کاربرد قرآنی وحی
قرآن وحی را در خصوص آموزه غیبی و وحی رسالی به کار نبرده است بلکه وحی به معنای القا مطلب به دیگر با مراتبی که دارد به کار رفته است حتی در مصادیق متضاد رحمانی و شیطانی، وحی تعبیر شده است.
واژه وحی در الهام مطلب به دیگر در سطح جماد گرفته تا وحی رسالی کاربرد دارد،
)و اَوحی فی کُلِّ سماءٍ اَمرها( (فصّلت، 12)؛ «دستور هر آسمانی را به آن وحی نموده است».
)و اَخرجتِ الاَرضُ اَثقالَها بِاَنَّ رَبَّک اَوحی لَها( (زلزال، 5)؛ «زمین سنگینیهای خود را بیرون نمود زیرا خدای سبحان چنین وحی و دستوری به او داده است».
در مورد حیوان نیز میفرماید: )و اَوحی رَبّک اِلی النَحلِ اَنِ اتَّخذی من الجِبالِ بُیوتاً( (نحل، 65)؛ «پرورشدهنده تو بر زنبور عسل وحی کرد که از کوهها، خانهها انتخاب کند».
در مورد آموختن به انسان عادی میفرماید: )و اوحینا الی اُمِّ موسی اَن اَرضیعه( (قصص، 7)؛ «بر مادر موسی(ع) وحی کردم که موسی را شیر بنوشان».
)و اوحیتُ الی الحواریینِ اَن آمنوا بِی( (مائده، 111)؛ «بر حوارین عیسی (ع) وحی کردیم که به من ایمان آوردید».
در مورد آموختن به ملائکه میفرماید:
)اِذا یُوحی رَبک اِلَی الملائِکَه( (انفال، 12)؛ «آنگاه که پروردگار تو بر فرشتهها وحی کرد».
حتی وحی در القائات شیطانی به کار رفته است: )اِنَّ الشَیاطینُ لَیُوحُونَ الی اَولیائهِم( (انعام، 112)؛ «شیطانها بر دوستداران خود وحی میکنند».
)وَ کَذلک جعلنا لکُلِّ نبیءٍ عدُواً شَیاطینَ الأِنسِ و الجِن یُوحی بعضُهُم الی بعضٍ( (انعام، 12)؛ «برای پیامبری از میان انسانها و جنها دشمنانی قرار دادیم که برخی بر برخی دیگر وحی میکنند».
با توجه به مراتب اینگونه آموزهها از کاربردهای قرآنی که به صورت یکنواخت میباشد نمیتوان از خود واژه به حقیقت یا ویژگی وحی رسالی پی برد. برای دسترسی به ویژگیهای وحی راه دیگری باید انتخاب نمود. البته این تعبیرات از یک لحاظ در خور توجه هستند که اختصاص به وحی رسالی رسولالله (ص) ندارند، بلکه در مورد آموزه غیبی و الهی سایر انبیا هم همین تعبیرات آمده است.