قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

سورة فصلت 41

سورة فصلت 41
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم (1)

این کتابى است که از سوى خداوند رحمان و رحیم نازل شده است; (2)

کتابى که آیاتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو کرده، در حالى که فصیح و گویاست براى جمعیتى که آگاهند! (3)

قرآنى که بشارت دهنده و بیم دهنده است; ولى بیشتر آنان روى گردان شدند; از این رو چیزى نمى‏شنوند! (4)

آنها گفتند: «قلبهاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مى‏کنى در پوششهایى قرار گرفته و در گوشهاى ما سنگینى است، و میان ما و تو حجابى وجود دارد; پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مى‏کنیم!» (5)

بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم; این حقیقت بر من وحى مى‏شود که معبود شما معبودى یگانه است; پس تمام توجه خویش را به او کنید و از وى آمرزش طلبید; واى بر مشرکان! (6)

همانها که زکات را نمى‏پردازند، و آخرت را منکرند! (7)

اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند، پاداشى دائمى دارند! (8)

بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و براى او همانندهایى قرارمى‏دهید؟! او پروردگار جهانیان است! (9)

او در زمین کوه‏هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و مواد غذایى آن را مقدر فرمود، - ینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! (10)

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود; به آن و به زمین دستور داد: س‏خ‏للّهبه وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏آییم (و شکل مى‏گیریم)!» (11)

در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانى کار آن (آسمان) را وحى (و مقرر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى ( ستارگان) زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا! (12)

اگر آنها روى‏گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‏اى همانند صاعقه عاد و ثمود مى‏ترسانم! (13)

در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خدا را نپرستید آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏کرد; از این رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستید کافریم!» (14)

اما قوم عاد بناحق در زمین تکبر ورزیدند و گفتند: «چه کسى از ما نیرومندتر است؟!»آیا نمى‏دانستند خداوندى که آنان را آفریده از آنها قویتر است؟ و (به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار مى‏کردند. (15)

سرانجام تندبادى شدید و هول‏انگیز و سرد و سخت در روزهایى شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم تا عذاب خوارکننده را در زندگى دنیا به آنها بچشانیم; و عذاب آخرت از آن هم خوارکننده‏تر است، و (از هیچ طرف) یارى نمى‏شوند! (16)

اما ثمود را هدایت کردیم، ولى آنها نابینایى را بر هدایت ترجیح دادند; به همین جهت صاعقه -آن عذاب خوارکننده- به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادند آنها را فروگرفت! (17)

و کسانى را که ایمان آوردند و پرهیزگار بودند نجات بخشیدیم! (18)

به خاطر بیاورید روزى را که دشمنان خدا را جمع کرده به سوى دوزخ مى‏برند،و صفوف پیشین را نگه مى‏دارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19)

وقتى به آن مى‏رسند، گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه مى‏کردند گواهى مى‏دهند. (20)

آنها به پوستهاى تنشان مى‏گویند: «چرا بر ضد ما گواهى دادید؟!» آنها جواب مى‏دهند: «همان خدایى که هر موجودى را به نطق درآورده ما را گویا ساخته ; و او شما را نخستین بار آفرید، و بازگشتتان بسوى اوست! (21)

شما اگر گناهانتان را مخفى مى‏کردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان مى‏کردید که خداوند بسیارى از اعمالى را که انجام مى‏دهید نمى‏داند! (22)

آرى این گمان بدى بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید، و سرانجام از زیانکاران شدید! (23)

اگر صبر کنند (یا نکنند، به هر حال) دوزخ جایگاه آنهاست; و اگر تقاضاى عفو کنند، مورد عفو قرار نمى‏گیرند! (24)

ما براى آنها همنشینانى (زشت‏سیرت) قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند; و فرمان الهى در باره آنان تحقق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند; آنها مسلما زیانکار بودند! (25)

کافران گفتند: «گوش به این قرآن فراندهید; و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!» (26)

به یقین به کافران عذاب شدیدى مى‏چشمانیم، و آنها را به بدترین اعمالى که انجام مى دادند کیفر مى‏دهیم! (27)

این آتش کیفر دشمنان خدا است، سراى جاویدشان در آن خواهد بود، کیفرى است بخاطر اینکه آیات ما را انکار مى‏کردند. (28)

کافران گفتند: «پروردگارا! آنهایى که از جن و انس ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا زیر پاى خود نهیم (و لگدمالشان کنیم) تا از پست ترین مردم باشند!» (29)

به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! (30)

ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم; و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده مى‏شود! (31)

اینها وسیله پذیرایى از سوى خداوند غفور و رحیم است!» (32)

چه کسى خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوى خدا مى‏کند و عمل صالح انجام مى‏دهد و مى‏گوید: «من از مسلمانانم‏»؟! (33)

هرگز نیکى و بدى یکسان نیست; بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است! (34)

اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمى‏رسند، و جز کسانى که بهره عظیمى (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمى‏گردند! (35)

و هرگاه وسوسه‏هایى از شیطان متوجه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنوده و داناست! (36)

و از نشانه‏هاى او، شب و روز و خورشید و ماه است; براى خورشید و ماه سجده نکنید، براى خدایى که آفریننده آنهاست سجده کنید اگر مى‏خواهید او را بپرستید! (37)

و اگر (از عبادت پروردگار) تکبر کنند، کسانى که نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبیح مى‏گویند و خسته نمى‏شوند! (38)

و از آیات او این است که زمین را خشک (و بى‏جان) مى‏بینى، اما هنگامى که آب (باران) بر آن مى‏فرستیم به جنبش درمى‏آید و نمو مى‏کند; همان کسى که آن را زنده کرد، مردگان را نیز زنده مى‏کند; او بر هر چیز تواناست! (39)

کسانى که آیات ما را تحریف مى‏کنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسى که در آتش افکنده مى‏شود بهتر است یا کسى که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر مى‏آید؟! هر کارى مى‏خواهید بکنید، او به آنچه انجام مى‏دهید بیناست! (40)

کسانى که به این ذکر ( قرآن) هنگامى که به سراغشان آمد کافر شدند (نیز بر ما مخفى نخواهد ماند)! و این کتابى است قطعا شکست ناپذیر... (41)

که هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آید; چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است! (42)

آنچه به ناروا درباره تو مى‏گویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده; پروردگار تو داراى مغفرت و (هم) داراى مجازات دردناکى است! (43)

هرگاه آن را قرآنى عجمى قرار مى‏دادیم حتما مى‏گفتند: «چرا آیاتش روشن نیست؟! قرآن عجمى از پیغمبرى عربى؟!» بگو: «این (کتاب) براى کسانى که ایمان آورده‏اند هدایت و درمان است; ولى کسانى که ایمان نمى‏آورند، در گوشهایشان سنگینى است و گویى نابینا هستند و آن را نمى‏بینند; آنها (همچون کسانى هستند که گوئى) از راه دور صدا زده مى‏شوند!» (44)

ما به موسى کتاب آسمانى دادیم; سپس در آن اختلاف شد; و اگر فرمانى از ناحیه پروردگارت در این باره صادر نشده بود (که باید به آنان مهلت داد تا اتمام حجت شود)، در میان آنها داورى مى‏شد (و به کیفر مى‏رسیدند); ولى آنها هنوز درباره آن شکى تهمت‏انگیز دارند! (45)

کسى که عمل صالحى انجام دهد، سودش براى خود اوست; و هر کس بدى کند، به خویشتن بدى کرده است; و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى‏کند! (46)

علم به قیامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمى‏گردد; هیچ میوه‏اى از غلاف خود خارج نمى‏شود، و هیچ زنى باردار نمى‏گردد و وضع حمل نمى‏کند مگر به علم او; و آن روز که آنها را ندا مى‏دهد (و مى‏گوید:) کجایند شریکانى که براى من مى‏پنداشتید؟! مى‏گویند: «(پروردگارا!) ما عرضه داشتیم که هیچ گواهى بر گفته خود نداریم!» (47)

و همه معبودانى را که قبلا مى‏خواندند محو و گم مى‏شوند; و مى‏دانند هیچ گریزگاهى ندارند! (48)

انسان هرگز از تقاضاى نیکى (و نعمت) خسته نمى‏شود; و هرگاه شر و بدى به او رسد، بسیار مایوس و نومید مى‏گردد! (49)

و هرگاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى که به او رسیده بچشانیم مى‏گوید: «این بخاطر شایستگى و استحقاق من بوده، و گمان نمى‏کنم قیامت برپا شود; و (بفرض که قیامتى باشد،) هرگاه بسوى پروردگارم بازگردانده شوم، براى من نزد او پاداشهاى نیک است. ما کافران را از اعمالى که انجام داده‏اند (بزودى) آگاه خواهیم کرد و از عذاب شدید به آنها مى‏چشانیم. (50)

و هرگاه به انسان (غافل و بى‏خبر) نعمت دهیم، روى مى‏گرداند و به حال تکبر از حق دور مى‏شود; ولى هرگاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمر (براى بر طرف شدن آن) دارد! (51)

بگو: «به من خبر دهید اگر این قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن کافر شوید، چه کسى گمراهتر خواهد بود از کسى که در مخالفت شدیدى قرار دارد؟! (52)

به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است; آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟ ! (53)

آگاه باشید که آنها از لقاى پروردگارشان در شک و تردیدند; و آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد! (54)

 

سورة غافر 40

سورة غافر 40
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

حم. (1)

این کتابى است که از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است. (2)

خداوندى که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است; هیچ معبودى جز او نیست; و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست. (3)

تنها کسانى که در آیات ما مجادله مى‏کنند که (از روى عناد) کافر شده‏اند; پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرت‏نمایى آنان) تو را بفریبد! (4)

پیش از آنها قوم نوح و اقوامى که بعد از ایشان بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند; و هر امتى در پى آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند; اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم); ببین که مجازات من چگونه بود! (5)

و این گونه فرمان پروردگارت درباره کسانى که کافر شدند مسلم شده که آنها همه اهل آتشند! (6)

فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف مى‏کنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را مى‏گویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏کنند (و مى گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است; پس کسانى راکه توبه کرده و راه تو را پیروى مى‏کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (7)

پروردگارا! آنها را در باغهاى جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‏اى وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمى! (8)

و آنان را از بدیها نگاه دار، و هر کس را که در آن روز از بدیها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى; و این است همان رستگارى عظیم! (9)

کسانى را که کافر شدند روز قیامت صدا مى‏زنند که عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بیشتر است، چرا که بسوى ایمان دعوت مى‏شدید، ولى انکار مى‏کردید! (10)

آنها مى‏گویند: «پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى; اکنون به گناهان خود معترفیم; آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (11)

این بخاطر آن است که وقتى خداوند به یگانگى خوانده مى‏شد انکار مى‏کردید، و اگر براى او همتایى مى‏پنداشتند ایمان مى‏آوردید; اکنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود کیفر مى‏دهد). (12)

او کسى است که آیات خود را به شما نشان مى‏دهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) مى‏فرستد; تنها کسانى متذکر این حقایق مى‏شوند که بسوى خدا باز مى‏گردند. (13)

(تنها) خدا را بخوانید و دین خود را براى او خالص کنید، هرچند کافران ناخشنود باشند! (14)

او درجات (بندگان صالح) را بالا مى‏برد، او صاحب عرش است، روح (مقدس) را به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد القاء مى‏کند تا (مردم را) از روز ملاقات ( روز رستاخیز) بیم دهد! (15)

روزى که همه آنان آشکار مى‏شوند و چیزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند; (و گفته مى‏شود: ) حکومت امروز براى کیست؟ براى خداوند یکتاى قهار است! (16)

امروز هر کس در برابر کارى که انجام داده است پاداش داده مى‏شود; امروز هیچ ظلمى نیست; خداوند سریع الحساب است! (17)

و آنها را از روز نزدیک بترسان، هنگامى که از شدت وحشت دلها به گلوگاه مى‏رسد و تمامى وجود آنها مملو از اندوه مى‏گردد; براى ستمکاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت کننده‏اى که شفاعتش پذیرفته شود. (18)

او چشمهایى را که به خیانت مى‏گردد و آنچه را سینه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند. (19)

خداوند بحق داورى مى‏کند، و معبودهایى را که غیر از او مى‏خوانند هیچ گونه داورى ندارند; خداوند شنوا و بیناست! (20)

آیا آنها روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ایجاد آثار مهم در زمین از اینها برتر بودند; ولى خداوند ایشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)

این براى آن بود که پیامبرانشان پیوسته با دلایل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آنها انکار مى‏کردند; خداوند هم آنان را گرفت (و کیفر داد) که او قوى و مجازاتش شدید است! (22)

ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم... (23)

بسوى فرعون و هامان و قارون; ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسیار دروغگو است!» (24)

و هنگامى که حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با موسى ایمان آورده‏اند بکشید و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب مى‏شود). (25)

و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مى‏ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!» (26)

موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى‏برم از هر متکبرى که به روز حساب ایمان نمى‏آورد!» (27)

و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آیا مى‏خواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه مى‏گوید: پروردگار من «الله‏» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهایى را که وعده مى‏دهد به شما خواهد رسید; خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمى‏کند. (28)

اى قوم من! امروز حکومت از آن شماست و در این سرزمین پیروزید; اگر عذاب خدا به سراغ ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد کرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمى‏دهم، و شما را جز به راه صحیح راهنمایى نمى‏کنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29)

آن مرد باایمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پیشین بیمناکم! (30)

و از عادتى همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که بعد از آنان بودند (از شرک و کفر و طغیان) مى‏ترسم; و خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمى‏خواهد. (31)

اى قوم من! من بر شما از روزى که مردم یکدیگر را صدا مى‏زنند (و از هم یارى مى‏طلبند و صدایشان به جایى نمى‏رسد) بیمناکم! (32)

همان روزى که روى مى‏گردانید و فرار مى‏کنید; اما هیچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نیست; و هر کس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدایت‏کننده‏اى براى او نیست! (33)

پیش از این یوسف دلایل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود تردید داشتید; تا زمانى که از دنیا رفت، گفتید: هرگز خداوند بعد از او پیامبرى مبعوث نخواهد کرد! این گونه خداوند هر اسرافکار تردیدکننده‏اى را گمراه مى‏سازد! (34)

همانها که در آیات خدا بى‏آنکه دلیلى برایشان آمده باشد به مجادله برمى‏خیزند; (این کارشان) خشم عظیمى نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده‏اند به بار مى‏آورد; این گونه خداوند بر دل هر متکبر جبارى مهر مى‏نهد!» (35)

فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شاید به وسایلى دست یابم، (36)

وسایل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم; هر چند گمان مى‏کنم او دروغگو باشد!; س‏ذللّه اینچنین اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه کرد و از راه حق باز داشته شد; و توطئه فرعون (و همفکران او) جز به نابودى نمى‏انجامد! (37)

کسى که (از قوم فرعون) ایمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پیروى کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم. (38)

اى قوم من! این زندگى دنیا، تنها متاع زودگذرى است; و آخرت سراى همیشگى است! (39)

هر کس بدى کند، جز بمانند آن کیفر داده نمى‏شود; ولى هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد -خواه مرد یا زن- در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (40)

اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏کنم، اما شما مرا بسوى آتش فرا مى‏خوانید؟! (41)

مرا دعوت مى‏کنید که به خداوند یگانه کافر شوم و همتایى که به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى که من شما را بسوى خداوند عزیز غفار دعوت مى‏کنم! (42)

قطعا آنچه مرا بسوى آن مى‏خوانید، نه دعوت (و حاکمیتى) در دنیا دارد و نه در آخرت; و تنها بازگشت ما در قیامت بسوى خداست; و مسرفان اهل آتشند! (43)

و بزودى آنچه را به شما مى‏گویم به خاطر خواهید آورد! من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست!» (44)

خداوند او را از نقشه‏هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد! (45)

عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند; و روزى که قیامت برپا شود (مى‏فرماید:) «آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید!» (46)

به خاطر بیاور هنگامى را که در آتش دوزخ با هم محاجه مى‏کنند; ضعیفان به مستکبران مى‏گویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذیرا مى‏شوید؟!» (47)

مستکبران مى‏گویند: «ما همگى در آن هستیم، زیرا خداوند در میان بندگانش (بعدالت) حکم کرده است!» (48)

و آنها که در آتشند به ماموران دوزخ مى‏گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!» (49)

آنها مى‏گویند: «آیا پیامبران شما دلایل روشن برایتان نیاوردند؟!» مى‏گویند: «آرى!» آنها مى‏گویند: «پس هر چه مى‏خواهید (خدا را) بخوانید; ولى دعاى کافران (به جایى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نیست!» (50)

ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده‏اند، در زندگى دنیا و (در آخرت) روزى که گواهان به پا مى‏خیزند یارى مى‏دهیم! (51)

روزى که عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمى‏بخشد; و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جایگاه) بد نیز براى‏آنان است. (52)

و ما به موسى هدایت بخشیدیم، و بنى اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. (53)

کتابى که مایه هدایت و تذکر براى صاحبان عقل بود! (54)

پس (اى پیامبر!) صبر و شکیبایى پیشه کن که وعده خدا حق است، و براى گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55)

کسانى که در آیات خداوند بدون دلیلى که براى آنها آمده باشد ستیزه‏جویى مى‏کنند، در سینه‏هایشان فقط تکبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست! (56)

آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند. (57)

هرگز نابینا و بینا یکسان نیستند; همچنین کسانى که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏اند با بدکاران یکسان نخواهند بود; اما کمتر متذکر مى‏شوید! (58)

روز قیامت به یقین آمدنى است، و شکى در آن نیست; ولى اکثر مردم ایمان نمى آورند! (59)

پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم! کسانى که از عبادت من تکبر مى‏ورزند به زودى با ذلت وارد دوزخ مى‏شوند!» (60)

خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید، و روز را روشنى‏بخش قرار داد; خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است; ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمى‏کنند! (61)

این است خداوند، پروردگار شما که آفریننده همه چیز است; هیچ معبودى جز او نیست; با این حال چگونه از راه حق منحرف مى‏شوید؟! (62)

اینچنین کسانى که آیات خدا را انکار مى‏کردند (از راه راست) منحرف مى‏شوند! (63)

خداوند کسى است که زمین را براى شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان); و شما را صورتگرى کرد، و صورتتان را نیکو آفرید; و از چیزهایى پاکیزه به شما روزى داد; این است خداوند پروردگار شما! جاوید و پربرکت است خداوندى که پروردگار عالمیان است! (64)

زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نیست; پس او را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کرده‏اید! ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است! (65)

بگو: «من نهى شده‏ام از اینکه معبودهایى را که شما غیر از خدا مى‏خوانید بپرستم، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم که تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم!» (66)

او کسى است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شکم مادر) بیرون مى‏فرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود مى‏رسید، و بعد از آن پیر مى‏شوید و (در این میان) گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله مى‏میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود مى‏رسید; و شاید تعقل کنید! (67)

او کسى است که زنده مى‏کند و مى‏میراند; و هنگامى که کارى را مقرر کند، تنها به آن مى‏گوید: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود مى‏شود! (68)

آیا ندیدى کسانى را که در آیات خدا مجادله مى‏کنند، چگونه از راه حق منحرف مى شوند؟! (69)

همان کسانى که کتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ایم تکذیب کردند; اما بزودى (نتیجه کار خود را) مى‏دانند! (70)

در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏کشند... (71)

و در آب جوشان وارد مى‏کنند; سپس در آتش دوزخ افروخته مى‏شوند! (72)

سپس به آنها گفته مى‏شود: «کجایند آنچه را همتاى خدا قرار مى‏دادید، (73)

همان معبودهایى را که جز خدا پرستش مى‏کردید؟!» آنها مى‏گویند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند; بلکه ما اصلا پیش از این چیزى را پرستش نمى‏کردیم‏»! این گونه خداوند کافران را گمراه مى‏سازد! (74)

این (عذاب) بخاطر آن است که بناحق در زمین شادى مى‏کردید و از روى غرور و مستى به خوشحالى مى‏پرداختید! (75)

از درهاى جهنم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید; و چه بد است جایگاه متکبران! (76)

پس (اى پیامبر) صبر کن که وعده خدا حق است; و هرگاه قسمتى از مجازاتهایى را که به آنها وعده داده‏ایم در حال حیاتت به تو ارائه دهیم، یا تو را (پیش از آن) از دنیا ببریم (مهم نیست); چرا که همه آنان را تنها بسوى ما باز مى‏گردانند! (77)

ما پیش از تو رسولانى فرستادیم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکرده‏ایم; و هیچ پیامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بیاورد و هنگامى که فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد! (78)

خداوند کسى است که چهارپایان را براى شما آفرید تا بعضى را سوار شوید و از بعضى تغذیه کنید. (79)

و براى شما در آنها منافع بسیارى (جز اینها) است، تا بوسیله آنها به مقصدى که در دل دارید برسید; و بر آنها و بر کشتیها سوار مى‏شوید. (80)

او آیاتش را همواره به شما نشان مى‏دهد; پس کدام یک از آیات او را انکار مى‏کنید؟! (81)

آیا روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چه شد؟! همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود; اما هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نیاز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور کند)! (82)

هنگامى که رسولانشان دلایل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ مى‏شمردند); ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)

هنگامى که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایى که همتاى او مى‏شمردیم کافر شدیم!» (84)

اما هنگامى که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان براى آنها سودى نداشت!این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! (85)

 

سورة الزمر 39

سورة الزمر 39
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

این کتابى است که از سوى خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. (1)

ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم; پس خدا را پرستش کن و دین خود را براى او خالص گردان! (2)

آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمى‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏کند; خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‏کننده است هرگز هدایت نمى‏کند! (3)

اگر (بفرض محال) خدا مى‏خواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را مى‏خواست برمیگزید; منزه است (از اینکه فرزندى داشته باشد)! او خداوند یکتاى پیروز است! (4)

آسمانها و زمین را بحق آفرید; شب را بر روز مى‏پیچد و روز را بر شب; و خورشید و ماه را مسخر فرمان خویش قرار داد; هر کدام تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى‏دهند; آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است! (5)

او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گل) او خلق کرد; و براى شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد; او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهاى سه گانه، مى‏بخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستى) از آن اوست; هیچ معبودى جز او نیست; پس چگونه از راه حق منحرف مى‏شوید؟! (6)

اگر کفران کنید، خداوند از شما بى‏نیاز است و هرگز کفران را براى بندگانش نمى پسندد; و اگر شکر او را بجا آورید آن را براى شما مى‏پسندد! و هیچ گنهکارى گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مى‏دادید آگاه مى‏سازد; چرا که او به آنچه در سینه‏هاست آگاه است! (7)

هنگامى که انسان را زیانى رسد، پروردگار خود را مى‏خواند و بسوى او باز مى گردد; اما هنگامى که نعمتى از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مى خواند از یاد مى‏برد و براى خداوند همتایانى قرارمى‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد; بگو: «چند روزى از کفرت بهره‏گیر که از دوزخیانى!» (8)

(آیا چنین کسى با ارزش است) یا کسى که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر مى‏شوند!» (9)

بگو: «اى بندگان من که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! براى کسانى که در این دنیا نیکى کرده‏اند پاداش نیکى است! و زمین خدا وسیع است، (اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بى‏حساب دریافت مى‏دارند! (10)

بگو: «من مامورم که خدا را پرستش کنم در حالى که دینم را براى او خالص کرده باشم، (11)

و مامورم که نخستین مسلمان باشم! (12)

بگو: «من اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ (قیامت) مى‏ترسم!» (13)

بگو: «من تنها خدا را مى‏پرستم در حالى که دینم را براى او خالص مى‏کنم. (14)

شما هر چه را جز او مى‏خواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعى آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده‏اند! آگاه باشید زیان آشکار همین است! س‏ذللّه (15)

براى آنان از بالاى سرشان سایبانهایى از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایى از آتش است; این چیزى است که خداوند با آن بندگانش را مى‏ترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهیزید! (16)

و کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کردند وبه سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست; پس بندگان مرا بشارت ده! (17)

همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند; آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (18)

آیا تو مى‏توانى کسى را که فرمان عذاب درباره او قطعى شده رهایى بخشى؟! آیا تو میتوانى کسى را که در درون آتش است برگیرى و نجات دهى؟! (19)

ولى آنها که تقواى الهى پیشه کردند، غرفه‏هایى در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفه‏هاى دیگرى بنا شده و از زیر آنها نهرها جارى است این وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلف نمى‏کند! (20)

آیا ندیدى که خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را بصورت چشمه‏هایى در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتى را خارج مى‏سازد که رنگهاى مختلف دارد; بعد آن گیاه خشک مى‏شود، بگونه‏اى که آن را زرد و بى‏روح مى‏بینى; سپس آن را در هم مى‏شکند و خرد مى‏کند; در این مثال تذکرى است براى خردمندان (از ناپایدارى دنیا)! (21)

آیا کسى که خدا سینه‏اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مرکبى از نور الهى قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان که قلبهایى سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهى آشکارى هستند! (22)

خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است; آیاتى مکرر دارد (با تکرارى شوق‏انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد; سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا مى‏شود; این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایى مى‏کند; و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایى براى او نخواهد بود! (23)

آیا کسى که با صورت خود عذاب دردناک (الهى) را در روز قیامت دور مى‏سازد (همانند کسى است که هرگز آتش دوزخ به او نمى‏رسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشید آنچه را به دست مى‏آوردید (و انجام مى‏دادید)!» (24)

کسانى که قبل از آنها بودند نیز (آیات ما را) تکذیب نمودند، و عذاب (الهى) از جایى که فکر نمى‏کردند به سراغشان آمد! (25)

پس خداوند خوارى را در زندگى این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر مى‏دانستند. (26)

ما براى مردم در این قرآن از هر نوع مثلى زدیم، شاید متذکر شوند. (27)

قرآنى است فصیح و خالى از هر گونه کجى و نادرستى، شاید آنان پرهیزگارى پیشه کنند! (28)

خداوند مثالى زده است: مردى را که مملوک شریکانى است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى که تنها تسلیم یک نفر است; آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بیشتر آنان نمى‏دانند. (29)

تو مى‏میرى و آنها نیز خواهند مرد! (30)

سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه مى‏کنید. (31)

پس چه کسى ستمکارتر است از آن کسى که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنم جایگاهى براى کافران نیست؟! (32)

اما کسى که سخن راست بیاورد و کسى که آن را تصدیق کند، آنان پرهیزگارانند! (33)

آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنان موجود است; و این است جزاى نیکوکاران! (34)

تا خداوند بدترین اعمالى را که انجام داده‏اند (در سایه ایمان و صداقت آنها) بیامرزد، و آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند پاداش دهد! (35)

آیا خداوند براى (نجات و دفاع از) بنده‏اش کافى نیست؟! اما آنها تو را از غیر او مى‏ترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت‏کننده‏اى ندارد! (36)

و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراه‏کننده‏اى نخواهد داشت آیا خداوند توانا و داراى مجازات نیست؟! (37)

و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده؟» حتما مى‏گویند:«خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانى که غیر از خدا مى‏خوانید اندیشه مى‏کنید که اگر خدا زیانى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و یا اگر رحمتى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافى است; و همه متوکلان تنها بر او توکل مى‏کنند!» (38)

بگو: «اى قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل مى‏کنم; اما بزودى خواهید دانست... (39)

چه کسى عذاب خوارکننده‏اى (در دنیا) به سراغش مى‏آید، و (سپس) عذابى جاویدان (در آخرت) بر او وارد مى‏گردد!» (40)

ما این کتاب (آسمانى) را براى مردم بحق بر تو نازل کردیم; هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست; و هر کس گمراهى را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه مى‏گردد; و تو مامور اجبار آنها به هدایت نیستى. (41)

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏کند، و ارواحى را که نمرده‏اند نیز به هنگام خواب مى‏گیرد; سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مى‏دارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) بازمى‏گرداند تا سرآمدى معین;در این امر نشانه‏هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه مى‏کنند! (42)

آیا آنان غیر از خدا شفیعانى گرفته‏اند؟! به آنان بگو: «آیا (از آنها شفاعت مى‏طلبید) هر چند مالک چیزى نباشند و درک و شعورى براى آنها نباشد؟!» (43)

بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زیرا) حاکمیت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوى او بازمى‏گردانند!» (44)

هنگامى که خداوند به یگانگى یاد مى‏شود، دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند مشمئز (و متنفر) مى‏گردد; اما هنگامى که از معبودهاى دیگر یاد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند. (45)

بگو: «خداوندا! اى آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داورى خواهى کرد!» (46)

اگر ستمکاران تمام آنچه را روى زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایى یابند;و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مى‏شود که هرگز گمان نمى‏کردند! (47)

در آن روز اعمال بدى را که انجام داده‏اند براى آنها آشکار مى‏شود، و آنچه را استهزا مى‏کردند بر آنها واقع مى‏گردد. (48)

هنگامى که انسان را زیانى رسد، ما را (براى حل مشکلش) مى‏خواند; سپس هنگامى که از جانب خود به او نعمتى دهیم، مى‏گوید: «این نعمت را بخاطر کاردانى خودم به من داده‏اند»; ولى این وسیله آزمایش (آنها) است، اما بیشترشان نمى‏دانند. (49)

این سخن را کسانى که قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولى آنچه را به دست مى‏آوردند براى آنها سودى نداشت! (50)

سپس بدیهاى اعمالشان به آنها رسید; و ظالمان این گروه ( اهل مکه) نیز بزودى گرفتار بدیهاى اعمالى که انجام داده‏اند خواهند شد، و هرگز نمى‏توانند از چنگال عذاب الهى بگریزند. (51)

آیا آنها ندانستند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى‏سازد؟! در این، آیات و نشانه‏هایى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند. (52)

بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (53)

و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ کس یارى نشوید!(54)

و از بهترین دستورهائى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى کنید پیش از آنکه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آید در حالى که از آن خبر ندارید!» (55)

(این دستورها براى آن است که) مبادا کسى روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایى که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‏کنندگان (آیات او) بودم!» (56)

یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت مى‏کرد، از پرهیزگاران بودم!» (57)

یا هنگامى که عذاب را مى‏بیند بگوید: «اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازمى‏گشتم و از نیکوکاران بودم!» (58)

آرى، آیات من به سراغ تو آمد، اما آن را تکذیب کردى و تکبر نمودى و از کافران بودى! (59)

و روز قیامت کسانى را که بر خدا دروغ بستند مى‏بینى که صورتهایشان سیاه است; آیا در جهنم جایگاهى براى متکبران نیست؟! (60)

و خداوند کسانى را که تقوا پیشه کردند با رستگارى رهایى مى‏بخشد; هیچ بدى به آنان نمى‏رسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (61)

خداوند آفریدگار همه چیز است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است. (62)

کلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست; و کسانى که به آیات خداوند کافر شدند زیانکارانند. (63)

بگو: «آیا به من دستور مى‏دهید که غیر خدا را بپرستم اى جاهلان؟!» (64)

به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زیانکاران خواهى بود! (65)

بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش! (66)

آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالى که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او; خداوند منزه و بلندمقام است از شریکیهایى که براى او مى‏پندارند (67)

و در «صور» دمیده مى‏شود، پس همه کسانى که در آسمانها و زمینند مى‏میرند، مگر کسانى که خدا بخواهد; سپس بار دیگر در «صور» دمیده مى‏شود، ناگهان همگى به پا مى‏خیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند. (68)

و زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن مى‏شود، و نامه‏هاى اعمال را پیش مى‏نهند و پیامبران و گواهان را حاضر مى‏سازند، و میان آنها بحق داورى مى‏شود و به آنان ستم نخواهد شد! (69)

و به هر کس آنچه انجام داده است بى‏کم و کاست داده مى‏شود; و او نسبت به آنچه انجام مى‏دادند از همه آگاهتر است. (70)

و کسانى که کافر شدند گروه گروه به سوى جهنم رانده مى‏شوند; وقتى به دوزخ مى‏رسند، درهاى آن گشوده مى‏شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى‏گویند: «آیا رسولانى از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» مى‏گویند: «آرى، (پیامبران آمدند و آیات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولى فرمان عذاب الهى بر کافران مسلم شده است. (71)

به آنان گفته مى‏شود: «از درهاى جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید; چه بد جایگاهى است جایگاه متکبران!» (72)

و کسانى که تقواى الهى پیشه کردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏شوند; هنگامى که به آن مى‏رسند درهاى بهشت گشوده مى‏شود و نگهبانان به آنان مى‏گویند:«سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» (73)

آنها مى‏گویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم; چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!» (74)

(در آن روز) فرشتگان را مى‏بینى که بر گرد عرش خدا حلقه زده‏اند و با ستایش پروردگارشان تسبیح مى‏گویند; و در میان بندگان بحق داورى مى‏شود; و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است!» (75)

 

سورة ص 38

سورة ص 38
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

ص، سوگند به قرآنى که داراى ذکر است (که این کتاب، معجزه الهى است). (1)

ولى کافران گرفتار غرور اختلافند! (2)

چه بسیار اقوامى را که پیش از آنها هلاک کردیم; و به هنگام نزول عذاب فریاد مى‏زدند (و کمک مى‏خواستند) ولى وقت نجات گذشته بود! (3)

آنها تعجب کردند که پیامبر بیم‏دهنده‏اى از میان آنان به سویشان آمده; و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویى است! (4)

آیا او بجاى اینهمه خدایان، خداى واحدى قرار داده؟! این براستى چیز عجیبى است!» (5)

سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزى است که خواسته‏اند (شما را گمراه کنند)! (6)

ما هرگز چنین چیزى در آیین دیگرى نشنیده‏ایم; این تنها یک آئین ساختگى است! (7)

آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او ( محمد) نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحى من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهى را نچشیده‏اند (که این چنین گستاخانه سخن مى‏گویند)! (8)

مگر خزاین رحمت پروردگار توانا و بخشنده‏ات نزد آنهاست (تا به هر کس میل دارند بدهند)؟! (9)

یا اینکه مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنین است) با هر وسیله ممکن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاک محمد بگیرند)! (10)

(آرى) اینها لشکر کوچک شکست‏خورده‏اى از احزابند! (11)

پیش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند! (12)

و (نیز) قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه ( قوم شعیب)، اینها احزابى بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند)! (13)

هر یک (از این گروه‏ها) رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقق یافت! (14)

اینها (با این اعمالشان) جز یک صیحه آسمانى را انتظار نمى‏کشند که هیچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مى‏سازد)! (15)

آنها (از روى خیره‏سرى) گفتند: «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده!» (16)

در برابر آنچه مى‏گویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه‏کننده بود! (17)

ما کوه‏ها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح مى‏گفتند! (18)

پرندگان را نیز دسته جمعى مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند);و همه اینها بازگشت‏کننده به سوى او بودند! (19)

و حکومت او را استحکام بخشیدیم، (هم) دانش به او دادیم و (هم) داورى عادلانه! (20)

آیا داستان شاکیان هنگامى که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)

در آن هنگام که (بى‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد; گفتند: «نترس، دو نفر شاکى هستیم که یکى از ما بر دیگرى ستم کرده; اکنون در میان ما بحق داورى کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن! (22)

این برادر من است; و او نود و نه میش دارد و من یکى بیش ندارم اما او اصرار مى‏کند که: این یکى را هم به من واگذار; و در سخن بر من غلبه کرده است!» (23)

(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست یک میش تو براى افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده; و بسیارى از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم مى‏کنند، مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند; اما عده آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزموده‏ایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)

ما این عمل را بر او بخشیدیم; و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نیکوست! (25)

اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم; پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد; کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند! (26)

ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم; این گمان کافران است; واى بر کافران از آتش (دوزخ)! (27)

آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمین قرار مى‏دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟! (28)

این کتابى است پربرکت که بر تو نازل کرده‏ایم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند! (29)

ما سلیمان را به داوود بخشیدیم; چه بنده خوبى! زیرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‏کرد (و به یاد او بود)! (30)

به خاطر بیاور هنگامى را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، (31)

گفت: «من این اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مى‏خواهم از آنها در جهاد استفاده کنم‏»، او همچنان به آنها نگاه مى‏کرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)

(آنها به قدرى جالب بودند که گفت:) بار دیگر آنها را نزد من بازگردانید! و دست به ساقها و گردنهاى آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)

ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى افکندیم; سپس او به درگاه خداوند توبه کرد. (34)

گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده‏اى! (35)

پس ما باد را مسخر او ساختیم تا به فرمانش بنرمى حرکت کند و به هر جا او مى‏خواهد برود! (36)

و شیاطین را مسخر او کردیم، هر بنا و غواصى از آنها را! (37)

و گروه دیگرى (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم، (38)

(و به او گفتیم:) این عطاى ما است، به هر کس مى‏خواهى (و صلاح مى‏بینى) ببخش، و از هر کس مى‏خواهى امساک کن، و حسابى بر تو نیست (تو امین هستى)! (39)

و براى او ( سلیمان) نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نیکوست! (40)

و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (41)

(به او گفتیم:) پاى خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبى خنک براى شستشو و نوشیدن است! (42)

و خانواده‏اش را به او بخشیدیم، و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذکرى براى اندیشمندان. (43)

(و به او گفتیم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم; چه بنده خوبى که بسیار بازگشت‏کننده (به سوى خدا) بود! (44)

و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها(ى نیرومند) و چشمها(ى بینا)! (45)

ما آنها را با خلوص ویژه‏اى خالص کردیم، و آن یادآورى سراى آخرت بود! (46)

و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند! (47)

و به خاطر بیاور «اسماعیل‏» و «الیسع‏» و «ذا الکفل‏» را که همه از نیکان بودند! (48)

این یک یادآورى است، و براى پرهیزکاران فرجام نیکویى است: (49)

باغهاى جاویدان بهشتى که درهایش به روى آنان گشوده است، (50)

در حالى که در آن بر تختها تکیه کرده‏اند و میوه‏هاى بسیار و نوشیدنیها در اختیار آنان است! (51)

و نزد آنان همسرانى است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته‏اند، و همسن و سالند! (52)

این همان است که براى روز حساب به شما وعده داده مى‏شود (وعده‏اى تخلف ناپذیر)! (53)

این روزى ما است که هرگز آن را پایانى نیست! (54)

این (پاداش پرهیزگاران است)، و براى طغیانگران بدترین محل بازگشت است: (55)

دوزخ، که در آن وارد مى‏شوند; و چه بستر بدى است! (56)

این نوشابه «حمیم‏» و «غساق‏» است ( دو مایع سوزان و تیره رنگ) که باید از آن بچشند! (57)

و جز اینها کیفرهاى دیگرى همانند آن دارند! (58)

(به آنان گفته مى‏شود:) این گروهى است که همراه شما وارد دوزخ مى‏شوند (اینها همان سران گمراهیند); خوشامد بر آنها مباد، همگى در آتش خواهند سوخت! (59)

آنها (به رؤساى خود) مى‏گویند: «بلکه خوشامد بر شما مباد که این عذاب را شما براى ما فراهم ساختید! چه بد قرارگاهى است اینجا!» (60)

(سپس) مى‏گویند: «پروردگارا! هر کس این عذاب را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بیفزا!» (61)

آنها مى‏گویند: «چرا مردانى را که ما از اشرار مى‏شمردیم (در اینجا، در آتش دوزخ) نمى‏بینیم؟! (62)

آیا ما آنان را به مسخره گرفتیم یا (به اندازه‏اى حقیرند که) چشمها آنها را نمى‏بیند؟! (63)

این یک واقعیت است گفتگوهاى خصمانه دوزخیان! (64)

بگو: «من تنها یک بیم‏دهنده‏ام; و هیچ معبودى جز خداوند یگانه قهار نیست! (65)

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، پروردگار عزیز و غفار!» (66)

بگو: «این خبرى بزرگ است، (67)

که شما از آن روى‏گردانید! (68)

من از ملا اعلى (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامى که (درباره آفرینش آدم) مخاصمه مى‏کردند خبر ندارم! (69)

تنها چیزى که به من وحى مى‏شود این است که من انذارکننده آشکارى هستم!» (70)

و به خاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل مى‏آفرینم! (71)

هنگامى که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، براى او به سجده افتید!» (72)

در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، (73)

جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود! (74)

گفت: «اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟ ! آیا تکبر کردى یا از برترینها بودى؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)» (75)

گفت: «من از او بهترم; مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل!» (76)

فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منى! (77)

و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود! (78)

گفت: «پروردگارا! مرا تا روزى که انسانها برانگیخته مى‏شوند مهلت ده!» (79)

فرمود: «تو از مهلت داده‏شدگانى، (80)

ولى تا روز و زمان معین!» (81)

گفت: «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (82)

مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» (83)

فرمود: «به حق سوگند، و حق مى‏گویم، (84)

که جهنم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروى کند، پر خواهم کرد!» (85)

(اى پیامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوت هیچ پاداشى از شما نمى‏طلبم، و من از متکلفین نیستم! (سخنانم روشن و همراه با دلیل است!)» (86)

این (قرآن) تذکرى براى همه جهانیان است; (87)

و خبر آن را بعد از مدتى مى‏شنوید! (88)

 

سورة الصافات 37

سورة الصافات 37
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سوگند به (فرشتگان) صف‏کشیده (و منظم) (1)

و به نهى‏کنندگان و (بازدارندگان) (2)

و تلاوت‏کنندگان پیاپى آیات الهى... (3)

که معبود شما یگانه است; (4)

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها! (5)

ما آسمان نزدیک ( پایین) را با ستارگان آراستیم، (6)

تا آن را از هر شیطان خبیثى حفظ کنیم! (7)

آنها نمى‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمى‏گیرند! (8)

آنها به شدت به عقب رانده مى‏شوند; و براى آنان مجازاتى دائم است! (9)

مگر آنها که در لحظه‏اى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب س‏ذللّه آنها را تعقیب مى‏کند! (10)

از آنان بپرس: «آیا آفرینش (و معاد) آنان سخت‏تر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبنده‏اى آفریدیم! (11)

تو از انکارشان تعجب مى‏کنى، ولى آنها مسخره مى‏کنند! (12)

و هنگامى که به آنان تذکر داده شود، هرگز متذکر نمى‏شوند! (13)

و هنگامى که معجزه‏اى را ببینند، دیگران را نیز به استهزا دعوت‏مى‏کنند! (14)

و مى‏گویند: «این فقط سحرى آشکار است! (15)

آیا هنگامى که ما مردیم و به خاک و استخوان مبدل شدیم، بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟! (16)

یا پدران نخستین ما (بازمى‏گردند)؟!» (17)

بگو: «آرى، همه شما زنده مى‏شوید در حالى که خوار و کوچک خواهید بود! (18)

تنها یک صیحه عظیم واقع مى‏شود، ناگهان همه (از قبرها برمى‏خیزند و) نگاه مى‏کنند! (19)

و مى‏گویند: «اى واى بر ما، این روز جزاست!» (20)

(آرى) این همان روز جدایى (حق از باطل) است که شما آن را تکذیب مى‏کردید! (21)

(در این هنگام به فرشتگان دستور داده مى‏شود:) ظالمان و همردیفانشان و آنچه را مى‏پرستیدند... (22)

(آرى آنچه را) جز خدا مى‏پرستیدند جمع کنید و بسوى راه دوزخ هدایتشان کنید! (23)

آنها را نگهدارید که باید بازپرسى شوند! (24)

شما را چه شده که از هم یارى نمى‏طلبید؟! (25)

ولى آنان در آن روز تسلیم قدرت خداوندند! (26)

(و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم مى‏پرسند... (27)

گروهى (مى‏گویند: «شما رهبران گمراهى بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهى و نیکى وارد شدید اما جز فریب چیزى در کارتان نبود)!» (28)

(آنها در جواب) مى‏گویند: «شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟! (29)

ما هیچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومى طغیانگر بودید! (30)

اکنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مى‏چشیم! (31)

ما شما را گمراه کردیم، همان گونه که خود گمراه بودیم! (32)

(آرى) همه آنها ( پیشوایان و پیروان گمراه) در آن روز در عذاب الهى مشترکند! (33)

ما این گونه با مجرمان رفتار مى‏کنیم! (34)

چرا که وقتى به آنها گفته مى‏شد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تکبر و سرکشى مى‏کردند... (35)

و پیوسته مى‏گفتند: «آیا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى دیوانه رها کنیم؟!» (36)

چنین نیست، او حق را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است! (37)

اما شما (مستکبران کوردل) بطور مسلم عذاب دردناک (الهى) را خواهید چشید! (38)

و جز به آنچه انجام مى‏دادید کیفر داده نمى‏شوید، (39)

جز بندگان مخلص خدا (که از این کیفرها برکنارند)! (40)

براى آنان ( بندگان مخلص) روزى معین و ویژه‏اى است، (41)

میوه‏ها(ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‏شوند... (42)

در باغهاى پر نعمت بهشت; (43)

در حالى که بر تختها رو به روى یکدیگر تکیه زده‏اند، (44)

و گرداگردشان قدحهاى لبریز از شراب طهور را مى‏گردانند; (45)

شرابى سفید و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان; (46)

شرابى که نه در آن مایه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‏شوند! (47)

و نزد آنها همسرانى زیبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند. (48)

گویى از (لطافت و سفیدى) همچون تخم‏مرغهایى هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نکرده است)! (49)

(در حالى که آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى دیگر کرده مى‏پرسند... (50)

کسى از آنها مى‏گوید: «من همنشینى داشتم... (51)

که پیوسته مى‏گفت: آیا (به راستى) تو این سخن را باور کرده‏اى... (52)

که وقتى ما مردیم و به خاک و استخوان مبدل شدیم، (بار دیگر) زنده مى‏شویم و جزا داده خواهیم شد؟!» (53)

(سپس) مى‏گوید: «آیا شما مى‏توانید از او خبرى بگیرید؟» (54)

اینجاست که نگاهى مى‏کند، ناگهان او را در میان دوزخ مى‏بیند. (55)

مى‏گوید:«به خدا سوگند نزدیک بود مرا (نیز) به هلاکت بکشانى! (56)

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم! (57)

(سپس به یاران خود مى‏گوید: اى دوستان!) آیا ما هرگز نمى‏میریم (و در بهشت جاودانه خواهیم بود)، (58)

و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهیم شد. (59)

راستى این همان پیروزى بزرگ است! (60)

آرى، براى مثل این، باید عمل‏کنندگان عمل کنند! (61)

آیا این (نعمتهاى جاویدان بهشتى) بهتر است یا درخت (نفرت‏انگیز) زقوم؟! (62)

ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم! (63)

آن درختى است که از قعر جهنم مى‏روید! (64)

شکوفه آن مانند سرهاى شیاطین است! (65)

آنها ( مجرمان) از آن مى‏خورند و شکمها را از آن پر مى‏کنند! (66)

سپس روى آن آب داغ متعفنى مى‏نوشند! (67)

سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است! (68)

چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند، (69)

با این حال به سرعت بدنبال آنان کشانده مى‏شوند! (70)

و قبل از آنها بیشتر پیشینیان (نیز) گمراه شدند! (71)

ما در میان آنها انذارکنندگانى فرستادیم، (72)

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! (73)

مگر بندگان مخلص خدا! (74)

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت کردیم); و چه خوب اجابت کننده‏اى هستیم! (75)

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایى بخشیدیم، (76)

و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمین) قرار دادیم، (77)

و نام نیک او را در میان امتهاى بعد باقى نهادیم. (78)

سلام بر نوح در میان جهانیان باد! (79)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (80)

چرا که او از بندگان باایمان ما بود! (81)

سپس دیگران ( دشمنان او) را غرق کردیم! (82)

و از پیروان او ابراهیم بود; (83)

(به خاطر بیاور) هنگامى را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد; (84)

هنگامى که به پدر و قومش گفت: «اینها چیست که مى‏پرستید؟! (85)

آیا غیر از خدا به سراغ این معبودان دروغین مى‏روید؟! (86)

شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان مى‏برید؟! (87)

(سپس) نگاهى به ستارگان افکند... (88)

و گفت: «من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمى‏آیم)!» (89)

آنها از او روى برتافته و به او پشت کردند (و بسرعت دور شدند.) (90)

(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهى به معبودانشان کرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمى‏خورید؟! (91)

(اصلا) چرا سخن نمى‏گویید؟!» (92)

سپس بسوى آنها رفت و ضربه‏اى محکم با دست راست بر پیکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست). (93)

آنها با سرعت به او روى آوردند. (94)

گفت: «آیا چیزى را مى‏پرستید که با دست خود مى‏تراشید؟! (95)

با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهایى که مى‏سازید!» (96)

(بت‏پرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازید و او را در جهنمى از آتش بیفکنید!» (97)

آنها طرحى براى نابودى ابراهیم ریخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختیم! (98)

(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مى‏روم، او مرا هدایت خواهد کرد! (99)

پروردگارا! به من از صالحان ( فرزندان صالح) ببخش!» (100)

ما او ( ابراهیم) را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم! (101)

هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مى‏کنم، نظر تو چیست؟» گفت‏«پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت!» (102)

هنگامى که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد... (103)

او را ندا دادیم که: «اى ابراهیم! (104)

آن رؤیا را تحقق بخشیدى (و به ماموریت خود عمل کردى)!» ما این گونه، نیکوکاران را جزا مى‏دهیم! (105)

این مسلما همان امتحان آشکار است! (106)

ما ذبح عظیمى را فداى او کردیم، (107)

و نام نیک او را در امتهاى بعد باقى نهادیم! (108)

سلام بر ابراهیم! (109)

این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (110)

او از بندگان باایمان ما است! (111)

ما او را به اسحاق -پیامبرى از شایستگان- بشارت دادیم! (112)

ما به او و اسحاق برکت دادیم; و از دودمان آن دو، افرادى بودند نیکوکار و افرادى آشکارا به خود ستم کردند! (113)

ما به موسى و هارون نعمت بخشیدیم! (114)

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم! (115)

و آنها را یارى کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند! (116)

ما به آن دو، کتاب روشنگر دادیم، (117)

و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم! (118)

و نام نیکشان را در اقوام بعد باقى گذاردیم! (119)

سلام بر موسى و هارون! (120)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (121)

آن دو از بندگان مؤمن ما بودند! (122)

و الیاس از رسولان (ما) بود! (123)

به خاطر بیاور هنگامى را که به قومش گفت: «آیا تقوا پیشه نمى‏کنید؟! (124)

آیا بت «بعل‏» را مى‏خوانید و بهترین آفریدگارها را رها مى‏سازید؟! (125)

خدایى که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!» (126)

اما آنها او را تکذیب کردند; ولى به یقین همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مى‏شوند! (127)

مگر بندگان مخلص خدا! (128)

ما نام نیک او را در میان امتهاى بعد باقى گذاردیم! (129)

سلام بر الیاسین! (130)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (131)

او از بندگان مؤمن ما است! (132)

و لوط از رسولان (ما) است! (133)

و به خاطر بیاور زمانى را که او و خاندانش را همگى نجات دادیم، (134)

مگر پیرزنى که از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)! (135)

سپس بقیه را نابود کردیم! (136)

و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانه‏هاى شهرهاى) آنها مى‏گذرید... (137)

و (همچنین) شبانگاه; آیا نمى‏اندیشید؟! (138)

و یونس از رسولان (ما) است! (139)

به خاطر بیاور زمانى را که به سوى کشتى پر (از جمعیت و بار) فرار کرد. (140)

و با آنها قرعه افکند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد! (141)

(او را به دریا افکندند) و ماهى عظیمى او را بلعید، در حالى که مستحق سرزنش بود! (142)

و اگر او از تسبیح‏کنندگان نبود... (143)

تا روز قیامت در شکم ماهى مى‏ماند! (144)

(به هر حال ما او را رهایى بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالى از گیاه افکندیم در حالى که بیمار بود! (145)

و بوته کدوئى بر او رویاندیم (تا در سایه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش یابد)! (146)

و او را به سوى جمعیت یکصد هزار نفرى -یا بیشتر- فرستادیم! (147)

آنها ایمان آوردند، از این رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهره‏مند ساختیم! (148)

از آنان بپرس: آیا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟! (149)

آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند؟! (150)

دانید آنها با این تهمت بزرگشان مى‏گویند: (151)

«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به یقین دروغ مى‏گویند! (152)

آیا دختران را بر پسران ترجیح داده است؟! (153)

شما را چه شده است؟! چگونه حکم مى‏کنید؟! (هیچ مى‏فهمید چه مى‏گویید؟!) (154)

آیا متذکر نمى‏شوید؟! (155)

یا شما دلیل روشنى در این باره دارید؟ (156)

کتابتان را بیاورید اگر راست مى‏گویید! (157)

آنها ( مشرکان) میان او ( خداوند) و جن، (خویشاوندى و) نسبتى قائل شدند; در حالى که جنیان بخوبى مى‏دانند که این بت‏پرستان در دادگاه الهى احضار مى‏شوند! (158)

منزه است خداوند از آنچه توصیف مى‏کنند، (159)

مگر بندگان مخلص خدا! (160)

شما و آنچه را پرستش مى‏کنید، (161)

هرگز نمى‏توانید کسى را (با آن) فریب دهید، (162)

مگر آنها که در آتش دوزخ وارد مى‏شوند! (163)

و هیچ یک از ما نیست جز آنکه مقام معلومى دارد; (164)

و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده‏ایم; (165)

و ما همه تسبیح‏گوى او هستیم! (166)

آنها پیوسته مى‏گفتند: (167)

«اگر یکى از کتابهاى پیشینیان نزد ما بود، (168)

به یقین، ما بندگان مخلص خدا بودیم!» (169)

(اما هنگامى که این کتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن کافر شدند; ولى بزودى (نتیجه کار خود را) خواهند دانست! (170)

وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پیش مسلم شده... (171)

که آنان یارى شدگانند، (172)

و لشکر ما پیروزند! (173)

از آنها ( کافران) روى بگردان تا زمان معینى (که فرمان جهاد فرارسد)! (174)

و وضع آنها را بنگر (چه بى‏محتواست) اما بزودى (نتیجه اعمال خود را) مى‏بینند! (175)

آیا آنها براى عذاب ما شتاب مى‏کنند؟! (176)

اما هنگامى که عذاب ما در آستانه خانه‏هایشان فرود آید، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت! (177)

از آنان روى بگردان تا زمان معینى! (178)

و وضع کارشان را ببین; آنها نیز به زودى (نتیجه اعمال خود را) مى‏بینند! (179)

منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصیف مى‏کنند. (180)

و سلام بر رسولان! (181)

و حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است! (182)

 

سورة یس 36

سورة یس 36
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یس. (1)

سوگند به قرآن حکیم. (2)

که تو قطعا از رسولان (خداوند) هستى، (3)

بر راهى راست (قرار دارى); (4)

این قرآنى است که از سوى خداوند عزیز و رحیم نازل شده است (5)

تا قومى را بیم دهى که پدرانشان انذار نشدند، از این رو آنان غافلند! (6)

فرمان (الهى) درباره بیشتر آنها تحقق یافته، به همین جهت ایمان نمى‏آورند! (7)

ما در گردنهاى آنان غلهایى قرار دادیم که تا چانه‏ها ادامه دارد و سرهاى آنان را به بالا نگاه داشته است! (8)

و در پیش روى آنان سدى قرار دادیم، و در پشت سرشان سدى; و چشمانشان را پوشانده‏ایم، لذا نمى‏بینند! (9)

براى آنان یکسان است: چه انذارشان کنى یا نکنى، ایمان نمى‏آورند! (10)

تو فقط کسى را انذار مى‏کنى که از این یادآورى (الهى) پیروى کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد; چنین کسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11)

به یقین ما مردگان را زنده مى‏کنیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را مى نویسیم; و همه چیز را در کتاب آشکار کننده‏اى برشمرده‏ایم! (12)

و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند; (13)

هنگامى که دو نفر از رسولان را بسوى آنها فرستادیم، اما آنان رسولان (ما) را تکذیب کردند; پس براى تقویت آن دو، شخص سومى فرستادیم، آنها همگى گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوى شما هستیم!» (14)

اما آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشرى همانند ما نیستید، و خداوند رحمان چیزى نازل نکرده، شما فقط دروغ مى‏گویید!» (15)

(رسولان ما) گفتند: «پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوى شما هستیم، (16)

و بر عهده ما چیزى جز ابلاغ آشکار نیست!» (17)

آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته‏ایم (و وجود شما را شوم مى‏دانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکى از ما به شما خواهد رسید! (18)

(رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهى اسرافکارید!» (19)

و مردى (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروى کنید! (20)

از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمى‏خواهند و خود هدایت یافته‏اند! (21)

من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شوید؟! (22)

آیا غیر از او معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانى به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایده‏اى براى من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد! (23)

اگر چنین کنم، من در گمراهى آشکارى خواهم بود! (24)

(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم; پس به سخنان من گوش فرا دهید!» (25)

(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مى‏دانستند... (26)

که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!» (27)

و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکرى از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود; (28)

(بلکه) فقط یک صیحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! (29)

افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبرى براى هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا مى‏کردند! (30)

آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوى ایشان بازنمى‏گردند (و زنده نمى‏شوند)! (31)

و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار مى‏شوند! (32)

زمین مرده براى آنها آیتى است، ما آن را زنده کردیم و دانه‏هاى (غذایى) از آن خارج ساختیم که از آن مى‏خورند; (33)

و در آن باغهایى از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه‏هایى از آن جارى ساختیم، (34)

تا از میوه آن بخورند در حالى که دست آنان هیچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آیا شکر خدا را بجا نمى‏آورند؟! (35)

منزه است کسى که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مى‏رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند! (36)

شب (نیز) براى آنها نشانه‏اى است (از عظمت خدا); ما روز را از آن برمى‏گیریم، ناگهان تاریکى آنان را فرا مى‏گیرد! (37)

و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است; این تقدیر خداوند قادر و داناست. (38)

و براى ماه منزلگاه‏هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت س‏خ‏للّهشاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مى‏آید. (39)

نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى‏گیرد; و هر کدام در مسیر خود شناورند. (40)

نشانه‏اى (دیگر از عظمت پروردگار) براى آنان است که ما فرزندانشان را در کشتیهایى پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم. (41)

و براى آنها مرکبهاى دیگرى همانند آن آفریدیم. (42)

و اگر بخواهیم آنها را غرق مى‏کنیم بطورى که نه فریادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند! (43)

مگر اینکه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معینى از این زندگى بهره گیرند! (44)

و هرگاه به آنها گفته شود: «از آنچه پیش رو و پشت سر شماست ( از عذابهاى الهى) بترسید تا مشمول رحمت الهى شوید!» (اعتنا نمى‏کنند). (45)

و هیچ آیه‏اى از آیات پروردگارشان براى آنها نمى‏آید مگر اینکه از آن روى‏گردان مى شوند. (46)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى کرده انفاق کنید!»، کافران به مؤمنان مى‏گویند: «آیا ما کسى را اطعام کنیم که اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏کرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشکارید»! (47)

آنها مى‏گویند: «اگر راست مى‏گویید، این وعده (قیامت) کى خواهد بود؟! (48)

(اما)جز این انتظار نمى‏کشند که یک صیحه عظیم (آسمانى) آنها را فراگیرد، در حالى که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند. (49)

(چنان غافلگیر مى‏شوند که حتى) نمى‏توانند وصیتى کنند یا به سوى خانواده خود بازگردند! (50)

(بار دیگر) در «صور» دمیده مى‏شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‏روند! (51)

مى‏گویند: «اى واى بر ما! چه کسى ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آرى) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!» (52)

صیحه واحدى بیش نیست، (فریادى عظیم برمى‏خیزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‏شوند! (53)

(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز به هیچ کس ذره‏اى ستم نمى‏شود، و جز آنچه را عمل مى‏کردید جزا داده نمى‏شوید! (54)

بهشتیان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند. (55)

آنها و همسرانشان در سایه‏هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تکیه زده‏اند. (56)

براى آنها در بهشت میوه بسیار لذت‏بخشى است، و هر چه بخواهند در اختیار آنان خواهد بود! (57)

بر آنها سلام (و درود الهى) است; این سخنى است از سوى پروردگارى مهربان! (58)

(و به آنها مى‏گویند:) جدا شوید امروز اى گنهکاران! (59)

آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟! (60)

و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟! (61)

او گروه زیادى از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟! (62)

این همان دوزخى است که به شما وعده داده مى‏شد! (63)

امروز وارد آن شوید و به خاطر کفرى که داشتید به آتش آن بسوزید! (64)

امروز بر دهانشان مهر مى‏نهیم، و دستهایشان با ما سخن مى‏گویند و پاهایشان کارهایى را که انجام مى‏دادند شهادت مى‏دهند! (65)

و اگر بخواهیم چشمانشان را محو کنیم; سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر یکدیگر پیشى بگیرند، اما چگونه مى‏توانند ببینند؟! (66)

و اگر بخواهیم آنها را در جاى خود مسخ مى‏کنیم (و به مجسمه‏هایى بى‏روح مبدل مى‏سازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند! (67)

هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‏اش مى‏کنیم (و به ناتوانى کودکى باز مى‏گردانیم) ; آیا اندیشه نمى‏کنند؟! (68)

ما هرگز شعر به او ( پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد); این (کتاب آسمانى) فقط ذکر و قرآن مبین است! (69)

تا افرادى را که زنده‏اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد! (70)

آیا ندیدند که‏از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ایم چهارپایانى براى آنان آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟! (71)

و آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه مى‏کنند; (72)

و براى آنان بهره‏هاى دیگرى در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهائى گوارا; آیا با این حال شکرگزارى نمى‏کنند؟! (73)

آنان غیر از خدا معبودانى براى خویش برگزیدند به این امید که یارى شوند! (74)

ولى آنها قادر به یارى ایشان نیستند، و این (عبادت‏کنندگان در قیامت) لشکرى براى آنها خواهند بود که در آتش دوزخ احضار مى‏شوند! (75)

پس سخنانشان تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشکار مى‏کنند مى‏دانیم! (76)

آیا انسان نمى‏داند که ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست! (77)

و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى این استخوانها را زنده مى‏کند در حالى که پوسیده است؟!» (78)

بگو: «همان کسى آن را زنده مى‏کند که نخستین بار آن را آفرید; و او به هر مخلوقى داناست! (79)

همان کسى که براى شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بوسیله آن، آتش مى‏افروزید!» (80)

آیا کسى که آسمانها و زمین را آفرید، نمى‏تواند همانند آنان ( انسانهاى خاک شده) را بیافریند؟ ! آرى (مى‏تواند)، و او آفریدگار داناست! (81)

فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مى‏گوید: «موجود باش!»، آن نیز بى‏درنگ موجود مى‏شود! (82)

پس منزه است خداوندى که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست اوست; و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! (83)

 

سورة فاطر 35

سورة فاطر 35
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر!

ستایش مخصوص خداوندى است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش مى‏افزاید، و او بر هر چیزى تواناست! (1)

هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشاید، کسى نمى‏تواند جلو آن را بگیرد; و هر چه را امساک کند، کسى غیر از او قادر به فرستادن آن نیست; و او عزیز و حکیم است! (2)

اى مردم! به یاد آورید نعمت خدا را بر شما; آیا آفریننده‏اى جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزى دهد؟! هیچ معبودى جز او نیست; با این حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‏شوید؟! (3)

اگر تو را تکذیب کنند (غم مخور، موضوع تازه‏اى نیست) پیامبران پیش از تو نیز تکذیب شدند; و همه کارها بسوى خدا بازمى‏گردد. (4)

اى مردم! وعده خداوند حق است; مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد! (5)

البته شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید; او فقط حزبش را به این دعوت مى‏کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند! (6)

کسانى که راه کفر پیش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است; و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست! (7)

آیا کسى که عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زیبا مى‏بیند (همانند کسى است که واقع را آنچنان که هست مى‏یابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه مى سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى‏کند; پس جانت به خاطر شدت تاسف بر آنان از دست نرود; خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست! (8)

خداوند کسى است که بادها را فرستاد تا ابرهایى را به حرکت درآورند; سپس ما این ابرها را به سوى زمین مرده‏اى راندیم و به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده مى‏کنیم; رستاخیز نیز همین گونه است! (9)

کسى که خواهان عزت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزت براى خداست; سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى‏کند، و عمل صالح را بالا مى‏برد; و آنها که نقشه‏هاى بد مى‏کشند، عذاب سختى براى آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جایى نمى‏رسد) ! (10)

خداوند شما را از خاکى آفرید، سپس از نطفه‏اى; سپس شما را بصورت زوجهایى قرار داد; هیچ جنس ماده‏اى باردار نمى‏شود و وضع حمل نمى‏کند مگر به علم او، و هیچ کس عمر طولانى نمى‏کند، یا از عمرش کاسته نمى‏شود مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است; اینها همه براى خداوند آسان است. (11)

دو دریا یکسان نیستند: این یکى دریایى است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکى شور و تلخ و گلوگیر; (اما) از هر دو گوشتى تازه مى خورید و وسایل زینتى استخراج کرده مى‏پوشید; و کشتیها را در آن مى‏بینى که آنها را مى‏شکافند (و به سوى مقصد پیش مى‏روند) تا از فضل خداوند بهره‏گیرید، و شاید شکر (نعمتهاى او را) بجا آورید! (12)

او شب را در روز داخل مى‏کند و روز را در شب; و خورشید و ماه را مسخر (شما) کرده، هر یک تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى‏دهد; این است خداوند، پروردگار شما; حاکمیت (در سراسر عالم) از آن اوست: و کسانى را که جز او مى‏خوانید (و مى‏پرستید) حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند! (13)

اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمى‏گویند; و روز قیامت، شرک (و پرستش) شما را منکر مى‏شوند، و هیچ کس مانند (خداوند آگاه و) خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمى‏سازد! (14)

اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدائید; تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است! (15)

اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جدیدى مى‏آورد; (16)

و این براى خداوند مشکل نیست! (17)

هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد; و اگر شخص سنگین‏بارى دیگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چیزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانى را بیم‏مى‏دهى که از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند; و هر کس پاکى (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمى‏گردد; و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)

و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، (19)

و نه ظلمتها و روشنایى، (20)

و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! (21)

و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مى‏رساند، و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‏اند برسانى! (22)

تو فقط انذارکننده‏اى، (اگر ایمان نیاورند نگران نباش، وظیفه‏ات را انجام ده.) (23)

ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستادیم; و هر امتى در گذشته انذارکننده‏اى داشته است! (24)

اگر تو را تکذیب کنند (عجیب نیست); کسانى که پیش از آنان بودند (نیز پیامبران خود را) تکذیب کردند; آنها با دلایل روشن و کتابهاى پند و موعظه و کتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احکام) به سراغ آنان آمدند (اما کوردلان ایمان نیاوردند). (25)

سپس من کافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات کردم); مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟! (26)

آیا ندیدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد که بوسیله آن میوه‏هایى رنگارنگ (از زمین) خارج ساختیم و از کوه‏ها نیز (به لطف پروردگار) جاده‏هایى آفریده شده سفید و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ کاملا سیاه! (27)

و از انسانها و جنبندگان و چهارپایان انواعى با رنگهاى مختلف، (آرى) حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند; خداوند عزیز و غفور است! (28)

کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‏کنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند، تجارتى (پرسود و) بى‏زیان و خالى از کساد را امید دارند. (29)

(آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! (30)

و آنچه از کتاب به تو وحى کردیم حق است و تصدیق‏کننده و هماهنگ با کتب پیش از آن; خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بیناست! (31)

سپس این کتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم; (اما) از میان آنها عده‏اى بر خود ستم کردند، و عده‏اى میانه رو بودند،و گروهى به اذن خدا در نیکیها (از همه) پیشى گرفتند، و این، همان فضیلت بزرگ است! (32)

(پاداش آنان) باغهاى جاویدان بهشت است که در آن وارد مى‏شوند در حالى که با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته‏اند، و لباسشان در آنجا حریر است! (33)

آنها مى‏گویند: «حمد (و ستایش) براى خداوندى است که اندوه را از ما برطرف ساخت; پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (34)

همان کسى که با فضل خود ما را در این سراى اقامت (جاویدان) جاى داد که نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى! (35)

و کسانى که کافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست; هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بمیرند، و نه چیزى از عذابش از آنان تخفیف داده مى‏شود; این گونه هر کفران‏کننده‏اى را کیفر مى‏دهیم! (36)

آنها در دوزخ فریاد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى‏دادیم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آیا شما را به اندازه‏اى که هر کس اهل تذکر است در آن متذکر مى‏شود عمر ندادیم، و انذارکننده (الهى) به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که براى ظالمان هیچ یاورى نیست! (37)

خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دلهاست مى‏داند! (38)

اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد; هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند! (39)

بگو: «این معبودانى را که جز خدا مى‏خوانید به من نشان دهید چه چیزى از زمین را آفریده‏اند، یا اینکه شرکتى در (آفرینش و مالکیت) آسمانها دارند؟! یا به آنان کتابى (آسمانى) داده‏ایم و دلیلى از آن براى (شرک) خود دارند؟!» نه هیچ یک از اینها نیست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغین به یکدیگر مى‏دهند! (40)

خداوند آسمانها و زمین را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند; و هرگاه منحرف گردند، کسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)

آنان با نهایت تاکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبرى انذارکننده به سراغشان آید، هدایت یافته‏ترین امتها خواهند بود; اما چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود! (42)

اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود; اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد; آیا آنها چیزى جز سنت پیشینیان و (عذابهاى دردناک آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنت الهى تغییرى نمى‏یابى! (43)

آیا آنان در زمین نگشتند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها که از اینان قویتر (و نیرومندتر) بودند; نه چیزى در آسمانها و نه چیزى در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت; او دانا و تواناست! (44)

اگر خداوند مردم را به سبب کارهایى که انجام داده‏اند مجازات کند، جنبنده‏اى را بر پشت زمین باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معینى تاخیر مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) اما هنگامى که اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر کس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بیناست (و از اعمال و نیات همه آگاه است)! (45)

 

سورة سبا 34

سورة سبا 34
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حمد (و ستایش) مخصوص خداوندى است که تمام آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست; و (نیز) حمد (و سپاس) براى اوست در سراى آخرت; و او حکیم و آگاه است. (1)

آنچه در زمین فرومى‏رود و آنچه را از آن برمى‏آید مى‏داند، و (همچنین) آنچه از آسمان نازل مى‏شود و آنچه بر آن بالا مى‏رود; و او مهربان و آمرزنده است. (2)

کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آرى به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندى که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینى ذره‏اى در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابى آشکار ثبت است!» (3)

تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند پاداش دهد; براى آنان مغفرت و روزى پرارزشى است! (4)

و کسانى که سعى در (تکذیب) آیات ما داشتند و گمان کردند مى‏توانند از حوزه قدرت ما بگریزند، عذابى بد و دردناک خواهند داشت! (5)

کسانى که به ایشان علم داده شده، آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق مى دانند و به راه خداوند عزیز و حمید هدایت مى‏کند. (6)

« و کافران گفتند: «آیا مردى را به شما نشان دهیم که به شما خبر مى‏دهد هنگامى که (مردید و) سخت از هم متلاشى شدید، (بار دیگر) آفرینش تازه‏اى خواهید یافت؟! (7)

آیا او بر خدا دروغ بسته یا به نوعى جنون گرفتار است؟!» (چنین نیست)، بلکه کسانى که به آخرت ایمان نمى‏آورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند (و نشانه گمراهى آنها همین انکار شدید است). (8)

آیا به آنچه پیش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمین قرار دارد نگاه نکردند (تا به قدرت خدا بر همه چیز واقف شوند)؟! اگر ما بخواهیم آنها را (با یک زمین‏لرزه) در زمین فرومى‏بریم، یا قطعه‏هایى از سنگهاى آسمانى را بر آنها فرومى‏ریزیم; در این نشانه‏اى است (بر قدرت خدا) براى هر بنده توبه‏کار! (9)

و ما به داوود از سوى خود فضیلتى بزرگ بخشیدیم; (ما به کوه‏ها و پرندگان گفتیم:) اى کوه‏ها و اى پرندگان! با او هم‏آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید! و آهن را براى او نرم کردیم. (10)

(و به او گفتیم:) زره‏هاى کامل و فراخ بساز، و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم! (11)

و براى سلیمان باد را مسخر ساختیم که مسیر یک ماه را; و چشمه مس (مذاب) را براى او روان ساختیم; و گروهى از جن پیش روى او به اذن پروردگارش کار مى‏کردند; و هر کدام از آنها که از فرمان ما سرپیچى مى‏کرد، او را عذاب آتش سوزان مى‏چشانیم! (12)

آنها هر چه سلیمان مى‏خواست برایش درست مى‏کردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهاى ثابت (که از بزرگى قابل حمل و نقل نبود; و به آنان گفتیم:) اى آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید; ولى عده کمى از بندگان من شکرگزارند! (13)

(با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامى که مرگ را بر او مقرر داشتیم، کسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمین ( موریانه) که عصاى او را مى‏خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد); هنگامى که بر زمین افتاد جنیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقى نمى‏ماندند! (14)

براى قوم «سبا» در محل سکونتشان نشانه‏اى (از قدرت الهى) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم با میوه‏هاى فراوان; و به آنها گفتیم:) از روزى پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید; شهرى است پاک و پاکیزه، و پروردگارى آمرزنده (و مهربان)! (15)

اما آنها (از خدا) روى‏گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنان فرستادیم، و دو باغ (پربرکت) شان را به دو باغ (بى‏ارزش) با میوه‏هاى تلخ و درختان شوره گز و اندکى درخت سدر مبدل ساختیم! (16)

این کیفر را بخاطر کفرانشان به آنها دادیم; و آیا جز کفران کننده را کیفر مى‏دهیم؟! (17)

و میان آنها و شهرهایى که برکت داده بودیم، آبادیهاى آشکارى قرار دادیم; و سفر در میان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم; (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنى (کامل) سفر کنید! (18)

ولى (این ناسپاس مردم) گفتند: «پروردگارا! میان سفرهاى ما دورى بیفکن‏» (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیا سفر کنند! و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند! و ما آنان را داستانهایى (براى عبرت دیگران) قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشى ساختیم; در این ماجرا، نشانه‏هاى عبرتى براى هر صابر شکرگزار است. (19)

(آرى) بیقین، ابلیس گمان خود را درباره آنها محقق یافت که همگى از او پیروى کردند جز گروه اندکى از مؤمنان! (20)

او سلطه بر آنان نداشت جز براى اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شک هستند باز شناسیم; و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است! (21)

بگو: «کسانى را که غیر از خدا (معبود خود) مى‏پندارید بخوانید! (آنها هرگز گرهى از کار شما نمى‏گشایند، چرا که) آنها به اندازه ذره‏اى در آسمانها و زمین مالک نیستند، و نه در (خلقت و مالکیت) آنها شریکند، و نه یاور او (در آفرینش) بودند. (22)

هیچ شفاعتى نزد او، جز براى کسانى که اذن داده، سودى ندارد! (در آن روز همه در اضطرابند) تا زمانى که اضطراب از دلهاى آنان زایل گردد (و فرمان از ناحیه او صادر شود; در این هنگام مجرمان به شفیعان) مى‏گویند: «پروردگارتان چه دستورى داده؟» مى‏گویند: «حق را (بیان کرد و اجازه شفاعت درباره مستحقان داد); و اوست بلندمقام و بزرگ‏مرتبه!» (23)

بگو: «چه کسى شما را از آسمانها و زمین روزى مى‏دهد؟» بگو: «الله! و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکارى هستیم!» (24)

بگو: «شما از گناهى که ما کرده‏ایم سؤال نخواهید شد، (همان گونه که) ما در برابر اعمال شما مسؤول نیستیم!» (25)

بگو: «پروردگار ما همه ما را جمع مى‏کند، سپس در میان ما بحق داورى مى‏نماید (و صفوف مجرمان رااز نیکوکاران جدا مى‏سازد)، و اوست داور (و جداکننده) آگاه!» (26)

بگو: «کسانى را که بعنوان شریک به او ملحق ساخته‏اید به من نشان دهید! هرگز چنین نیست! (او شریک و شبیهى ندارد)، بلکه او خداوند عزیز و حکیم است! (27)

و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى; ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! (28)

مى‏گویند: «اگر راست مى‏گویید، این وعده (رستاخیز) کى خواهد بود؟!» (29)

بگو: «وعده شما روزى خواهد بود که نه ساعتى از آن تاخیر مى‏کنید و نه (بر آن) پیشى خواهید گرفت!» (30)

کافران گفتند: «ما هرگز به این قرآن و کتابهاى دیگرى که پیش از آن بوده ایمان نخواهیم آورد!; س‏ذللّه اگر ببینى هنگامى که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‏اند در حالى که هر کدام گناه خود را به گردن دیگرى مى‏اندازد (از وضع آنها تعجب مى‏کنى)! مستضعفان به مستکبران مى‏گویند: «اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم!» (31)

(اما) مستکبران به مستضعفان پاسخ مى‏دهند: «آیا ما شما را از هدایت بازداشتیم بعد از آنکه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دریافتید)؟! بلکه شما خود مجرم بودید!» (32)

و مستضعفان به مستکبران مى‏گویند: «وسوسه‏هاى فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهى ما شد)، هنگامى که به ما دستور مى‏دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانى براى او قرار دهیم!» و آنان هنگامى که عذاب (الهى) را مى‏بینند پشیمانى خود را پنهان مى‏کنند (تا بیشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجیرها در گردن کافران مى نهیم; آیا جز آنچه عمل مى‏کردند به آنها جزا داده مى‏شود؟! (33)

و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیم‏دهنده نفرستادیم مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شده‏اید کافریم!» (34)

و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانه علاقه خدا به ماست!); و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!» (35)

بگو: «پروردگار من روزى را براى هر کس بخواهد وسیع یا تنگ مى‏کند، (این ربطى به قرب در درگاه او ندارد); ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! (36)

اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرب نمى‏سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند که براى آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایى است که انجام داده‏اند; و آنها در غرفه‏هاى (بهشتى)در (نهایت) امنیت خواهند بود! (37)

و کسانى که براى انکار و ابطال آیات ما تلاش مى‏کنند و مى‏پندارند از چنگ قدرت ما فرار خواهند کرد، در عذاب (الهى) احضار مى‏شوند! (38)

بگو: «پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد وسعت مى‏بخشد، و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مى‏سازد; و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید، عوض آن را مى‏دهد (و جاى آن را پر مى‏کند); و او بهترین روزى‏دهندگان است!» (39)

(به خاطر بیاور) روزى را که خداوند همه آنان را بر مى‏انگیزد، سپس به فرشتگان مى‏گوید: س‏خ‏للّهآیا اینها شما را پرستش مى‏کردند؟!» (40)

آنها مى‏گویند: «منزهى (از اینکه همتایى داشته باشى)! تنها تو ولى مائى، نه آنها; (آنها ما را پرستش نمى‏کردند) بلکه جن را پرستش مى‏نمودند; و اکثرشان به آنها ایمان داشتند!» (41)

(آرى) امروز هیچ یک از شما نسبت به دیگرى مالک سود و زیانى نیست! و به ظالمان مى‏گوییم: «بچشید عذاب آتشى را که تکذیب مى‏کردید!» (42)

و هنگامى که آیات روشنگر ما بر آنان خوانده مى‏شود، مى‏گویند: «او فقط مردى است که مى‏خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‏پرستیدند بازدارد!» و مى‏گویند: «این جز دروغ بزرگى که (به خدا)بسته شده چیز دیگرى نیست!» و کافران هنگامى که حق به سراغشان آمد گفتند: س‏خ‏للّهاین، جز افسونى آشکار نیست!» (43)

ما (قبلا) چیزى از کتابهاى آسمانى را به آنان نداده‏ایم که آن را بخوانند (و به اتکاى آن سخنان تو را تکذیب کنند)، و پیش از تو هیچ بیم‏دهنده ( پیامبرى ) براى آنان نفرستادیم! (44)

کسانى که پیش از آنان بودند (نیز آیات الهى را) تکذیب کردند، در حالى که اینها به یک دهم آنچه به آنان دادیم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تکذیب کردند; پس ببین مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)

بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز مى‏دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر براى خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما ( محمد) هیچ گونه جنونى ندارد; او فقط بیم‏دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهى) است!» (46)

بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست; اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چیز گواه است!» (47)

بگو: «پروردگار من حق را (بر دل پیامبران خود) مى‏افکند، که او داناى غیبها (و اسرار نهان) است.» (48)

بگو: «حق آمد! و باطل (کارى از آن ساخته نیست و) نمى‏تواند آغازگر چیزى باشد و نه تجدیدکننده آن!» (49)

بگو: «اگر من گمراه شوم، از ناحیه خود گمراه مى‏شوم; و اگر هدایت یابم، به وسیله آنچه پروردگارم به من وحى مى‏کند هدایت مى‏یابم; او شنواى نزدیک است !» (50)

اگر ببینى هنگامى که فریادشان بلند مى‏شود اما نمى‏توانند (از عذاب الهى) بگریزند، و آنها را از جاى نزدیکى (که حتى انتظارش را ندارند) مى‏گیرند (از درماندگى آنها تعجب خواهى کرد)! (51)

و (در آن حال) مى‏گویند: «به حق ایمان آوردیم!»، ولى چگونه مى‏توانند از فاصله دور به آن دسترسى پیدا کنند! (52)

آنها پیش از این (که در نهایت آزادى بودند) به آن کافر شدند و دورا دور، و غائبانه (و بدون آگاهى). نسبت‏هاى ناروا مى‏دادند. (53)

(سرانجام) میان آنها و خواسته‏هایشان جدایى افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‏مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آنها در شک و تردید بودند! (54)

 

سورة الاحزاب 33

سورة الاحزاب 33
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

اى پیامبر! تقواى الهى پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است. (1)

و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مى‏شود پیروى کن که خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است. (2)

و بر خدا توکل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3)

خداوند براى هیچ کس دو دل در درونش نیافریده; و هرگز همسرانتان را که مورد «ظهار» قرارمى‏دهید مادران شما قرار نداده; و (نیز) فرزندخوانده‏هاى شما را فرزند حقیقى شما قرارنداده است; این سخن شماست که به دهان خود مى‏گویید (سخنى باطل و بى‏پایه); اما خداوند حق را مى‏گوید و او به راه راست هدایت مى‏کند. (4)

آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانه‏تر است; و اگر پدرانشان را نمى‏شناسید، آنها برادران دینى و موالى شما هستند; اما گناهى بر شما نیست در خطاهایى که از شما سرمى‏زند (و بى‏توجه آنها را به نام دیگران صدا مى‏زنید)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گویید (مورد حساب قرار خواهد داد); و خداوند آمرزنده و رحیم است. (5)

پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است; و همسران او مادران آنها ( مؤمنان) محسوب مى‏شوند; و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته اولى هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکى کنید (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهید); این حکم در کتاب (الهى) نوشته شده است. (6)

(به خاطر آور) هنگامى را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمى گرفتیم (که در اداى مسؤولیت تبلیغ و رسالت کوتاهى نکنند)! (7)

به این منظور که خدا راستگویان را از صدقشان (در ایمان و عمل صالح) سؤال کند; و براى کافران عذابى دردناک آماده ساخته است. (8)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایى (عظیم) به سراغ شما آمدند; ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمى‏دیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم); و خداوند همیشه به آنچه انجام مى‏دهید بینا بوده است. (9)

(به خاطر بیاورید) زمانى را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانى را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى‏بردید. (10)

آنجا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختى خوردند! (11)

و (نیز) به خاطر آورید زمانى را که منافقان و بیماردلان مى‏گفتند: «خدا و پیامبرش جز وعده‏هاى دروغین به ما نداده‏اند!» (12)

و (نیز) به خاطر آورید زمانى را که گروهى از آنها گفتند: «اى اهل یثرب (اى مردم مدینه)! اینجا جاى توقف شما نیست; به خانه‏هاى خود بازگردید!» و گروهى از آنان از پیامبر اجازه بازگشت مى‏خواستند و مى‏گفتند: «خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى که بى‏حفاظ نبود; آنها فقط مى‏خواستند (از جنگ) فرار کنند. (13)

آنها چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد مى‏شدند و پیشنهاد بازگشت به سوى شرک به آنان مى‏کردند مى‏پذیرفتند، و جز مدت کمى (براى انتخاب این راه) درنگ نمى‏کردند! (14)

(در حالى که) آنان قبل از این با خدا عهد کرده بودند که پشت به دشمن نکنند; و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسؤولند)! (15)

بگو: «اگر از مرگ یا کشته‏شدن فرار کنید، سودى به حال شما نخواهد داشت; و در آن هنگام جز بهره کمى از زندگانى نخواهید گرفت!» (16)

بگو: «چه کسى مى‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى براى خود نخواهند یافت. (17)

خداوند کسانى که مردم را از جنگ بازمى‏داشتند و کسانى را که به برادران خود مى‏گفتند: س‏خ‏للّهبسوى ما بیایید (و خود را از معرکه بیرون کشید)» بخوبى مى‏شناسد; و آنها (مردمى ضعیفند و) جز اندکى پیکار نمى‏کنند! (18)

آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند; و هنگامى که (لحظات) ترس (و بحرانى) پیش آید، مى‏بینى آنچنان به تو نگاه مى‏کنند، و چشمهایشان در حدقه مى‏چرخد، که گویى مى‏خواهند قالب تهى کنند! اما وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانیت بر شما مى‏گشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه مى‏کنند!) در حالى که در آن نیز حریص و بخیلند; آنها (هرگز) ایمان نیاورده‏اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد; و این کار بر خدا آسان است. (19)

آنها گمان مى‏کنند هنوز لشکر احزاب نرفته‏اند; و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در میان اعراب بادیه‏نشین پراکنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند; و اگر در میان شما باشند جز اندکى پیکار نمى‏کنند! (20)

مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏کنند. (21)

(اما) مؤمنان وقتى لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. (22)

در میان مؤمنان مردانى هستند که بر سر عهدى که با خدا بستند صادقانه ایستاده‏اند; بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند; و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند. (23)

هدف این است که خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده کند عذاب نماید یا (اگر توبه کنند) توبه آنها را بپذیرد; چرا که خداوند آمرزنده و رحیم است. (24)

خدا کافران را با دلى پر از خشم بازگرداند بى‏آنکه نتیجه‏اى از کار خود گرفته باشند; و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بى‏نیاز ساخت (و پیروزى را نصیبشان کرد); و خدا قوى و شکست‏ناپذیر است! (25)

و خداوند گروهى از اهل کتاب ( یهود) را که از آنان ( مشرکان عرب) حمایت کردند از قلعه‏هاى محکمشان پایین کشید و در دلهایشان رعب افکند; (و کارشان به جایى رسید که) گروهى را به قتل مى‏رساندید و گروهى را اسیر مى‏کردید! (26)

و زمینها و خانه‏ها و اموالشان را در اختیار شما گذاشت، و (همچنین) زمینى را که هرگز در آن گام ننهاده بودید; و خداوند بر هر چیز تواناست! (27)

اى پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى‏خواهید بیایید با هدیه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را بطرز نیکویى رها سازم! (28)

و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهید، خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است.» (29)

اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود; و این براى خدا آسان است. (30)

و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده کرده‏ایم. (31)

اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از آنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید; پس به گونه‏اى هوس‏انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید! (32)

و در خانه‏هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید; خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. (33)

آنچه را در خانه‏هاى شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده مى‏شود یاد کنید; خداوند لطیف و خبیر است! (34)

به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است. (35)

هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد; و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را کند، به گمراهى آشکارى گرفتار شده است! (36)

(به خاطر بیاور) زمانى را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‏ات «زید») مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تکرار مى‏کردى); و در دل چیزى را پنهان مى‏داشتى که خداوند آن را آشکار مى‏کند; و از مردم مى‏ترسیدى در حالى که خداوند سزاوارتر است که از او بترسى! هنگامى که زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشکلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هایشان -هنگامى که طلاق گیرند- نباشد; و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود). (37)

هیچ گونه منعى بر پیامبر در آنچه خدا بر او واجب کرده نیست; این سنت الهى در مورد کسانى که پیش از این بوده‏اند نیز جارى بوده; و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقیقى است! (38)

(پیامبران) پیشین کسانى بودند که تبلیغ رسالتهاى الهى مى‏کردند و (تنها) از او مى ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند; و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش‏دهنده اعمال آنها) است! (39)

آنه آنه محمد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست; ولى رسول خدا و ختم‏کننده و آخرین پیامبران است; و خداوند به همه چیز آگاه است! (40)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خدا را بسیار یاد کنید، (41)

و صبح و شام او را تسبیح گویید! (42)

او کسى است که بر شما درود و رحمت مى‏فرستد، و فرشتگان او (نیز) براى شما تقاضاى رحمت مى‏کنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوى نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد; او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! (43)

تحیت آنان در روزى که او را دیدار مى‏کنند سلام است; و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است. (44)

اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت‏دهنده و انذارکننده! (45)

و تو را دعوت‏کننده بسوى خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغى روشنى‏بخش! (46)

و مؤمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است. (47)

و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و به آزارهاى آنها اعتنا منما، و بر خدا توکل کن، و همین بس که خدا حامى و مدافع (تو) است! (48)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که با زنان با ایمان ازدواج‏کردید و قبل از همبستر شدن طلاق دادید، عده‏اى براى شما بر آنها نیست که بخواهید حساب آن را نگاه دارید; آنها را با هدیه مناسبى بهره‏مند سازید و بطرز شایسته‏اى رهایشان کنید. (49)

اى پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‏اى براى تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانى که از طریق غنایمى که خدا به تو بخشیده است مالک شده‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمه‏ها، و دختران دایى تو، و دختران خاله‏ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هرگاه رن با ایمانى خود را به پیامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزیند; اما چنین ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه دیگر مؤمنان; ما مى‏دانیم براى آنان در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمى مقرر داشته‏ایم (و مصلحت آنان چه حکمى را ایجاب مى‏کند); این بخاطر آن است که مشکلى (در اداى رسالت) بر تو نباشد (و از این راه حامیان فزونترى فراهم سازى); و خداوند آمرزنده و مهربان است! (50)

(موعد) هر یک از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تاخیر اندازى، و هر کدام را بخواهى نزد خود جاى دهى; و هرگاه بعضى از آنان را که برکنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نیست; این حکم الهى براى روشنى چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزدیکتر است; و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در کیفر آنها عجله نمى‏کند)! (51)

بعد از این دیگر زنى بر تو حلال نیست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران دیگرى مبدل کنى ( بعضى را طلاق دهى و همسر دیگرى به جاى او برگزینى) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنچه که بصورت کنیز در ملک تو درآید! و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است (و با این حکم فشار قبایل عرب را در اختیار همسر از آنان، از تو برداشتیم). (52)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! در خانه‏هاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید; اما هنگامى که دعوت شدید داخل شوید; و وقتى غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید; این عمل، پیامبر را ناراحت مى‏نماید، ولى از شما شرم مى‏کند (و چیزى نمى‏گوید); اما خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان ( همسران پیامبر) مى‏خواهید از پشت پرده بخواهید; این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است! (53)

اگر چیزى را آشکار کنید یا آن را پنهان دارید، خداوند از همه چیز آگاه است! (54)

بر آنان ( همسران پیامبر) گناهى نیست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خویش (که بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگیرند); و تقواى الهى را پیشه کنید که خداوند نسبت به هر چیزى شاهد و آگاه است. (55)

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‏فرستد; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا تسلیم (فرمان او) باشید. (56)

آنها که خدا و پیامبرش را آزار مى‏دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خوارکننده‏اى آماده کرده است. (57)

و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کارى که انجام نداده‏اند آزار مى‏دهند; بار بهتان و گناه آشکارى را به دوش کشیده‏اند. (58)

گ گ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها ( روسرى‏هاى بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است; (و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است. (59)

اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بى‏اساس در مدینه پخش مى کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان مى‏شورانیم، سپس جز مدت کوتاهى نمى‏توانند در کنار تو در این شهر بمانند! (60)

و از همه جا طرد مى‏شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسید! (61)

این سنت خداوند در اقوام پیشین است، و براى سنت الهى هیچ گونه تغییر نخواهى یافت! (62)

مردم از تو درباره (زمان قیام) قیامت سؤال مى‏کنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه مى‏دانى شاید قیامت نزدیک باشد! (63)

خداوند کافران را لعن کرده (و از رحمت خود دور داشته) و براى آنان آتش سوزاننده‏اى آماده نموده است، (64)

در حالى که همواره در آن تا ابد مى‏مانند، و ولى و یاورى نخواهند یافت! (65)

در آن روز که صورتهاى آنان در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از کار خویش پشیمان مى‏شوند و) مى‏گویند: «اى کاش خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم!» (66)

و مى‏گویند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند! (67)

پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگى فرما!» (68)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! همانند کسانى نباشید که موسى را آزار دادند; و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏گفتند مبرا ساخت; و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! تقواى الهى پیشه کنید و سخن حق بگویید... (70)

تا خدا کارهاى شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد; و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگارى (و پیروزى) عظیمى دست یافته است! (71)

ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوه‏ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند; اما انسان آن را بر دوش کشید; او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)! (72)

هدف این بود که خداوند مردان و زنان‏منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد; خداوند همواره آمرزنده و رحیم است! (73)

 

سورة السجده 32

سورة السجده 32
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

الم (1)

این کتابى است که از سوى پروردگار جهانیان نازل شده، و شک و تردیدى در آن نیست! (2)

ولى آنان مى‏گویند: «(محمد) آن را بدروغ به خدا بسته است‏»، اما این سخن حقى است از سوى پروردگارت تا گروهى را انذار کنى که پیش از تو هیچ انذارکننده‏اى براى آنان نیامده است، شاید (پند گیرند و) هدایت شوند! (3)

خداوند کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز ( شش دوران) آفرید، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت; هیچ سرپرست و شفاعت کننده‏اى براى شما جز او نیست; آیا متذکر نمى‏شوید؟! (4)

امور این جهان را از آسمان به سوى زمین تدبیر مى‏کند; سپس در روزى که مقدار آن هزار سال از سالهایى است که شما مى‏شمرید بسوى او بالا مى‏رود (و دنیا پایان مى‏یابد). (5)

او خداوندى است که از پنهان و آشکار با خبر است، و شکست‏ناپذیر و مهربان است! (6)

او همان کسى است که هر چه را آفرید نیکو آفرید; و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد; (7)

سپس نسل او را از عصاره‏اى از آب ناچیز و بى‏قدر آفرید. (8)

سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خویش در وى دمید; و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد; اما کمتر شکر نعمتهاى او را بجا مى‏آورید! (9)

آنها گفتند: «آیا هنگامى که ما (مردیم و) در زمین گم شدیم، آفرینش تازه‏اى خواهیم یافت؟! س‏ذللّه ولى آنان لقاى پروردگارشان را انکار مى‏کنند (و مى‏خواهند با انکار معاد، آزادانه به هوسرانى خویش ادامه دهند). (10)

بگو: «فرشته مرگ که بر شما مامور شده، (روح) شما را مى‏گیرد; سپس شما را بسوى پروردگارتان بازمى‏گردانند.» (11)

و اگر ببینى مجرمان را هنگامى که در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده، مى‏گویند: س‏خ‏للّهپروردگارا! آنچه وعده کرده بودى دیدیم و شنیدیم; ما را بازگردان تا کار شایسته‏اى انجام دهیم; ما (به قیامت) یقین داریم!» (12)

و اگر مى‏خواستیم به هر انسانى هدایت لازمش را (از روى اجبار بدهیم) مى‏دادیم; ولى (من آنها را آزاد گذارده‏ام و) سخن و وعده‏ام حق است که دوزخ را (از افراد بى‏ایمان و گنهکار) از جن و انس همگى پر کنم! (13)

(و به آنها مى‏گویم:) بچشید (عذاب جهنم را)! بخاطر اینکه دیدار امروزتان را فراموش کردید، ما نیز شما را فراموش کردیم; و بچشید عذاب جاودان را به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادید! (14)

تنها کسانى که به آیات ما ایمان مى‏آورند که هر وقت این آیات به آنان یادآورى شود به سجده مى‏افتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند، و تکبر نمى‏کنند. (15)

پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود (و بپا مى‏خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى‏خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند! (16)

هیچ کس نمى‏داند چه پاداشهاى مهمى که مایه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهائى است که انجام مى‏دادند! (17)

آیا کسى که باایمان باشد همچون کسى است که فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند. (18)

اما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت جاویدان از آن آنها خواهد بود، این وسیله پذیرایى (خداوند) از آنهاست به پاداش آنچه انجام مى‏دادند. (19)

و اما کسانى که فاسق شدند (و از اطاعت خدا سرباز زدند)، جایگاه همیشگى آنها آتش است; هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و به آنان گفته د: «بچشید عذاب آتشى را که انکار مى‏کردید!» (20)

به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى‏چشانیم، شاید بازگردند! (21)

چه کسى ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او یادآورى شده و او از آن اعراض کرده است؟! مسلما ما از مجرمان انتقام خواهیم گرفت! (22)

ما به موسى کتاب آسمانى دادیم; و شک نداشته باش که او آیات الهى را دریافت داشت; و ما آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل قرار دادیم! (23)

و از آنان امامان (و پیشوایانى) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى‏کردند; چون شکیبایى نمودند، و به آیات ما یقین داشتند. (24)

البته پروردگار تو میان آنان روز قیامت در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏کند (و هر کس را به سزاى اعمالش مى‏رساند)! (25)

آیا براى هدایت آنها همین کافى نیست که افراد زیادى را که در قرن پیش از آنان زندگى داشتند هلاک کردیم؟! اینها در مساکن (ویران شده) آنان راه مى‏روند; در این آیاتى است (از قدرت خداوند و مجازات دردناک مجرمان); آیا نمى‏شنوند؟! (26)

آیا ندیدند که ما آب را بسوى زمینهاى خشک مى‏رانیم و بوسیله آن زراعتهایى مى‏رویانیم که هم چهارپایانشان از آن مى‏خورند و هم خودشان تغذیه مى‏کنند; آیا نمى بینند؟! (27)

آنان مى‏گویند: «اگر راست‏مى‏گویید، این پیروزى شما کى خواهد بود؟!» (28)

بگو: «روز پیروزى، ایمان آوردن، سودى به حال کافران نخواهد داشت; و به آنها هیچ مهلت داده نمى‏شود!» (29)

حال که چنین است، از آنها روى بگردان و منتظر باش; آنها نیز منتظرند! (تو منتظر رحمت خدا و آنها هم منتظر عذاب او!) (30)