیامبر نباشد قادر نخواهد بود این حقیقت را درک کند و از کاربردهای قرآن هم این چنین استفاده می‌شود که قرآن اصراری ندارد که حقیقت وحی را تبیین کند تا انسانهای عادی آن را درک کنند. بلکه قرآن توجه بیشتر به بیان ویژگی‌های وحی دارد. از حقیقت وحی مانند بسیاری از معارف که قابل درک همگان نیست با سکوت عبور کرده است. مانند این که در مورد ارائه ملکوت آسمان‌ها و زمین‌ به ابراهیم خلیل (ع) می‌فرماید این کار را برای یک اهدافی که قابل درک شما نیست و برای این که ابراهیم به یقین برسد انجام دادیم: )و کَذالک نُری اِبراهیم ملَکُوتَ‌ السمواتِ‌ والاَرضِ وَ لیکُونَ‌ منَ‌ المُوقنینِ( (انعام، 75)؛ «ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم برای انگیزه‌هایی، از جمله این که او از یقین‌کنندگان قرار گیرد».
«واو» در )وَ لَیَکُونَ مِنَ المُؤمِنینِ( نقش مهمی ایفا می‌کند سخن از وسط شروع شده یعنی اهدافی بزرگ در نظر داشتیم که قابل فهم شماها نیست آنچه برای شما قابل درک است بازگو می‌کنیم و آن این که ابراهیم با دیدن ملکوت یقین به حق پیدا می‌کند و مانند این که در مورد دست به دست شدن قدرتها در روزگاران می‌فرماید: )وَ تلک الأیامُ نُداوِلُها بین النّاسِ‌ وَ‌ لیعلَم اللهُ‌ الَّذینَ‌ آمنوا منکُم( (شعرا، 194)؛ «قدرتها را دست به دست می‌کنیم برای اهدافی که قابل درک شما نیست و برای امتحان انسانها تا مؤمن را بشناسد».
و نظایر این تعبیرها که در قرآن آمده است. در هر صورت ما آیه‌ای سراغ نداریم که حقیقت وحی را تبیین نموده باشد. آنچه سخن در قرآن در مورد وحی است درباره ویژگی‌های وحی است.

جواب یک اشکال

جواب یک اشکال

از این بیان جواب یک شبهه دیگر نیز روشن می‌شود که برخی مستشرقان مطرح کرده‌اند که با توجه به این که در حجاز افراد با سواد کم بود و با توجه به این که نوشت افزار کم‌یاب و یا نایاب بود و قرآن نگاشته نمی‌شد چگونه مسلمانان ادعا می‌کنند که این قرآن همان قرآنی است که بر محمد (ص) نازل شده است؟! جواب این سؤال این است که، اولاً نویسندگان وحی وجود داشتند و قرآن را با همان نوشت‌افزار آن زمان نگاشتند و ثانیاً سلامتی قرآن متوقف بر نگاشتن آن نبوده است. انتقال قرآن از هر نسلی به نسل بعدی با تواتر بوده است که شرح آن گذشت.
با توجه به مطالبی که از نظر خوانندگان گذشت، نوشته شدن قرآن به صورت سوره‌ها و نظم و ترتیب خاص آیه‌ها که همین نظم فعلی می‌باشد در زمان رسول‌الله (ص) شکل گرفته است. اما ترتیب سوره‌ها که مثلاً سوره حمد اول قرار بگیرد و بقره دوم و هکذا … این کار در زمان رسول‌الله (ص) صورت نگرفت که صاحبان دیدگاه دوم مدعی آن بودند. زیرا که این ادله تنها شکل‌گیری سوره‌ها را دلالت دارد نه نظم و ترتیب آنها را. و لذا بسیاری از محققان علوم قرآنی نیز به این نکته تصریح دارند. (از جمله حاکم در مستدرک ج 2، ص 611. محاسبی در فهم‌السنن، برهان ج 1، ص 300. برهان ج 1، ص 262. مناهل العرفان، ج 1، ص 255. التمهید ج 1، ص 280. آلاءالرحمن ج 1، ص 18. المیزان ج 3، ص 78. تاریخ القرآن زنجانی ص 56. قرآن در اسلام ص 192) و از همین جا نکته بسیار مهم دیگری نیز مستدل می‌شود که ترتیب آیه‌ها در عهد رسول‌الله (ص) شکل گرفته است و با نظارت و اشراف حضرت بوده است، که قبل از پرداختن به دو مرحله دیگر از جمع‌آوری قرآن به توضیح این نکته می‌پردازیم.

توفیقی بودن حدود آیه‌ها

توفیقی بودن حدود آیه‌ها

در عین تحقق این اصطلاح در محاوره مسلمانان جای طرح این سؤال است که آیا فاصله‌های آیه‌های قرآن امری توقیفی است؟ یعنی این که فلان قسمت از قرآن یک آیه به حساب آید آیا به امر رسول‌الله (ص) و وحی است؟ و توقیفی است که دیگران حق اظهارنظر ندارند که آیه را کمتر یا بیشتر تعیین کنند و یا این که این موضوع از آن مقدار از اهمیت برخوردار نیست که نیاز به دستور وحی داشته باشد از جمله شؤون قرآن است که اجتهاد و نظر در آن راه دارد.
بسیاری از محققان دیدگاه اول را پذیرفته‌اند که در این شأن قرآن جای اظهار‌نظر نیست همانگونه که از رسول‌الله (ص) رسیده است باید همان روش پیروی شود.
سیوطی از بسیاری مانند ابن عربی، زمخشری، و … نقل می‌کند که آیه‌ها توقیفی هستند آنگاه به برخی از مشکلاتی که در پذیرش این دیدگاه وجود دارد از جمله شناخت فاصله‌ها به صورت دقیق که به رسول‌الله (ص) مستند باشد اشاره می‌کند و اعتراف ابن عربی را نقل می‌نماید. البته این موضوع را از عمل کرد و سیره مسلمانان تا حدودی می‌توان به دست آورد و متصل به سیره رسول‌الله (ص) نموده که در مثل‌المصص، کهیعص، عسق، طسم، یس، حم، طه، آیه به حساب آمده است اما در نظایر آنها مانند: الم، طس، ص، ق، ن، آیه به حساب نیآمده است گاهی یک کلمه مانند «مْدْ‌ هامتان» آیه به حساب آمده است بنابراین این نکات را سیره مسلمانان نشان می‌دهد در این موضوع جای اظهارنظر نیست باید به روش گذشته عمل نمود.
در عین حال این دیدگاه مواجه با یک مشکل است که بر اساس چه ضابطه حدود آیه‌ها مشخص می‌شود؟ دو ضابطه برای تثبیت این نکته مطرح است، یکی این که سیره رسول‌الله (ص) بوده است که در پایان آیه‌ها وقف می‌نموده است. دوم این که سجع آیه‌ها نشانگر پایان ‌آنهاست. لیکن هیچ‌کدام از دو ضابطه در تمام آیه‌های قرآن منطبق نمی‌باشد؛ نه سیره رسول‌الله (ص) به صورت شامل در همه آیه‌ها ثابت است و نه همه آیه‌های قرآن از سجع موزون بهره‌ور هستند و به همین خاطر اختلاف در شمارش و تعداد آیه‌ها به چشم می‌خورد.
زرکشی از ابو عمر دانی نقل می‌کند در تعداد آیه‌های قرآن به شش هزار اتفاق است اما بیشتر از آن برخی 204 و برخی 219 و برخی 225 برخی 226 و برخی 230 آیه گفته‌اند. (البرهان فی‌ علم القرآن ج 1، ص 314)
و اختلاف آن چنان گسترده است که بر اساس شهر‌های مکه، مدینه، کوفه، بصره و شام تعداد آیه‌ها فرق می‌کند. (اتقان، ج 1، ص 115، نوع 19، ص 88، 89)
بنابراین گرچه شؤون قرآن از اهمّ امور است و نمی‌توان خودسرانه در آن دخالت نمود؛ لیکن برخی از شؤون قرآن از آن مقدار اهمیت برخوردار نیست که اظهارنظر در آن راه داشته باشد. در مورد حدود آیه‌های قرآن آن مقدار که از سیره رسول‌الله (ص) به صورت قطعی به اثبات برسد و یا روایات و شواهد دیگر آن را تأیید کنند لازم است طبق آن پیروی شود و حق تجدیدنظر نیست. ولی در مواردی که چنین معیارها به اثبات نرسد اظهار نظر بی‌اشکال است و این دخالت در شؤون توقیفی قرآن نیست زیرا این مسائل به خصوص تعداد آیه‌ها به زمان بعد از رسول‌الله (ص) مربوط می‌شود همانند اعراب‌گذاری، نقطه‌گذاری، تقسیم قرآن به سی‌جزء و شصت حزب و امثال این مسائل دخل و تصرف در قرآن به حساب نمی‌آید.
بنابراین اگر آیاتی احکام خاصی دارند که روایات بر آن دلالت نموده باشد، مانند آیت‌الکرسی در نماز لیله‌الدفن و یا دو آیه: )وَ ذَالنُونَ إذْ ذَهبَ‌… ( (انبیاء، 87) ؛ )وَ عندَ‌هُ مفاتحُ‌ الغَیبِ… ( (انعام، 59) در نماز غفیله و امثال اینها بر اساس روایات پیروی می‌شود این آیه‌ها را نمی‌توان دخالت نمود. و نیز سیره رسول‌الله (ص) در وقف بر پایان آیه ثابت شود؛ و یا از سجع آیه‌ها اطمینان بر پایان آنها حاصل شود که پذیرفته می‌شود و الا اگر این معیارها ثابت نشود، توقیفی بودن این موضوع به اثبات نمی‌رسد، لذا نمی‌توان گفت حدود آیه‌ها قرآن به طور کلی توقیفی است لیکن به لحاظ ایجاد روش یک دست در شؤون قرائت بهتر است از إعمال نظرهای متفاوت پرهیز شود و به همین صورت که اکنون شماره‌گذاری شده و در بسیاری از نشرها رعایت شده است نگاشته و منتشر شود.

تعداد قرآنهای مرحله سوم

تعداد قرآنهای مرحله سوم

در تعداد قرآنهایی که عثمان استنساخ نمود اختلاف است. برخی تنها چهار عدد نوشته‌اند، که یکی در مدینه و بقیه را به مکه و یمن و بحرین ارسال نمود. (البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 303) برخی تعداد آنها را شش عدد می‌دانند (وفاء‌الوفا، ص 670) برخی تعداد آنها را هفت عدد عنوان می‌کنند که افزون بر آن شهرها به بصره، کوفه، شام، نیز فرستاده شده است. (اتقان، ج 1، ص 189) تاریخی یعقوبی آنها را نه عدد می‌داند، مصر و جزیره را هم اضافه می‌کند. (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 64)

تشخیص وحی

تشخیص وحی

با توجه به مبنای صحیح در تحلیل وحی که ویژگی بالاترین مرتبه علم حضوری را دارد، پاسخ شبهات دیگر نیز که افسانه‌ای بیش نیستند در رابطه با وحی روشن می‌شود؛ زیرا این شبه‌ها ناشی از عدم تحلیل صحیح وحی می‌باشد که وحی را در حد اندیشه‌های حصولی و بشری انسان تنزل داده‌اند، آنگاه برخی شبهات را پذیرفته‌اند در واقع اساس وحی را زیر سؤال برده‌اند! اینان در مورد وحی بگونه‌ای اندیشیده‌اند که پیامبر و معارف وحی را همانند سایر آموزه‌های انسانی پنداشته‌ که تردید در آنها روا می‌باشد، به طوری که پیامبر (ص) قادر به تشخیص معارف وحی نمی‌شود سخن فرشته را از سخن شیطان تشخیص نمی‌دهد! الهامات رحمانی را از القائات شیطانی باز نمی‌شناسد! پیامبر وقتی به رسالت رسیده است خود باور ندارد و مطمئن نیست که این مقام چه مقامی است و این معارف از کدامین سو بر او متجلی می‌شود! و افسانه‌های جعلی و بی‌پایه را نیز در این راستا نام می‌برند از جمله داستان ساختگی ورقه بن نوفل و افسانه غرانین را می‌توان یاد کرد.

ترتیب سوره‌های مکی

ترتیب سوره‌های مکی

ترتیب سوره‌های مکی به حسب نزول آنها از کتابهای معتبر مانند تاریخ یعقوبی، فهرست ابن ندیم و برهان و … با اختلاف اندکی که دارند به شرح زیر است:

1- علق 2- ن والقلم 3- مزمل 4- مدثر 5- فاتحه 6- تبت 7- تکویر 8- اعلی 9- لیل 10- فجر 11- ضحی12- انشراح 13- عصر 14- عادیات 15- کوثر 16- تکاثر 17- ماعون 18- کافرون 19- فیل20- فلق 21- ناس 22- توحید 23-نجم 24- عبس 25- قدر26- شمس 27- بروج 28- تین 29- قریش 30- قارعه 31- قیامت 32- همزه 33- مرسلات 34- ق 35- بلد 36- طارق 37- قمر 38- ص 39- اعراف 40- جنّ‌ 41- یس 42- فرقان 43- فاطر 44- مریم 45- طه 46- واقعه 47- شعراء 48- نمل 49- قصص50- اسراء 51-           52-    53- یوسف 54- حجر 55- انعام 56- صافات 57- لقمان 58- سبأ 59- زمر60- مؤمن 61- فصلت62- شوری63- زخرف 64- دخان 65- جاثیه 66- احقاف 67- ذاریات 68- غاشیه 69- کهف 70- نحل 71- نوح 72- ابراهیم73- انبیا 74- مؤمنون 75- سجده 76- طور 77- ملک 78- الحاقه 79- معارج 80- نبأ 81- نازعات 82- انفطار 83- انشقاق 84- روم 85- عنکبوت

ترتیب سوره‌های مدنی

ترتیب سوره‌های مدنی

1- مطففین2- بقره 3- انفال 4- آل‌عمران 5- احزاب 6- ممتحنه 7- نساء 8- زلزال 9- حدید 10- محمد 11- رعد 12- الرحمن 13- انسان 14- طلاق 15- بیّنه 16- حشر 17- نصر 18- نوح 19- حج20- منافقون 21- مجادله 22- حجرات 23- تحریم 24- صف 25- جمعه 26- تغابن 27- فتح 28- توبه 29- مائده

سوره‌ها: 114 سوره می‌باشند. (البرهان، ج 1، ص 294. تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 352 و 362 فهرست ابن ندیم ص 28 و 29)
البته برخی سوره‌ها اختلافی است که مکی هستند یا مدنی مانند مطففین. لیکن سوره حمد قهراً مکی است گرچه زرکشی می‌گوید، درباره آن‌ نیز اختلاف است. (البرهان، ج 1، ص 251)

ترتیب آیات

ترتیب آیات

با توجه به ادله‌ای که دلالت می‌نماید که قرآن در عهد رسول‌الله (ص) نگاشته شده است، این مطلب نیز مستدل می‌شود که نظم آیه‌های قرن با اشراف حضرت انجام گرفته است. زیرا وقتی قرآن به صورت نوشتار درآید؛ نوشتار نظم کلمه و جمله‌ها را می‌طلبد، بدون نظم و ترتیب کلمه‌ها و جمله‌ها نوشتار صورت نمی‌گیرد. اگر قرآن زیر اشراف حضرت نگاشته شده نظم آیه‌های آن هم به دید حضرت تنظیم شده است. افزون بر این شواهد دیگری نیز مؤید همین نکته است. از جمله این که: «فَکانَ‌ اِذا نَزل علیهِ‌ شی‌ءٌ‌ دَ‌عا بعضَ من کانَ یکتُب فقالَ ضعوُ‌ا هذه الآیاتِ‌ فی‌ السْورَهِ الَّتی یْذْکُر فیها کَذا کَذا» (البرهان، ج 1، ص 296)؛ «هرگاه بر حضرت چیزی نازل می‌شد برخی نویسندگان را می‌خواست و می‌فرمود این آیات را در فلان سوره بنگارید».
در جای دیگر عثمان بن عاص نقل می‌کند: «… قالَ أتانی جِبرئیل فَأمرنی اَن اَضَنعَ‌ هذهِ الآیهَ‌ فی هذا المْوضعِ عن هذهِ  السورَ‌هِ )اِنَّ الله یأمْرُ‌ بِالْعدْ‌لِ وَ الإحسانِ وَ ایتاءِ ذِی الْقُربی( (اتقان، ج 1، ص 189)؛ «جبرئیل بر من نازل شد و دستور داد که این آیه را در این مکان از این سوره قرار بدهم».
معلوم می‌شود جایگاه آیه‌ها به دستور رسول‌الله (ص) انجام می‌گرفته است و این همان توقیفی بودن نظم و ترتیب آیه‌ها می‌باشد، کسی حق جابجایی آیه‌ها قرآن را ندارد. زیرا نظم آیه‌ها در ایجاد سیاق مؤثر است و محتوای سخن را تغییر می‌دهد مگر در مواردی که پاراگراف مستقل باشد. بنابراین ترتیب آیه‌ها زیر نظر رسول الله (ص) شکل گرفته، و این امری مسلم است، گرچه برخی بزرگان از محققان شیعه در آن تردید نموده‌اند. (علامه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 205. علامه مجلسی در مورد ترتیب آیه تطهیر اظهار تردید می‌کند و مطالبی را هم به عنوان شاهد ذکر می‌کند که تنها سخن پایانی وی قابل پذیرش است که ترتیب آیه‌ها به ترتیب نزول نمی‌باشد. چه بسا آیه‌ای در مورد دیگر نازل شده باشد و رسول‌الله (ص) بر اساس صلاح‌دید خویش آن را در بین آیه‌های دیگر قرار بدهد. (بحار، ج 35، ص 234))