راههای دریافت وحی
چگونگی دریافت وحی را در یک تقسیم کلی میتوان به دو قسم باواسطه و بیواسطه تقسیم نمود، که هر دو راه مطمئن و بدون نفوذ شیطان و نسیان و امثال این کاستیها میباشد. این دو راه را مورد بررسی قرار میدهیم.
الف: وحی لدنی
قسم اول که وحی بیواسطه است آن معارف است که پیامبر به طور مستقیم بدون وساطت هیچ موجود دیگر حتی جبرئیل و فرشته وحی از جانب خدای سبحان دریافت میکند که به این «وحی لدنی» گفته میشود که آموزه الهی از نزد خدای سبحان است )وَ اِنَّک لَتُلَقی القُرآنَ من لَدن حکیمِ علیمٍ( (نمل، 6)؛ «تو قرآن را از نزد خدای حکیم و علیم دریافت میکنی».
در گرفتن این وحی هیچ چیز واسطه نیست بلکه عروج و صعود و قرب معنوی پیامبر به آن مرحله قاب قوسین؛ به آن مرحلهای که حتی فر شته وحی را یارای همراهی نبود؛ شرط است تا وحی را مستقیم دریافت نماید؛ حال اینگونه وحی آیا تنها معارف عمیق الهی و مفاهیم قرآن است یا در مرحله الفاظ همچنین شیوه تحقق دارد این بحث دیگری است. آنچه مسلم است رسولالله (ص) وحی لدنی این چنین داشته است.
ب: وحی باواسطه
قسم دوم، وحیی است که توسط جبرئیل یا موجود دیگری بر پیامبر تجلی پیدا میکند و پیامبر صدا را که قرآن تلاوت میکند از فرشته یا درخت و یا شیء دیگر میشنود: )نَزَلَ بِه الروحُ علی قَلبِک لتَکونَ من المنذرین( (شعراء، 194)؛ «فرود آورد به قلب تو آن را روحالامین تا این که تو مردم را از عقاب الهی بیمناک کنی».
این نوع وحی، وحی باواسطه است حال واسطه ممکن است فرشته باشد یا درخت یا شیءِ دیگر که به این ویژگیها آیه اشاره دارد؛
)وَ ما کانَ لبشَرٍ اَن یکَلَّمه‘ اللهُ اِلاّ وَحیاً اَو من وَراءِ حجابٍ اَو یرسلَ رَسولاً فَیوحی بِاذنِه ما یشاءُ اِنَّه‘ علی‘ حکیمّ( (شوری، 51)؛ «خدا با بشر سخن نمیگوید مگر از سه راه، وحی (وحی لدنی) یا از پشت پرده (مانند درخت که وحی از طریق آن بر موسی (ع) متجلی شده) (فلما أتها نودی من شاطی الوادِ الأیمن فی البقعه المبارکه من الشَجرهِ اَن یا موسی اِنی انا الله رَبّ العالَمین. (قصص، 30) هنگامی که موسی به آن درخت نزدیک شد، از جانب وادی ایمن در آن بارگاه مبارک از آن درخت مقدس ندایی رسید که ای موسی هوش دار که منم خدای که پرورشدهنده جهانیان هستم) و یا با فرستادن رسول و فرشته وحی».
هر دو طریق به نوعی مطمئن است که به هیچوجه انحراف در آنها راه ندارد و وحی را سالم از خدای سبحان گرفته و حفظ کرده و سالم به گوش مردم ابلاغ میکند: )عالم‘ الغَیبِ فَلا یظهر علی غیبِه اَحداً اِلاّ منِ اِرتَضی من رَسولٍ فَإِنَّه یسلُک‘ من بینِ یدیه وَ من خَلفه رَصَداً لیعلَم اَن قَد اَبلَغُوا رِسالاتِ رَبِهِم( (جن، 28)؛ «خدای سبحان عالم به غیب است و بر غیب خویش کسی را آگاه نمیکند مگر کسانی که مورد پسند و رضایت او باشند از پیامبر. آنگاه وقتی او را (پیامبر را) از غیب آگاه میکند در اطراف او نگهبانانی قرار میدهد تا بداند که پیامبران وحی را سالم به گوش مردم رساندهاند».
وحی با حفظ حراست نگهبانان الهی صیانت دارد، هم در مرحله گرفتن هم در مرحله حفظ و نگهداری و هم در مرحله ابلاغ به مردم وقتی به گوش مردم رسید. آنگاه، حجت خدا تمام شده اگر خطا و اشتباهی صورت بگیرد از ناحیه مردم است.