افسانه غرانیق
مشابه این داستان، افسانه غرانیق است که رسولالله (ص) از این که وحی الهی بین او و اقربای کافرش جدایی افکنده بود ناراحت بود! و امیدوار بود که آیهای نازل شود موجب التیام و همدلی با اقوام او گردد. در هنگامی که سوره نجم نازل میشد و حضرت آن را تلاوت مینمود به این آیهها که رسید: )اَفَراَیتُم اللاّت وَ الغُریَ وَ مناتَ الثالثَه الاُخری( ؛ «ای مشرکان آیا دو بت بزرگ لات و عزی را دیدید، آیا سومین بت، منات را دیدید».
شیطان به صورت حیوانی سفید بر او ظاهر شد و این جمله را اضافه کرد: )تلک الغَرانیق العلی وَ اِنَّ شَفاعتُهن لَتَرجی( ؛ «اینها سفیدپوشان بلندمرتبه هستند که امید شفاعت آنها میرود».
حضرت هم این جملهها را قرائت کرد آنگاه سوره را ادامه دادند! مسلمانان و نیز مشرکان مکه از این موضعگیری خوشحال شده و سجده میکردند! (تفسیر طبری، ج 173، ص 131. در المثور، ج 4، ص 194 و تمهید، ج 1، ص 85. توضیح: غرانیق به پرندگان سفید و در اصل پرندگان سفید دریایی گفته میشود. در اینجا بتهای مشرکان به پرندگان سفید و زیبا تشبیه شده است). باور نمودن این افسانهها در مورد وحی ناشی از عدم آگاهی به ویژگیهای وحی و رسالت است. که پیامبر در عرصه نبوت شک میکند که پیامبر شده یا نه آنگاه به تأیید یک عالم نصرانی مطمئن میشود که پیامبر شده است!. و یا پیامبر القائات شیطان را از الهامات رحمان تشخیص نمیدهد. در لابلای آیههای قرآن آیههای شیطانی را قرائت میکند! افسانه بودن این داستانها آشکار است و هیج مسلمانی با شناختی که از نبوت و مقام وحی دارد به این افسانهها توجه ندارد گرچه اینها بهانه دست مستشرفان معاند و بهانهجویی قرار میدهد و باعث خوردهگیری به اسلام و رسولالله (ص) میگردد. برای زدودن این تهمت، بر علمای اهل سنت است که این افسانهها را از باورهای خویش تطهیر کنند. و بهانه به دست دشمنان اسلام و قرآن ندهند. عرصه وحی تردید بردار نیست تا کسی در مقام نبوت خودش شک کند یا القائات را با وحی به اشتباه بگیرد. آنجا آشکاری و آگاهی محض است هیچ چیز به چیز دیگر مشتبه نمیشود. راههای دریافت وحی بسیار مطمئن است که هیچگونه راه نفوذ شیطان و یا بروز نسیان و اشتباه در آن راه ندارد.