انگیزه مرحله دوم
در اواخر سال یازدهم هجری بعد از رحلت رسولالله (ص) مسیلمه کذاب که در یمامه ادعای نبوت میکرد و اکاذیبی هم به عنوان وحی یافته بود، فتنهانگیزی نمود و موجب درگیری هواداران خود با مسلمانان شد. در این جنگ که در زمان ابوبکر اتفاق افتاد تعداد زیادی از دو طرف کشته شدند، از جمله خود مسیلمه به دست وحشی قاتل حمزه سید الشهدا (رضواناللهعلیه)، کشته شد. (تاریخ فتوح ابن اعثم، ج 1، ص 39) و تعداد زیادی از قاریان قرآن نیز که برخی تا هفتاد نفر یاد کردهاند کشته شدند. (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 16)
بعد از این جنگ که تعداد زیادی از قاریان را از مسلمانان گرفت، این خطر مطرح شد که اگر چنین جنگی تکرار شود و تعداد دیگری از قاریان را از جامعه نو پای مسلمانان بگیرد؛ آنگاه خطر تحریف، قرآن را تهدید خواهد نمود. به همین جهت عدهای از جمله عمر با اصرار از خلیفه خواستند تا فکری درباره جمعآوری قرآن کند. خلیفه هم زیدبن ثابت را که یکی از نویسندگان وحی بود خواست و مأمور این کار کرد و زید هم این عمل را انجام داد، و سورههای قرآن را که پراکنده بودند جمعآوری نمود و در داخل جلد قرار داد.
شواهد دیگری نیز این عمل ابوبکر را تأیید میکند از جمله اینگونه تعبیرات از طریق اهل سنت نقل شده است: «سمعتُ علیاً (ع) یقُولُ اَعظم النّاسِ فی المصاحفِ أجراً اَبوبکْر هْوَ اَوَّلُ من جمعَ کتابَ الله بینَ اللُّوحین». (منتخب کنزالعال. مسند احمد، ج 2، ص 43)؛ «از علی (ع) شنیدم میفرمود ابوبکر بیشترین پاداش در مورد قرآن را دارد زیرا وی اولین کسی بود که قرآن را جمعآوری نمود».
این قرآن در نزد ابوبکر بود تا هنگام وفات ایشان، آنگاه در نزد عمر قرار گرفت و پس از عمر هم در نزد حفصه دخترش بود که عثمان از ایشان برای استنساخ نسخه اصلی مطالبه نمود. (صحیح بخاری ج 6، ص 226) بنابراین، شواهد روایی یا تاریخی که میگوید ابوبکر قرآن را جمعآوری نمود مانند: «جمع الْقُرآنَ اَبوبکر فی قَراطیس» (البیان، ص 260) و مانند آنچه اکنون اشاره شد موردش همین کار قرآنی ابوبکر میباشد. و هیچگونه تعارضی هم با روایات جمعآوری قرآن در عهد رسولالله (ص) یا در زمان عثمان ندارد.