قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

قرآن در کامپیوتر

دانلود نرم افزار های قرآنی یه صورت رایگان

سورة الزخرف 43

سورة الزخرف 43
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم. (1)

سوگند به کتاب مبین (و روشنگر)، (2)

که ما آن را قرآنى فصیح و عربى قرار دادیم، شاید شما (آن را) درک کنید! (3)

و آن در «ام‏الکتاب‏» ( لوح محفوظ) نزد ما بلندپایه و استوار است! (4)

آیا این ذکر ( قرآن) را از شما بازگیریم بخاطر اینکه قومى اسرافکارید؟! (5)

چه بسیار پیامبرانى که (براى هدایت) در میان اقوام پیشین فرستادیم; (6)

ولى هیچ پیامبرى به سوى آنها نمى‏آمد مگر اینکه او را استهزا مى‏کردند. (7)

ولى ما کسانى را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت. (8)

هر گاه از آنان بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما مى‏گویند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفریده است‏»! (9)

همان کسى که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راه‏هایى آفرید باشد، که هدایت شوید (و به مقصد برسید)! (10)

همان کسى که از آسمان آبى فرستاد بمقدار معین، و بوسیله آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم; همین گونه (در قیامت از قبرها) شما را خارج مى‏سازند! (11)

و همان کسى که همه زوجها را آفرید، وبراى شما از کشتیها و چهارپایان مرکبهایى قرارداد که بر آن سوار مى‏شوید، (12)

تا بر پشت آنها بخوبى قرار گیرید; سپس هنگامى که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید: «پاک و منزه است کسى که این را مسخر ما ساخت، وگرنه ما توانایى تسخیر آن را نداشتیم; (13)

و ما به سوى پروردگارمان بازمى‏گردیم!» (14)

آنها براى خداوند از میان بندگانش جزئى قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند); انسان کفران‏کننده آشکارى است! (15)

آیا از میان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب کرده و پسران را براى شما برگزیده است؟! (16)

در حالى که هرگاه یکى از آنها را به همان چیزى که براى خداوند رحمان شبیه قرار داده ( به تولد دختر) بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سیاه مى‏شود و خشمگین مى‏گردد! (17)

آیا کسى را که در لابلاى زینتها پرورش مى‏یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا مى‏خوانید)؟! (18)

آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنث پنداشتند; آیا شاهد آفرینش آنها بوده اند؟ ! گواهى آنان نوشته مى‏شود و (از آن) بازخواست خواهند شد! (19)

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان مى‏خواست ما آنها را پرستش نمى‏کردیم!» ولى به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزى نمى‏گویند! (20)

یا اینکه ما کتابى پیش از این به آنان داده‏ایم و آنها به آن تمسک مى‏جویند؟! (21)

بلکه آنها مى‏گویند: «ما نیاکان خود را بر آئینى یافتیم، و ما نیز به پیروى آنان هدایت یافته‏ایم.; س‏ذللّه (22)

و این‏گونه در هیچ شهر و دیارى پیش از تو پیامبر انذارکننده‏اى نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا مى‏کنیم.» (23)

(پیامبرشان) گفت: «آیا اگر من آیینى هدایت‏بخش‏تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار مى‏کنید)؟!» گفتند: «(آرى،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏اید کافریم! س‏ذللّه (24)

به همین جهت از آنها انتقام گرفتیم; بنگر پایان کار تکذیب‏کنندگان چگونه بود! (25)

و به خاطر بیاور هنگامى را که ابراهیم به پدرش ( عمویش آزر) و قومش گفت: «من از آنچه شما مى‏پرستید بیزارم. (26)

مگر آن کسى که مرا آفریده، که او هدایتم خواهد کرد!» (27)

او کلمه توحید را کلمه پاینده‏اى در نسلهاى بعد از خود قرار داد، شاید به سوى خدا باز گردند! (28)

ولى من این گروه و پدرانشان را از مواهب دنیا بهره‏مند ساختم تا حق و فرستاده آشکار (الهى) به سراغشان آمد; (29)

هنگامى که حق به سراغشان آمد; گفتند: «این سحر است، و ما نسبت به آن کافریم‏»! (30)

و گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از این دو شهر (مکه و طائف) ناز ل نشده است؟!» (31)

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مى‏کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضى را بر بعضى برترى دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند); و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‏آورى مى‏کنند بهتر است! (32)

اگر (تمکن کفار از مواهب مادى) سبب نمى‏شد که همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى کسانى که به (خداوند) رحمان کافر مى‏شدند خانه‏هایى قرار مى‏دادیم با سقفهایى از نقره و نردبانهایى که از آن بالا روند، (33)

و براى خانه‏هایشان درها و تختهایى (زیبا و نقره‏اى) قرار مى‏دادیم که بر آن تکیه کنند; (34)

و انواع زیورها; ولى تمام اینها بهره زندگى دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است! (35)

و هر کس از یاد خدا روى‏گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! (36)

و آنها ( شیاطین) این گروه را از راه خدا بازمى‏دارند، در حالى که گمان مى‏کنند هدایت‏یافتگان حقیقى آنها هستند! (37)

تا زمانى که (در قیامت) نزد ما حاضر شود مى‏گوید: اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود; چه بد همنشینى بودى! (38)

(ولى به آنها مى‏گوییم:) هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا که ظلم کردید; و همه در عذاب مشترکید! (39)

(اى پیامبر!) آیا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش کران برسانى، یا کوران و کسانى را که در گمراهى آشکارى هستند هدایت کنى؟! (40)

و هرگاه تو را از میان آنها ببریم، حتما از آنان انتقام خواهیم گرفت; (41)

یا اگر (زنده بمانى و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده‏ایم به تو نشان دهیم، باز ما بر آنها مسلطیم! (42)

آنچه را بر تو وحى شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمى. (43)

و این مایه یادآورى (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودى سؤال خواهید شد. (44)

از رسولانى که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش قرار دادیم؟! (45)

ما موسى را با آیات خود به سوى فرعون و درباریان او فرستادیم; (موسى به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانیانم‏» (46)

ولى هنگامى که او آیات ما را براى آنها آورد، به آن مى‏خندیدند! (47)

ما هیچ آیه (و معجزه‏اى) به آنان نشان نمى‏دادیم مگر اینکه از دیگرى بزرگتر (و مهمتر) بود; و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار کردیم شاید بازگردند! (48)

(وقتى گرفتار بلا مى‏شدند مى)گفتند: «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان مى‏آوریم)!» (49)

اما هنگامى که عذاب را از آنها برطرف مى‏ساختیم پیمان خود را مى‏شکستند! (50)

فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمى‏بینید؟ (51)

مگر نه این است که من از این مردى که از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمى‏تواند فصیح سخن بگوید برترم؟ (52)

(اگر راست مى‏گوید) چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامده‏اند (تا گفتارش را تایید کنند)؟! (53)

(فرعون) قوم خود را سبک شمرد، در نتیجه از او اطاعت کردند; آنان قومى فاسق بودند! (54)

اما هنگامى که ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم و همه را غرق کردیم. (55)

و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتى براى دیگران قرار دادیم. (56)

و هنگامى که درباره فرزند مریم مثلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فریاد راه انداختند. (57)

و گفتند: «آیا خدایان ما بهترند یا او ( مسیح)؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسیح نیز در دوزخ است، چرا که معبود واقع شده)!» ولى آنها این مثل را جز از طریق جدال (و لجاج) براى تو نزدند; آنان گروهى کینه‏توز و پرخاشگرند! (58)

مسیح فقط بنده‏اى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائیل قرار دادیم. (59)

و هرگاه بخواهیم به جاى شما در زمین فرشتگانى قرار مى‏دهیم که جانشین (شما) گردند! (60)

و او ( مسیح) سبب آگاهى بر روز قیامت است. (زیرا نزول عیسى گواه نزدیکى رستاخیز است); هرگز در آن تردید نکنید; و از من پیروى کنید که این راه مستقیم است! (61)

و شیطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست! (62)

و هنگامى که عیسى دلایل روشن (براى آنها) آورد گفت: «من براى شما حکمت آورده‏ام، و آمده‏ام تا برخى از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم; پس تقواى الهى پیشه کنید و از من اطاعت نمایید! (63)

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست; (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است! س‏ذللّه (64)

ولى گروه‏هایى از میان آنها (درباره مسیح) اختلاف کردند (و بعضى او را خدا پنداشتند); واى بر کسانى که ستم کردند از عذاب روزى دردناک! (65)

آیا جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان به سراغشان آید در حالى که نمى‏فهمند؟ (66)

دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران! (67)

اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگین مى‏شوید! (68)

همان کسانى که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند. (69)

(به آنها خطاب مى‏شود:) شما و همسرانتان در نهایت شادمانى وارد بهشت شوید! (70)

(این در حالى است که) ظرفها(ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مى‏گردانند; و در آن (بهشت) آنچه دلها مى‏خواهد و چشمها از آن لذت مى‏برد موجود است; و شما همیشه در آن خواهید ماند! (71)

این بهشتى است که شما وارث آن مى‏شوید بخاطر اعمالى که انجام مى‏دادید! (72)

و در آن براى شما میوه‏هاى فراوان است که از آن مى‏خورید. (73)

(ولى) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه مى‏مانند. (74)

هرگز عذاب آنان تخفیف نمى‏یابد، و در آنجا از همه چیز مایوسند. (75)

ما به آنها ستم نکردیم، آنان خود ستمکار بودند! (76)

آنها فریاد مى‏کشند: «اى مالک دوزخ! (اى کاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)! س‏ذللّه مى‏گوید: «شما در این جا ماندنى هستید!» (77)

ما حق را براى شما آوردیم; ولى بیشتر شما از حق کراهت داشتید! (78)

بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند; ما نیز اراده محکمى (درباره آنها) داریم! (79)

آیا آنان مى‏پندارند که ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمى‏شنویم؟ آرى، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مى‏نویسند! (80)

بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستین پرستنده او بودم!» (81)

منزه است پروردگار آسمانها و زمین، پروردگار عرش، از توصیفى که آنها مى‏کنند! (82)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‏ور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را که به آنها وعده داده شده است ملاقات کنند (و نتیجه کار خود را ببینند)! (83)

او کسى است که در آسمان معبود است و در زمین معبود; و او حکیم و علیم است! (84)

پر برکت و پایدار است کسى که حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است از آن اوست; و آگاهى از قیام قیامت نزد اوست و به سوى او بازگردانده مى‏شوید! (85)

کسانى را که غیر از او مى‏خوانند قادر بر شفاعت نیستند; مگر آنها که شهادت به حق داده‏اند و بخوبى آگاهند! (86)

و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنان را آفریده، قطعا مى‏گویند: خدا; پس چگونه از عبادت او منحرف مى‏شوند؟! (87)

آنها چگونه از شکایت پیامبر که مى‏گوید: «پروردگارا! اینها قومى هستند که ایمان نمى آورند س‏ذللّه (غافل مى‏شوند؟!) (88)

پس (اکنون که چنین است) از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، اما بزودى خواهند دانست! (89)

 

سورة الشورى 42

سورة الشورى 42
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم. (1)

عسق. (2)

این گونه خداوند عزیز و حکیم به تو و پیامبرانى که پیش از تو بودند وحى مى‏کند. (3)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست; و او بلندمرتبه و بزرگ است! (4)

نزدیک است آسمانها (بخاطر نسبتهاى نارواى مشرکان) از بالا متلاشى شوند و فرشتگان پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند و براى کسانى که در زمین هستند استغفار مى‏کنند; آگاه باشید خداوند آمرزنده و مهربان است. (5)

کسانى که غیر خدا را ولى خود انتخاب کردند، خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مى‏دارد; و تو مامور نیستى که آنان را مجبور به قبول حق کنى! (6)

و این گونه قرآنى عربى ( فصیح و گویا) را بر تو وحى کردیم تا «ام‏القرى‏» ( مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنى و آنها را از روزى که همه خلایق در آن روز جمع مى‏شوند و شک و تردید در آن نیست بترسانى; گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان! (7)

و اگر خدا مى‏خواست همه آنها را امت واحدى قرار مى‏داد (و به زور هدایت مى‏کرد، ولى هدایت اجبارى سودى ندارد); اما خداوند هر کس را بخواهد در رحمتش وارد مى‏کند، و براى ظالمان ولى و یاورى نیست. (8)

آیا آنها غیر از خدا را ولى خود برگزیدند؟! در حالى که «ولى‏» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده مى‏کند، و اوست که بر هر چیزى تواناست! (9)

در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست; این است خداوند، پروردگار من، بر او توکل کرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم! (10)

او آفریننده آسمانها و زمین است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفتهایى از چهارپایان آفرید; و شما را به این وسیله ( بوسیله همسران)زیاد مى کند; هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست! (11)

کلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست; روزى را براى هر کس بخواهد گسترش مى دهد یا محدود مى‏سازد; او به همه چیز داناست. (12)

آیینى را براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود; و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت مى کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمى‏گزیند، و کسى را که به سوى او بازگردد هدایت مى‏کند. (13)

آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهى به سراغشان آمد; و این تفرقه جویى بخاطر انحراف از حق( و عداوت و حسد) بود; و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معینى (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داورى مى‏شد; و کسانى که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکى همراه با بدبینى! (14)

پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوى این آیین واحد الهى دعوت کن و آنچنان که مامور شده‏اى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پیروى مکن، و بگو: «به هر کتابى که خدا نازل کرده ایمان آورده‏ام و مامورم در میان شما عدالت کنم; خداوند پروردگار ما و شماست; نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در میان ما نیست; و خداوند ما و شما را در یکجا جمع مى‏کند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!» (15)

کسانى که (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذیرفتن (و ایمان به) او، محاجه مى کنند، دلیلشان نزد پروردگارشان باطل و بى‏پایه است; و غضب بر آنهاست و عذابى شدید دارند. (16)

خداوند کسى است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (سنجش حق و باطل و خبر قیامت) را نیز; تو چه مى‏دانى شاید ساعت (قیام قیامت) نزدیک باشد! (17)

کسانى که به قیامت ایمان ندارند درباره آن شتاب مى‏کنند; ولى آنها که ایمان آورده‏اند پیوسته از آن هراسانند، و مى‏دانند آن حق است; آگاه باشید کسانى که در قیامت تردید مى‏کنند، در گمراهى عمیقى هستند. (18)

خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهى) دارد; هر کس را بخواهد روزى مى‏دهد و او قوى و شکست‏ناپذیر است! (19)

کسى که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش مى‏دهیم و بر محصولش مى‏افزاییم; و کسى که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمى از آن به او مى‏دهیم اما در آخرت هیچ بهره‏اى ندارد! (20)

آیا معبودانى دارند که بى‏اذن خداوند آیینى براى آنها ساخته‏اند؟! اگر مهلت معینى براى آنها نبود، در میانشان داورى مى‏شد (و دستور عذاب صادر مى‏گشت) و براى ظالمان عذاب دردناکى است! (21)

(در آن روز) ستمگران را مى‏بینى که از اعمالى که انجام داده‏اند سخت بیمناکند، ولى آنها را فرامى‏گیرد! اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند در باغهاى بهشتند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است; این است فضل (و بخشش) بزرگ! (22)

این همان چیزى است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند به آن نوید مى‏دهد! بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏کنم جز دوست‏داشتن نزدیکانم ( اهل بیتم); و هر کس کار نیکى انجام دهد ، بر نیکى‏اش مى‏افزاییم; چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (23)

آیا مى‏گویند: «او بر خدا دروغ بسته است‏»؟! در حالى که اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مى‏نهد (و اگر خلاف بگوئى قدرت اظهار این آیات را از تو مى‏گیرد) و باطل را محو مى‏کند و حق را بفرمانش پابرجا مى‏سازد; چرا که او از آنچه درون سینه‏هاست آگاه است. (24)

او کسى است که توبه را از بندگانش مى‏پذیرد و بدیها را مى‏بخشد، و آنچه را انجام مى‏دهید مى‏داند. (25)

و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید; اما براى کافران عذاب شدیدى است! (26)

هرگاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى‏کنند; از این‏رو بمقدارى که مى‏خواهد (و مصلحت مى‏داند) نازل مى‏کند، که نسبه به بندگانش آگاه و بیناست! (27)

او کسى است که باران سودمند را پس از آنکه مایوس شدند نازل مى‏کند و رحمت خویش را مى‏گستراند; و او ولى و (سرپرست) و ستوده است! (28)

و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده; و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست! (29)

هر مصیبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است که انجام داده‏اید، و بسیارى را نیز عفو مى‏کند! (30)

و شما هرگز نمى‏توانید در زمین از قدرت خداوند فرار کنید; و غیر از خدا هیچ ولى و یاورى براى شما نیست. (31)

از نشانه‏هاى او کشتیهایى است که در دریا همچون کوه‏ها به نظر مى‏رسند! (32)

اگر او اراده کند، باد را ساکن مى‏سازد تا آنها بر پشت دریا بى‏حرکت بمانند; در این نشانه‏هایى است براى هر صبرکننده شکرگزار! (33)

یا اگر بخواهد آنها را بخاطر اعمالى که سرنشینانش مرتکب شده‏اند نابود مى‏سازد; و در عین حال بسیارى را مى‏بخشد. (34)

کسانى که در آیات ما مجادله مى‏کنند بدانند هیچ گریزگاهى ندارند! (35)

آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنیاست، و آنچه نزد خداست براى کسانى که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل مى‏کنند بهتر و پایدارتر است. (36)

همان کسانى که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مى‏ورزند، و هنگامى که خشمگین شوند عفو مى‏کنند. (37)

و کسانى که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا مى‏دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند، (38)

و کسانى که هرگاه ستمى به آنها رسد، (تسلیم ظلم نمى‏شوند و) یارى مى‏طلبند! (39)

کیفر بدى، مجازاتى است همانند آن; و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست; خداوند ظالمان را دوست ندارد! (40)

و کسى که بعد از مظلوم‏شدن یارى طلبد، ایرادى بر او نیست; (41)

ایراد و مجازات بر کسانى است که به مردم ستم مى‏کنند و در زمین بناحق ظلم روا مى‏دارند; براى آنان عذاب دردناکى است! (42)

اما کسانى که شکیبایى و عفو کنند، این از کارهاى پرارزش است! (43)

کسى را که خدا گمراه کند، ولى و یاورى جز او نخواهد داشت; و ظالمان را (روز قیامت) مى‏بینى هنگامى که عذاب الهى را مشاهده مى‏کنند میگویند: «آیا راهى به سوى بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!» (44)

و آنها را مى‏بینى که بر آتش عرضه مى‏شوند در حالى که از شدت مذلت خاشعند و زیر چشمى (به آن) نگاه مى‏کنند; و کسانى که ایمان آورده‏اند مى‏گویند: «زیانکاران واقعى آنانند که خود و خانواده خویش را روز قیامت از دست داده‏اند; آگاه باشید که ظالمان (آن روز) در عذاب دائمند!; س‏ذللّه (45)

آنها جز خدا اولیا و یاورانى ندارند که یاریشان کنند; و هر کس را خدا گمراه سازد، هیچ راه نجاتى براى او نیست! (46)

اجابت کنید دعوت پروردگار خود را پیش از آنکه روزى فرا رسد که بازگشتى براى آن در برابر اراده خدا نیست; و در آن روز، نه پناهگاهى دارید و نه مدافعى! (47)

و اگر روى‏گردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مامور اجبارشان) قرار نداده‏ایم; وظیف‏ه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامى که ما رحمتى از سوى خود به انسان بچشانیم به آن دلخوش مى‏شود، و اگر بلایى بخاطر اعمالى که انجام داده‏اند به آنها رسد (به کفران مى‏پردازند)، چرا که انسان بسیار کفران‏کننده است! (48)

مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن خداست; هر چه را بخواهد مى‏آفریند; به هر کس اراده کند دختر مى‏بخشد و به هر کس بخواهد پسر، (49)

یا (اگر بخواهد) پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع میکند و هر کس را بخواهد عقیم مى‏گذارد; زیرا که او دانا و قادر است. (50)

و شایسته هیچ انسانى نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحى یا از پشت حجاب، یا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏کند; چرا که او بلندمقام و حکیم است! (51)

همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحى فرستادیم) بر تو نیز روحى را بفرمان خود وحى کردیم; تو پیش از این نمى‏دانستى کتاب و ایمان چیست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى); ولى ما آن را نورى قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت مى‏کنیم; و تو مسلما به سوى راه راست هدایت مى‏کنى. (52)

راه خداوندى که تمامى آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست; آگاه باشید که همه کارها تنها بسوى خدا بازمى‏گردد! (53)

 

سورة فصلت 41

سورة فصلت 41
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم (1)

این کتابى است که از سوى خداوند رحمان و رحیم نازل شده است; (2)

کتابى که آیاتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو کرده، در حالى که فصیح و گویاست براى جمعیتى که آگاهند! (3)

قرآنى که بشارت دهنده و بیم دهنده است; ولى بیشتر آنان روى گردان شدند; از این رو چیزى نمى‏شنوند! (4)

آنها گفتند: «قلبهاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مى‏کنى در پوششهایى قرار گرفته و در گوشهاى ما سنگینى است، و میان ما و تو حجابى وجود دارد; پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مى‏کنیم!» (5)

بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم; این حقیقت بر من وحى مى‏شود که معبود شما معبودى یگانه است; پس تمام توجه خویش را به او کنید و از وى آمرزش طلبید; واى بر مشرکان! (6)

همانها که زکات را نمى‏پردازند، و آخرت را منکرند! (7)

اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادند، پاداشى دائمى دارند! (8)

بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و براى او همانندهایى قرارمى‏دهید؟! او پروردگار جهانیان است! (9)

او در زمین کوه‏هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و مواد غذایى آن را مقدر فرمود، - ینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! (10)

سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالى که بصورت دود بود; به آن و به زمین دستور داد: س‏خ‏للّهبه وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روى اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏آییم (و شکل مى‏گیریم)!» (11)

در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانى کار آن (آسمان) را وحى (و مقرر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایى ( ستارگان) زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا! (12)

اگر آنها روى‏گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‏اى همانند صاعقه عاد و ثمود مى‏ترسانم! (13)

در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خدا را نپرستید آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏کرد; از این رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستید کافریم!» (14)

اما قوم عاد بناحق در زمین تکبر ورزیدند و گفتند: «چه کسى از ما نیرومندتر است؟!»آیا نمى‏دانستند خداوندى که آنان را آفریده از آنها قویتر است؟ و (به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار مى‏کردند. (15)

سرانجام تندبادى شدید و هول‏انگیز و سرد و سخت در روزهایى شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم تا عذاب خوارکننده را در زندگى دنیا به آنها بچشانیم; و عذاب آخرت از آن هم خوارکننده‏تر است، و (از هیچ طرف) یارى نمى‏شوند! (16)

اما ثمود را هدایت کردیم، ولى آنها نابینایى را بر هدایت ترجیح دادند; به همین جهت صاعقه -آن عذاب خوارکننده- به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادند آنها را فروگرفت! (17)

و کسانى را که ایمان آوردند و پرهیزگار بودند نجات بخشیدیم! (18)

به خاطر بیاورید روزى را که دشمنان خدا را جمع کرده به سوى دوزخ مى‏برند،و صفوف پیشین را نگه مى‏دارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19)

وقتى به آن مى‏رسند، گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه مى‏کردند گواهى مى‏دهند. (20)

آنها به پوستهاى تنشان مى‏گویند: «چرا بر ضد ما گواهى دادید؟!» آنها جواب مى‏دهند: «همان خدایى که هر موجودى را به نطق درآورده ما را گویا ساخته ; و او شما را نخستین بار آفرید، و بازگشتتان بسوى اوست! (21)

شما اگر گناهانتان را مخفى مى‏کردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان مى‏کردید که خداوند بسیارى از اعمالى را که انجام مى‏دهید نمى‏داند! (22)

آرى این گمان بدى بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید، و سرانجام از زیانکاران شدید! (23)

اگر صبر کنند (یا نکنند، به هر حال) دوزخ جایگاه آنهاست; و اگر تقاضاى عفو کنند، مورد عفو قرار نمى‏گیرند! (24)

ما براى آنها همنشینانى (زشت‏سیرت) قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند; و فرمان الهى در باره آنان تحقق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند; آنها مسلما زیانکار بودند! (25)

کافران گفتند: «گوش به این قرآن فراندهید; و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!» (26)

به یقین به کافران عذاب شدیدى مى‏چشمانیم، و آنها را به بدترین اعمالى که انجام مى دادند کیفر مى‏دهیم! (27)

این آتش کیفر دشمنان خدا است، سراى جاویدشان در آن خواهد بود، کیفرى است بخاطر اینکه آیات ما را انکار مى‏کردند. (28)

کافران گفتند: «پروردگارا! آنهایى که از جن و انس ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا زیر پاى خود نهیم (و لگدمالشان کنیم) تا از پست ترین مردم باشند!» (29)

به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است! (30)

ما یاران و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم; و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده مى‏شود! (31)

اینها وسیله پذیرایى از سوى خداوند غفور و رحیم است!» (32)

چه کسى خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوى خدا مى‏کند و عمل صالح انجام مى‏دهد و مى‏گوید: «من از مسلمانانم‏»؟! (33)

هرگز نیکى و بدى یکسان نیست; بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است! (34)

اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمى‏رسند، و جز کسانى که بهره عظیمى (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمى‏گردند! (35)

و هرگاه وسوسه‏هایى از شیطان متوجه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنوده و داناست! (36)

و از نشانه‏هاى او، شب و روز و خورشید و ماه است; براى خورشید و ماه سجده نکنید، براى خدایى که آفریننده آنهاست سجده کنید اگر مى‏خواهید او را بپرستید! (37)

و اگر (از عبادت پروردگار) تکبر کنند، کسانى که نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبیح مى‏گویند و خسته نمى‏شوند! (38)

و از آیات او این است که زمین را خشک (و بى‏جان) مى‏بینى، اما هنگامى که آب (باران) بر آن مى‏فرستیم به جنبش درمى‏آید و نمو مى‏کند; همان کسى که آن را زنده کرد، مردگان را نیز زنده مى‏کند; او بر هر چیز تواناست! (39)

کسانى که آیات ما را تحریف مى‏کنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسى که در آتش افکنده مى‏شود بهتر است یا کسى که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر مى‏آید؟! هر کارى مى‏خواهید بکنید، او به آنچه انجام مى‏دهید بیناست! (40)

کسانى که به این ذکر ( قرآن) هنگامى که به سراغشان آمد کافر شدند (نیز بر ما مخفى نخواهد ماند)! و این کتابى است قطعا شکست ناپذیر... (41)

که هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آید; چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است! (42)

آنچه به ناروا درباره تو مى‏گویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده; پروردگار تو داراى مغفرت و (هم) داراى مجازات دردناکى است! (43)

هرگاه آن را قرآنى عجمى قرار مى‏دادیم حتما مى‏گفتند: «چرا آیاتش روشن نیست؟! قرآن عجمى از پیغمبرى عربى؟!» بگو: «این (کتاب) براى کسانى که ایمان آورده‏اند هدایت و درمان است; ولى کسانى که ایمان نمى‏آورند، در گوشهایشان سنگینى است و گویى نابینا هستند و آن را نمى‏بینند; آنها (همچون کسانى هستند که گوئى) از راه دور صدا زده مى‏شوند!» (44)

ما به موسى کتاب آسمانى دادیم; سپس در آن اختلاف شد; و اگر فرمانى از ناحیه پروردگارت در این باره صادر نشده بود (که باید به آنان مهلت داد تا اتمام حجت شود)، در میان آنها داورى مى‏شد (و به کیفر مى‏رسیدند); ولى آنها هنوز درباره آن شکى تهمت‏انگیز دارند! (45)

کسى که عمل صالحى انجام دهد، سودش براى خود اوست; و هر کس بدى کند، به خویشتن بدى کرده است; و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى‏کند! (46)

علم به قیامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمى‏گردد; هیچ میوه‏اى از غلاف خود خارج نمى‏شود، و هیچ زنى باردار نمى‏گردد و وضع حمل نمى‏کند مگر به علم او; و آن روز که آنها را ندا مى‏دهد (و مى‏گوید:) کجایند شریکانى که براى من مى‏پنداشتید؟! مى‏گویند: «(پروردگارا!) ما عرضه داشتیم که هیچ گواهى بر گفته خود نداریم!» (47)

و همه معبودانى را که قبلا مى‏خواندند محو و گم مى‏شوند; و مى‏دانند هیچ گریزگاهى ندارند! (48)

انسان هرگز از تقاضاى نیکى (و نعمت) خسته نمى‏شود; و هرگاه شر و بدى به او رسد، بسیار مایوس و نومید مى‏گردد! (49)

و هرگاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى که به او رسیده بچشانیم مى‏گوید: «این بخاطر شایستگى و استحقاق من بوده، و گمان نمى‏کنم قیامت برپا شود; و (بفرض که قیامتى باشد،) هرگاه بسوى پروردگارم بازگردانده شوم، براى من نزد او پاداشهاى نیک است. ما کافران را از اعمالى که انجام داده‏اند (بزودى) آگاه خواهیم کرد و از عذاب شدید به آنها مى‏چشانیم. (50)

و هرگاه به انسان (غافل و بى‏خبر) نعمت دهیم، روى مى‏گرداند و به حال تکبر از حق دور مى‏شود; ولى هرگاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمر (براى بر طرف شدن آن) دارد! (51)

بگو: «به من خبر دهید اگر این قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن کافر شوید، چه کسى گمراهتر خواهد بود از کسى که در مخالفت شدیدى قرار دارد؟! (52)

به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است; آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟ ! (53)

آگاه باشید که آنها از لقاى پروردگارشان در شک و تردیدند; و آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد! (54)

 

سورة غافر 40

سورة غافر 40
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

حم. (1)

این کتابى است که از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است. (2)

خداوندى که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است; هیچ معبودى جز او نیست; و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست. (3)

تنها کسانى که در آیات ما مجادله مى‏کنند که (از روى عناد) کافر شده‏اند; پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرت‏نمایى آنان) تو را بفریبد! (4)

پیش از آنها قوم نوح و اقوامى که بعد از ایشان بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند; و هر امتى در پى آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند; اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم); ببین که مجازات من چگونه بود! (5)

و این گونه فرمان پروردگارت درباره کسانى که کافر شدند مسلم شده که آنها همه اهل آتشند! (6)

فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف مى‏کنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را مى‏گویند و به او ایمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏کنند (و مى گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است; پس کسانى راکه توبه کرده و راه تو را پیروى مى‏کنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (7)

پروردگارا! آنها را در باغهاى جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‏اى وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمى! (8)

و آنان را از بدیها نگاه دار، و هر کس را که در آن روز از بدیها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى; و این است همان رستگارى عظیم! (9)

کسانى را که کافر شدند روز قیامت صدا مى‏زنند که عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بیشتر است، چرا که بسوى ایمان دعوت مى‏شدید، ولى انکار مى‏کردید! (10)

آنها مى‏گویند: «پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى; اکنون به گناهان خود معترفیم; آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (11)

این بخاطر آن است که وقتى خداوند به یگانگى خوانده مى‏شد انکار مى‏کردید، و اگر براى او همتایى مى‏پنداشتند ایمان مى‏آوردید; اکنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود کیفر مى‏دهد). (12)

او کسى است که آیات خود را به شما نشان مى‏دهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) مى‏فرستد; تنها کسانى متذکر این حقایق مى‏شوند که بسوى خدا باز مى‏گردند. (13)

(تنها) خدا را بخوانید و دین خود را براى او خالص کنید، هرچند کافران ناخشنود باشند! (14)

او درجات (بندگان صالح) را بالا مى‏برد، او صاحب عرش است، روح (مقدس) را به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد القاء مى‏کند تا (مردم را) از روز ملاقات ( روز رستاخیز) بیم دهد! (15)

روزى که همه آنان آشکار مى‏شوند و چیزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند; (و گفته مى‏شود: ) حکومت امروز براى کیست؟ براى خداوند یکتاى قهار است! (16)

امروز هر کس در برابر کارى که انجام داده است پاداش داده مى‏شود; امروز هیچ ظلمى نیست; خداوند سریع الحساب است! (17)

و آنها را از روز نزدیک بترسان، هنگامى که از شدت وحشت دلها به گلوگاه مى‏رسد و تمامى وجود آنها مملو از اندوه مى‏گردد; براى ستمکاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت کننده‏اى که شفاعتش پذیرفته شود. (18)

او چشمهایى را که به خیانت مى‏گردد و آنچه را سینه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند. (19)

خداوند بحق داورى مى‏کند، و معبودهایى را که غیر از او مى‏خوانند هیچ گونه داورى ندارند; خداوند شنوا و بیناست! (20)

آیا آنها روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ایجاد آثار مهم در زمین از اینها برتر بودند; ولى خداوند ایشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)

این براى آن بود که پیامبرانشان پیوسته با دلایل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آنها انکار مى‏کردند; خداوند هم آنان را گرفت (و کیفر داد) که او قوى و مجازاتش شدید است! (22)

ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم... (23)

بسوى فرعون و هامان و قارون; ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسیار دروغگو است!» (24)

و هنگامى که حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران کسانى را که با موسى ایمان آورده‏اند بکشید و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذارید!» اما نقشه کافران جز در گمراهى نیست (و نقش بر آب مى‏شود). (25)

و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مى‏ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!» (26)

موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى‏برم از هر متکبرى که به روز حساب ایمان نمى‏آورد!» (27)

و مرد مؤمنى از آل فرعون که ایمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آیا مى‏خواهید مردى را بکشید بخاطر اینکه مى‏گوید: پروردگار من «الله‏» است، در حالى که دلایل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهایى را که وعده مى‏دهد به شما خواهد رسید; خداوند کسى را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمى‏کند. (28)

اى قوم من! امروز حکومت از آن شماست و در این سرزمین پیروزید; اگر عذاب خدا به سراغ ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد کرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمى‏دهم، و شما را جز به راه صحیح راهنمایى نمى‏کنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29)

آن مرد باایمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پیشین بیمناکم! (30)

و از عادتى همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که بعد از آنان بودند (از شرک و کفر و طغیان) مى‏ترسم; و خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمى‏خواهد. (31)

اى قوم من! من بر شما از روزى که مردم یکدیگر را صدا مى‏زنند (و از هم یارى مى‏طلبند و صدایشان به جایى نمى‏رسد) بیمناکم! (32)

همان روزى که روى مى‏گردانید و فرار مى‏کنید; اما هیچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نیست; و هر کس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدایت‏کننده‏اى براى او نیست! (33)

پیش از این یوسف دلایل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود تردید داشتید; تا زمانى که از دنیا رفت، گفتید: هرگز خداوند بعد از او پیامبرى مبعوث نخواهد کرد! این گونه خداوند هر اسرافکار تردیدکننده‏اى را گمراه مى‏سازد! (34)

همانها که در آیات خدا بى‏آنکه دلیلى برایشان آمده باشد به مجادله برمى‏خیزند; (این کارشان) خشم عظیمى نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آورده‏اند به بار مى‏آورد; این گونه خداوند بر دل هر متکبر جبارى مهر مى‏نهد!» (35)

فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شاید به وسایلى دست یابم، (36)

وسایل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم; هر چند گمان مى‏کنم او دروغگو باشد!; س‏ذللّه اینچنین اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه کرد و از راه حق باز داشته شد; و توطئه فرعون (و همفکران او) جز به نابودى نمى‏انجامد! (37)

کسى که (از قوم فرعون) ایمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پیروى کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم. (38)

اى قوم من! این زندگى دنیا، تنها متاع زودگذرى است; و آخرت سراى همیشگى است! (39)

هر کس بدى کند، جز بمانند آن کیفر داده نمى‏شود; ولى هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد -خواه مرد یا زن- در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (40)

اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏کنم، اما شما مرا بسوى آتش فرا مى‏خوانید؟! (41)

مرا دعوت مى‏کنید که به خداوند یگانه کافر شوم و همتایى که به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى که من شما را بسوى خداوند عزیز غفار دعوت مى‏کنم! (42)

قطعا آنچه مرا بسوى آن مى‏خوانید، نه دعوت (و حاکمیتى) در دنیا دارد و نه در آخرت; و تنها بازگشت ما در قیامت بسوى خداست; و مسرفان اهل آتشند! (43)

و بزودى آنچه را به شما مى‏گویم به خاطر خواهید آورد! من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست!» (44)

خداوند او را از نقشه‏هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد! (45)

عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند; و روزى که قیامت برپا شود (مى‏فرماید:) «آل فرعون را در سخت‏ترین عذابها وارد کنید!» (46)

به خاطر بیاور هنگامى را که در آتش دوزخ با هم محاجه مى‏کنند; ضعیفان به مستکبران مى‏گویند: «ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذیرا مى‏شوید؟!» (47)

مستکبران مى‏گویند: «ما همگى در آن هستیم، زیرا خداوند در میان بندگانش (بعدالت) حکم کرده است!» (48)

و آنها که در آتشند به ماموران دوزخ مى‏گویند: «از پروردگارتان بخواهید یک روز عذاب را از ما بردارد!» (49)

آنها مى‏گویند: «آیا پیامبران شما دلایل روشن برایتان نیاوردند؟!» مى‏گویند: «آرى!» آنها مى‏گویند: «پس هر چه مى‏خواهید (خدا را) بخوانید; ولى دعاى کافران (به جایى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نیست!» (50)

ما به یقین پیامبران خود و کسانى را که ایمان آورده‏اند، در زندگى دنیا و (در آخرت) روزى که گواهان به پا مى‏خیزند یارى مى‏دهیم! (51)

روزى که عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمى‏بخشد; و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جایگاه) بد نیز براى‏آنان است. (52)

و ما به موسى هدایت بخشیدیم، و بنى اسرائیل را وارثان کتاب (تورات) قرار دادیم. (53)

کتابى که مایه هدایت و تذکر براى صاحبان عقل بود! (54)

پس (اى پیامبر!) صبر و شکیبایى پیشه کن که وعده خدا حق است، و براى گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55)

کسانى که در آیات خداوند بدون دلیلى که براى آنها آمده باشد ستیزه‏جویى مى‏کنند، در سینه‏هایشان فقط تکبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر که او شنوا و بیناست! (56)

آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است، ولى بیشتر مردم نمى‏دانند. (57)

هرگز نابینا و بینا یکسان نیستند; همچنین کسانى که ایمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏اند با بدکاران یکسان نخواهند بود; اما کمتر متذکر مى‏شوید! (58)

روز قیامت به یقین آمدنى است، و شکى در آن نیست; ولى اکثر مردم ایمان نمى آورند! (59)

پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعاى) شما را بپذیرم! کسانى که از عبادت من تکبر مى‏ورزند به زودى با ذلت وارد دوزخ مى‏شوند!» (60)

خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید، و روز را روشنى‏بخش قرار داد; خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است; ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمى‏کنند! (61)

این است خداوند، پروردگار شما که آفریننده همه چیز است; هیچ معبودى جز او نیست; با این حال چگونه از راه حق منحرف مى‏شوید؟! (62)

اینچنین کسانى که آیات خدا را انکار مى‏کردند (از راه راست) منحرف مى‏شوند! (63)

خداوند کسى است که زمین را براى شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان); و شما را صورتگرى کرد، و صورتتان را نیکو آفرید; و از چیزهایى پاکیزه به شما روزى داد; این است خداوند پروردگار شما! جاوید و پربرکت است خداوندى که پروردگار عالمیان است! (64)

زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نیست; پس او را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کرده‏اید! ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است! (65)

بگو: «من نهى شده‏ام از اینکه معبودهایى را که شما غیر از خدا مى‏خوانید بپرستم، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم که تنها در برابر پروردگار عالمیان تسلیم باشم!» (66)

او کسى است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شکم مادر) بیرون مى‏فرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود مى‏رسید، و بعد از آن پیر مى‏شوید و (در این میان) گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله مى‏میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود مى‏رسید; و شاید تعقل کنید! (67)

او کسى است که زنده مى‏کند و مى‏میراند; و هنگامى که کارى را مقرر کند، تنها به آن مى‏گوید: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود مى‏شود! (68)

آیا ندیدى کسانى را که در آیات خدا مجادله مى‏کنند، چگونه از راه حق منحرف مى شوند؟! (69)

همان کسانى که کتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ایم تکذیب کردند; اما بزودى (نتیجه کار خود را) مى‏دانند! (70)

در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏کشند... (71)

و در آب جوشان وارد مى‏کنند; سپس در آتش دوزخ افروخته مى‏شوند! (72)

سپس به آنها گفته مى‏شود: «کجایند آنچه را همتاى خدا قرار مى‏دادید، (73)

همان معبودهایى را که جز خدا پرستش مى‏کردید؟!» آنها مى‏گویند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند; بلکه ما اصلا پیش از این چیزى را پرستش نمى‏کردیم‏»! این گونه خداوند کافران را گمراه مى‏سازد! (74)

این (عذاب) بخاطر آن است که بناحق در زمین شادى مى‏کردید و از روى غرور و مستى به خوشحالى مى‏پرداختید! (75)

از درهاى جهنم وارد شوید و جاودانه در آن بمانید; و چه بد است جایگاه متکبران! (76)

پس (اى پیامبر) صبر کن که وعده خدا حق است; و هرگاه قسمتى از مجازاتهایى را که به آنها وعده داده‏ایم در حال حیاتت به تو ارائه دهیم، یا تو را (پیش از آن) از دنیا ببریم (مهم نیست); چرا که همه آنان را تنها بسوى ما باز مى‏گردانند! (77)

ما پیش از تو رسولانى فرستادیم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکرده‏ایم; و هیچ پیامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بیاورد و هنگامى که فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد! (78)

خداوند کسى است که چهارپایان را براى شما آفرید تا بعضى را سوار شوید و از بعضى تغذیه کنید. (79)

و براى شما در آنها منافع بسیارى (جز اینها) است، تا بوسیله آنها به مقصدى که در دل دارید برسید; و بر آنها و بر کشتیها سوار مى‏شوید. (80)

او آیاتش را همواره به شما نشان مى‏دهد; پس کدام یک از آیات او را انکار مى‏کنید؟! (81)

آیا روى زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چه شد؟! همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود; اما هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نیاز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور کند)! (82)

هنگامى که رسولانشان دلایل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ مى‏شمردند); ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)

هنگامى که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: «هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایى که همتاى او مى‏شمردیم کافر شدیم!» (84)

اما هنگامى که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان براى آنها سودى نداشت!این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند! (85)

 

سورة الزمر 39

سورة الزمر 39
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

این کتابى است که از سوى خداوند عزیز و حکیم نازل شده است. (1)

ما این کتاب را بحق بر تو نازل کردیم; پس خدا را پرستش کن و دین خود را براى او خالص گردان! (2)

آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمى‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏کند; خداوند آن کس را که دروغگو و کفران‏کننده است هرگز هدایت نمى‏کند! (3)

اگر (بفرض محال) خدا مى‏خواست فرزندى انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را مى‏خواست برمیگزید; منزه است (از اینکه فرزندى داشته باشد)! او خداوند یکتاى پیروز است! (4)

آسمانها و زمین را بحق آفرید; شب را بر روز مى‏پیچد و روز را بر شب; و خورشید و ماه را مسخر فرمان خویش قرار داد; هر کدام تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى‏دهند; آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است! (5)

او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گل) او خلق کرد; و براى شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد; او شما را در شکم مادرانتان آفرینشى بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهاى سه گانه، مى‏بخشد! این است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستى) از آن اوست; هیچ معبودى جز او نیست; پس چگونه از راه حق منحرف مى‏شوید؟! (6)

اگر کفران کنید، خداوند از شما بى‏نیاز است و هرگز کفران را براى بندگانش نمى پسندد; و اگر شکر او را بجا آورید آن را براى شما مى‏پسندد! و هیچ گنهکارى گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مى‏دادید آگاه مى‏سازد; چرا که او به آنچه در سینه‏هاست آگاه است! (7)

هنگامى که انسان را زیانى رسد، پروردگار خود را مى‏خواند و بسوى او باز مى گردد; اما هنگامى که نعمتى از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مى خواند از یاد مى‏برد و براى خداوند همتایانى قرارمى‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد; بگو: «چند روزى از کفرت بهره‏گیر که از دوزخیانى!» (8)

(آیا چنین کسى با ارزش است) یا کسى که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر مى‏شوند!» (9)

بگو: «اى بندگان من که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! براى کسانى که در این دنیا نیکى کرده‏اند پاداش نیکى است! و زمین خدا وسیع است، (اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بى‏حساب دریافت مى‏دارند! (10)

بگو: «من مامورم که خدا را پرستش کنم در حالى که دینم را براى او خالص کرده باشم، (11)

و مامورم که نخستین مسلمان باشم! (12)

بگو: «من اگر نافرمانى پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ (قیامت) مى‏ترسم!» (13)

بگو: «من تنها خدا را مى‏پرستم در حالى که دینم را براى او خالص مى‏کنم. (14)

شما هر چه را جز او مى‏خواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعى آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده‏اند! آگاه باشید زیان آشکار همین است! س‏ذللّه (15)

براى آنان از بالاى سرشان سایبانهایى از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایى از آتش است; این چیزى است که خداوند با آن بندگانش را مى‏ترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهیزید! (16)

و کسانى که از عبادت طاغوت پرهیز کردند وبه سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست; پس بندگان مرا بشارت ده! (17)

همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروى مى‏کنند; آنان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند. (18)

آیا تو مى‏توانى کسى را که فرمان عذاب درباره او قطعى شده رهایى بخشى؟! آیا تو میتوانى کسى را که در درون آتش است برگیرى و نجات دهى؟! (19)

ولى آنها که تقواى الهى پیشه کردند، غرفه‏هایى در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفه‏هاى دیگرى بنا شده و از زیر آنها نهرها جارى است این وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلف نمى‏کند! (20)

آیا ندیدى که خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را بصورت چشمه‏هایى در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتى را خارج مى‏سازد که رنگهاى مختلف دارد; بعد آن گیاه خشک مى‏شود، بگونه‏اى که آن را زرد و بى‏روح مى‏بینى; سپس آن را در هم مى‏شکند و خرد مى‏کند; در این مثال تذکرى است براى خردمندان (از ناپایدارى دنیا)! (21)

آیا کسى که خدا سینه‏اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مرکبى از نور الهى قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان که قلبهایى سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهى آشکارى هستند! (22)

خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (در لطف و زیبایى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است; آیاتى مکرر دارد (با تکرارى شوق‏انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد; سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا مى‏شود; این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایى مى‏کند; و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایى براى او نخواهد بود! (23)

آیا کسى که با صورت خود عذاب دردناک (الهى) را در روز قیامت دور مى‏سازد (همانند کسى است که هرگز آتش دوزخ به او نمى‏رسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشید آنچه را به دست مى‏آوردید (و انجام مى‏دادید)!» (24)

کسانى که قبل از آنها بودند نیز (آیات ما را) تکذیب نمودند، و عذاب (الهى) از جایى که فکر نمى‏کردند به سراغشان آمد! (25)

پس خداوند خوارى را در زندگى این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر مى‏دانستند. (26)

ما براى مردم در این قرآن از هر نوع مثلى زدیم، شاید متذکر شوند. (27)

قرآنى است فصیح و خالى از هر گونه کجى و نادرستى، شاید آنان پرهیزگارى پیشه کنند! (28)

خداوند مثالى زده است: مردى را که مملوک شریکانى است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى که تنها تسلیم یک نفر است; آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بیشتر آنان نمى‏دانند. (29)

تو مى‏میرى و آنها نیز خواهند مرد! (30)

سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه مى‏کنید. (31)

پس چه کسى ستمکارتر است از آن کسى که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنم جایگاهى براى کافران نیست؟! (32)

اما کسى که سخن راست بیاورد و کسى که آن را تصدیق کند، آنان پرهیزگارانند! (33)

آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنان موجود است; و این است جزاى نیکوکاران! (34)

تا خداوند بدترین اعمالى را که انجام داده‏اند (در سایه ایمان و صداقت آنها) بیامرزد، و آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند پاداش دهد! (35)

آیا خداوند براى (نجات و دفاع از) بنده‏اش کافى نیست؟! اما آنها تو را از غیر او مى‏ترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت‏کننده‏اى ندارد! (36)

و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراه‏کننده‏اى نخواهد داشت آیا خداوند توانا و داراى مجازات نیست؟! (37)

و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده؟» حتما مى‏گویند:«خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانى که غیر از خدا مى‏خوانید اندیشه مى‏کنید که اگر خدا زیانى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و یا اگر رحمتى براى من بخواهد، آیا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافى است; و همه متوکلان تنها بر او توکل مى‏کنند!» (38)

بگو: «اى قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل مى‏کنم; اما بزودى خواهید دانست... (39)

چه کسى عذاب خوارکننده‏اى (در دنیا) به سراغش مى‏آید، و (سپس) عذابى جاویدان (در آخرت) بر او وارد مى‏گردد!» (40)

ما این کتاب (آسمانى) را براى مردم بحق بر تو نازل کردیم; هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست; و هر کس گمراهى را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه مى‏گردد; و تو مامور اجبار آنها به هدایت نیستى. (41)

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏کند، و ارواحى را که نمرده‏اند نیز به هنگام خواب مى‏گیرد; سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه مى‏دارد و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) بازمى‏گرداند تا سرآمدى معین;در این امر نشانه‏هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه مى‏کنند! (42)

آیا آنان غیر از خدا شفیعانى گرفته‏اند؟! به آنان بگو: «آیا (از آنها شفاعت مى‏طلبید) هر چند مالک چیزى نباشند و درک و شعورى براى آنها نباشد؟!» (43)

بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زیرا) حاکمیت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوى او بازمى‏گردانند!» (44)

هنگامى که خداوند به یگانگى یاد مى‏شود، دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند مشمئز (و متنفر) مى‏گردد; اما هنگامى که از معبودهاى دیگر یاد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند. (45)

بگو: «خداوندا! اى آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داورى خواهى کرد!» (46)

اگر ستمکاران تمام آنچه را روى زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایى یابند;و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مى‏شود که هرگز گمان نمى‏کردند! (47)

در آن روز اعمال بدى را که انجام داده‏اند براى آنها آشکار مى‏شود، و آنچه را استهزا مى‏کردند بر آنها واقع مى‏گردد. (48)

هنگامى که انسان را زیانى رسد، ما را (براى حل مشکلش) مى‏خواند; سپس هنگامى که از جانب خود به او نعمتى دهیم، مى‏گوید: «این نعمت را بخاطر کاردانى خودم به من داده‏اند»; ولى این وسیله آزمایش (آنها) است، اما بیشترشان نمى‏دانند. (49)

این سخن را کسانى که قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولى آنچه را به دست مى‏آوردند براى آنها سودى نداشت! (50)

سپس بدیهاى اعمالشان به آنها رسید; و ظالمان این گروه ( اهل مکه) نیز بزودى گرفتار بدیهاى اعمالى که انجام داده‏اند خواهند شد، و هرگز نمى‏توانند از چنگال عذاب الهى بگریزند. (51)

آیا آنها ندانستند که خداوند روزى را براى هر کس بخواهد گسترده یا تنگ مى‏سازد؟! در این، آیات و نشانه‏هایى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند. (52)

بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (53)

و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ کس یارى نشوید!(54)

و از بهترین دستورهائى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى کنید پیش از آنکه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آید در حالى که از آن خبر ندارید!» (55)

(این دستورها براى آن است که) مبادا کسى روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایى که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‏کنندگان (آیات او) بودم!» (56)

یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت مى‏کرد، از پرهیزگاران بودم!» (57)

یا هنگامى که عذاب را مى‏بیند بگوید: «اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازمى‏گشتم و از نیکوکاران بودم!» (58)

آرى، آیات من به سراغ تو آمد، اما آن را تکذیب کردى و تکبر نمودى و از کافران بودى! (59)

و روز قیامت کسانى را که بر خدا دروغ بستند مى‏بینى که صورتهایشان سیاه است; آیا در جهنم جایگاهى براى متکبران نیست؟! (60)

و خداوند کسانى را که تقوا پیشه کردند با رستگارى رهایى مى‏بخشد; هیچ بدى به آنان نمى‏رسد و هرگز غمگین نخواهند شد. (61)

خداوند آفریدگار همه چیز است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است. (62)

کلیدهاى آسمانها و زمین از آن اوست; و کسانى که به آیات خداوند کافر شدند زیانکارانند. (63)

بگو: «آیا به من دستور مى‏دهید که غیر خدا را بپرستم اى جاهلان؟!» (64)

به تو و همه پیامبران پیشین وحى شده که اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زیانکاران خواهى بود! (65)

بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش! (66)

آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالى که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او; خداوند منزه و بلندمقام است از شریکیهایى که براى او مى‏پندارند (67)

و در «صور» دمیده مى‏شود، پس همه کسانى که در آسمانها و زمینند مى‏میرند، مگر کسانى که خدا بخواهد; سپس بار دیگر در «صور» دمیده مى‏شود، ناگهان همگى به پا مى‏خیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند. (68)

و زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن مى‏شود، و نامه‏هاى اعمال را پیش مى‏نهند و پیامبران و گواهان را حاضر مى‏سازند، و میان آنها بحق داورى مى‏شود و به آنان ستم نخواهد شد! (69)

و به هر کس آنچه انجام داده است بى‏کم و کاست داده مى‏شود; و او نسبت به آنچه انجام مى‏دادند از همه آگاهتر است. (70)

و کسانى که کافر شدند گروه گروه به سوى جهنم رانده مى‏شوند; وقتى به دوزخ مى‏رسند، درهاى آن گشوده مى‏شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى‏گویند: «آیا رسولانى از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» مى‏گویند: «آرى، (پیامبران آمدند و آیات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولى فرمان عذاب الهى بر کافران مسلم شده است. (71)

به آنان گفته مى‏شود: «از درهاى جهنم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید; چه بد جایگاهى است جایگاه متکبران!» (72)

و کسانى که تقواى الهى پیشه کردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏شوند; هنگامى که به آن مى‏رسند درهاى بهشت گشوده مى‏شود و نگهبانان به آنان مى‏گویند:«سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!» (73)

آنها مى‏گویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم; چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!» (74)

(در آن روز) فرشتگان را مى‏بینى که بر گرد عرش خدا حلقه زده‏اند و با ستایش پروردگارشان تسبیح مى‏گویند; و در میان بندگان بحق داورى مى‏شود; و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است!» (75)

 

سورة ص 38

سورة ص 38
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

ص، سوگند به قرآنى که داراى ذکر است (که این کتاب، معجزه الهى است). (1)

ولى کافران گرفتار غرور اختلافند! (2)

چه بسیار اقوامى را که پیش از آنها هلاک کردیم; و به هنگام نزول عذاب فریاد مى‏زدند (و کمک مى‏خواستند) ولى وقت نجات گذشته بود! (3)

آنها تعجب کردند که پیامبر بیم‏دهنده‏اى از میان آنان به سویشان آمده; و کافران گفتند: این ساحر بسیار دروغگویى است! (4)

آیا او بجاى اینهمه خدایان، خداى واحدى قرار داده؟! این براستى چیز عجیبى است!» (5)

سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند: «بروید و خدایانتان را محکم بچسبید، این چیزى است که خواسته‏اند (شما را گمراه کنند)! (6)

ما هرگز چنین چیزى در آیین دیگرى نشنیده‏ایم; این تنها یک آئین ساختگى است! (7)

آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او ( محمد) نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحى من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهى را نچشیده‏اند (که این چنین گستاخانه سخن مى‏گویند)! (8)

مگر خزاین رحمت پروردگار توانا و بخشنده‏ات نزد آنهاست (تا به هر کس میل دارند بدهند)؟! (9)

یا اینکه مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنین است) با هر وسیله ممکن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاک محمد بگیرند)! (10)

(آرى) اینها لشکر کوچک شکست‏خورده‏اى از احزابند! (11)

پیش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پیامبران ما را) تکذیب کردند! (12)

و (نیز) قوم ثمود و لوط و اصحاب الایکه ( قوم شعیب)، اینها احزابى بودند (که به تکذیب پیامبران برخاستند)! (13)

هر یک (از این گروه‏ها) رسولان را تکذیب کردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقق یافت! (14)

اینها (با این اعمالشان) جز یک صیحه آسمانى را انتظار نمى‏کشند که هیچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مى‏سازد)! (15)

آنها (از روى خیره‏سرى) گفتند: «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده!» (16)

در برابر آنچه مى‏گویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه‏کننده بود! (17)

ما کوه‏ها را مسخر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او تسبیح مى‏گفتند! (18)

پرندگان را نیز دسته جمعى مسخر او کردیم (تا همراه او تسبیح خدا گویند);و همه اینها بازگشت‏کننده به سوى او بودند! (19)

و حکومت او را استحکام بخشیدیم، (هم) دانش به او دادیم و (هم) داورى عادلانه! (20)

آیا داستان شاکیان هنگامى که از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! (21)

در آن هنگام که (بى‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد; گفتند: «نترس، دو نفر شاکى هستیم که یکى از ما بر دیگرى ستم کرده; اکنون در میان ما بحق داورى کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن! (22)

این برادر من است; و او نود و نه میش دارد و من یکى بیش ندارم اما او اصرار مى‏کند که: این یکى را هم به من واگذار; و در سخن بر من غلبه کرده است!» (23)

(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست یک میش تو براى افزودن آن به میشهایش، بر تو ستم نموده; و بسیارى از شریکان (و دوستان) به یکدیگر ستم مى‏کنند، مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند; اما عده آنان کم است!» داوود دانست که ما او را (با این ماجرا) آزموده‏ایم، از این رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه کرد. (24)

ما این عمل را بر او بخشیدیم; و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نیکوست! (25)

اى داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم; پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد; کسانى که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدى بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند! (26)

ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم; این گمان کافران است; واى بر کافران از آتش (دوزخ)! (27)

آیا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمین قرار مى‏دهیم، یا پرهیزگاران را همچون فاجران؟! (28)

این کتابى است پربرکت که بر تو نازل کرده‏ایم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند! (29)

ما سلیمان را به داوود بخشیدیم; چه بنده خوبى! زیرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‏کرد (و به یاد او بود)! (30)

به خاطر بیاور هنگامى را که عصرگاهان اسبان چابک تندرو را بر او عرضه داشتند، (31)

گفت: «من این اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مى‏خواهم از آنها در جهاد استفاده کنم‏»، او همچنان به آنها نگاه مى‏کرد) تا از دیدگانش پنهان شدند. (32)

(آنها به قدرى جالب بودند که گفت:) بار دیگر آنها را نزد من بازگردانید! و دست به ساقها و گردنهاى آنها کشید (و آنها را نوازش داد). (33)

ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى افکندیم; سپس او به درگاه خداوند توبه کرد. (34)

گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده‏اى! (35)

پس ما باد را مسخر او ساختیم تا به فرمانش بنرمى حرکت کند و به هر جا او مى‏خواهد برود! (36)

و شیاطین را مسخر او کردیم، هر بنا و غواصى از آنها را! (37)

و گروه دیگرى (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم، (38)

(و به او گفتیم:) این عطاى ما است، به هر کس مى‏خواهى (و صلاح مى‏بینى) ببخش، و از هر کس مى‏خواهى امساک کن، و حسابى بر تو نیست (تو امین هستى)! (39)

و براى او ( سلیمان) نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نیکوست! (40)

و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (41)

(به او گفتیم:) پاى خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبى خنک براى شستشو و نوشیدن است! (42)

و خانواده‏اش را به او بخشیدیم، و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذکرى براى اندیشمندان. (43)

(و به او گفتیم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم (یا مانند آن) را برگیر و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم; چه بنده خوبى که بسیار بازگشت‏کننده (به سوى خدا) بود! (44)

و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها(ى نیرومند) و چشمها(ى بینا)! (45)

ما آنها را با خلوص ویژه‏اى خالص کردیم، و آن یادآورى سراى آخرت بود! (46)

و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند! (47)

و به خاطر بیاور «اسماعیل‏» و «الیسع‏» و «ذا الکفل‏» را که همه از نیکان بودند! (48)

این یک یادآورى است، و براى پرهیزکاران فرجام نیکویى است: (49)

باغهاى جاویدان بهشتى که درهایش به روى آنان گشوده است، (50)

در حالى که در آن بر تختها تکیه کرده‏اند و میوه‏هاى بسیار و نوشیدنیها در اختیار آنان است! (51)

و نزد آنان همسرانى است که تنها چشم به شوهرانشان دوخته‏اند، و همسن و سالند! (52)

این همان است که براى روز حساب به شما وعده داده مى‏شود (وعده‏اى تخلف ناپذیر)! (53)

این روزى ما است که هرگز آن را پایانى نیست! (54)

این (پاداش پرهیزگاران است)، و براى طغیانگران بدترین محل بازگشت است: (55)

دوزخ، که در آن وارد مى‏شوند; و چه بستر بدى است! (56)

این نوشابه «حمیم‏» و «غساق‏» است ( دو مایع سوزان و تیره رنگ) که باید از آن بچشند! (57)

و جز اینها کیفرهاى دیگرى همانند آن دارند! (58)

(به آنان گفته مى‏شود:) این گروهى است که همراه شما وارد دوزخ مى‏شوند (اینها همان سران گمراهیند); خوشامد بر آنها مباد، همگى در آتش خواهند سوخت! (59)

آنها (به رؤساى خود) مى‏گویند: «بلکه خوشامد بر شما مباد که این عذاب را شما براى ما فراهم ساختید! چه بد قرارگاهى است اینجا!» (60)

(سپس) مى‏گویند: «پروردگارا! هر کس این عذاب را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بیفزا!» (61)

آنها مى‏گویند: «چرا مردانى را که ما از اشرار مى‏شمردیم (در اینجا، در آتش دوزخ) نمى‏بینیم؟! (62)

آیا ما آنان را به مسخره گرفتیم یا (به اندازه‏اى حقیرند که) چشمها آنها را نمى‏بیند؟! (63)

این یک واقعیت است گفتگوهاى خصمانه دوزخیان! (64)

بگو: «من تنها یک بیم‏دهنده‏ام; و هیچ معبودى جز خداوند یگانه قهار نیست! (65)

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، پروردگار عزیز و غفار!» (66)

بگو: «این خبرى بزرگ است، (67)

که شما از آن روى‏گردانید! (68)

من از ملا اعلى (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامى که (درباره آفرینش آدم) مخاصمه مى‏کردند خبر ندارم! (69)

تنها چیزى که به من وحى مى‏شود این است که من انذارکننده آشکارى هستم!» (70)

و به خاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل مى‏آفرینم! (71)

هنگامى که آن را نظام بخشیدم و از روح خود در آن دمیدم، براى او به سجده افتید!» (72)

در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند، (73)

جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود! (74)

گفت: «اى ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنى؟ ! آیا تکبر کردى یا از برترینها بودى؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)» (75)

گفت: «من از او بهترم; مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل!» (76)

فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منى! (77)

و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود! (78)

گفت: «پروردگارا! مرا تا روزى که انسانها برانگیخته مى‏شوند مهلت ده!» (79)

فرمود: «تو از مهلت داده‏شدگانى، (80)

ولى تا روز و زمان معین!» (81)

گفت: «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (82)

مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» (83)

فرمود: «به حق سوگند، و حق مى‏گویم، (84)

که جهنم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروى کند، پر خواهم کرد!» (85)

(اى پیامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوت هیچ پاداشى از شما نمى‏طلبم، و من از متکلفین نیستم! (سخنانم روشن و همراه با دلیل است!)» (86)

این (قرآن) تذکرى براى همه جهانیان است; (87)

و خبر آن را بعد از مدتى مى‏شنوید! (88)

 

سورة الصافات 37

سورة الصافات 37
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سوگند به (فرشتگان) صف‏کشیده (و منظم) (1)

و به نهى‏کنندگان و (بازدارندگان) (2)

و تلاوت‏کنندگان پیاپى آیات الهى... (3)

که معبود شما یگانه است; (4)

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها! (5)

ما آسمان نزدیک ( پایین) را با ستارگان آراستیم، (6)

تا آن را از هر شیطان خبیثى حفظ کنیم! (7)

آنها نمى‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمى‏گیرند! (8)

آنها به شدت به عقب رانده مى‏شوند; و براى آنان مجازاتى دائم است! (9)

مگر آنها که در لحظه‏اى کوتاه براى استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب س‏ذللّه آنها را تعقیب مى‏کند! (10)

از آنان بپرس: «آیا آفرینش (و معاد) آنان سخت‏تر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبنده‏اى آفریدیم! (11)

تو از انکارشان تعجب مى‏کنى، ولى آنها مسخره مى‏کنند! (12)

و هنگامى که به آنان تذکر داده شود، هرگز متذکر نمى‏شوند! (13)

و هنگامى که معجزه‏اى را ببینند، دیگران را نیز به استهزا دعوت‏مى‏کنند! (14)

و مى‏گویند: «این فقط سحرى آشکار است! (15)

آیا هنگامى که ما مردیم و به خاک و استخوان مبدل شدیم، بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟! (16)

یا پدران نخستین ما (بازمى‏گردند)؟!» (17)

بگو: «آرى، همه شما زنده مى‏شوید در حالى که خوار و کوچک خواهید بود! (18)

تنها یک صیحه عظیم واقع مى‏شود، ناگهان همه (از قبرها برمى‏خیزند و) نگاه مى‏کنند! (19)

و مى‏گویند: «اى واى بر ما، این روز جزاست!» (20)

(آرى) این همان روز جدایى (حق از باطل) است که شما آن را تکذیب مى‏کردید! (21)

(در این هنگام به فرشتگان دستور داده مى‏شود:) ظالمان و همردیفانشان و آنچه را مى‏پرستیدند... (22)

(آرى آنچه را) جز خدا مى‏پرستیدند جمع کنید و بسوى راه دوزخ هدایتشان کنید! (23)

آنها را نگهدارید که باید بازپرسى شوند! (24)

شما را چه شده که از هم یارى نمى‏طلبید؟! (25)

ولى آنان در آن روز تسلیم قدرت خداوندند! (26)

(و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم مى‏پرسند... (27)

گروهى (مى‏گویند: «شما رهبران گمراهى بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهى و نیکى وارد شدید اما جز فریب چیزى در کارتان نبود)!» (28)

(آنها در جواب) مى‏گویند: «شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟! (29)

ما هیچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومى طغیانگر بودید! (30)

اکنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مى‏چشیم! (31)

ما شما را گمراه کردیم، همان گونه که خود گمراه بودیم! (32)

(آرى) همه آنها ( پیشوایان و پیروان گمراه) در آن روز در عذاب الهى مشترکند! (33)

ما این گونه با مجرمان رفتار مى‏کنیم! (34)

چرا که وقتى به آنها گفته مى‏شد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تکبر و سرکشى مى‏کردند... (35)

و پیوسته مى‏گفتند: «آیا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى دیوانه رها کنیم؟!» (36)

چنین نیست، او حق را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است! (37)

اما شما (مستکبران کوردل) بطور مسلم عذاب دردناک (الهى) را خواهید چشید! (38)

و جز به آنچه انجام مى‏دادید کیفر داده نمى‏شوید، (39)

جز بندگان مخلص خدا (که از این کیفرها برکنارند)! (40)

براى آنان ( بندگان مخلص) روزى معین و ویژه‏اى است، (41)

میوه‏ها(ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‏شوند... (42)

در باغهاى پر نعمت بهشت; (43)

در حالى که بر تختها رو به روى یکدیگر تکیه زده‏اند، (44)

و گرداگردشان قدحهاى لبریز از شراب طهور را مى‏گردانند; (45)

شرابى سفید و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان; (46)

شرابى که نه در آن مایه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‏شوند! (47)

و نزد آنها همسرانى زیبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند. (48)

گویى از (لطافت و سفیدى) همچون تخم‏مرغهایى هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نکرده است)! (49)

(در حالى که آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى دیگر کرده مى‏پرسند... (50)

کسى از آنها مى‏گوید: «من همنشینى داشتم... (51)

که پیوسته مى‏گفت: آیا (به راستى) تو این سخن را باور کرده‏اى... (52)

که وقتى ما مردیم و به خاک و استخوان مبدل شدیم، (بار دیگر) زنده مى‏شویم و جزا داده خواهیم شد؟!» (53)

(سپس) مى‏گوید: «آیا شما مى‏توانید از او خبرى بگیرید؟» (54)

اینجاست که نگاهى مى‏کند، ناگهان او را در میان دوزخ مى‏بیند. (55)

مى‏گوید:«به خدا سوگند نزدیک بود مرا (نیز) به هلاکت بکشانى! (56)

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم! (57)

(سپس به یاران خود مى‏گوید: اى دوستان!) آیا ما هرگز نمى‏میریم (و در بهشت جاودانه خواهیم بود)، (58)

و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهیم شد. (59)

راستى این همان پیروزى بزرگ است! (60)

آرى، براى مثل این، باید عمل‏کنندگان عمل کنند! (61)

آیا این (نعمتهاى جاویدان بهشتى) بهتر است یا درخت (نفرت‏انگیز) زقوم؟! (62)

ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم! (63)

آن درختى است که از قعر جهنم مى‏روید! (64)

شکوفه آن مانند سرهاى شیاطین است! (65)

آنها ( مجرمان) از آن مى‏خورند و شکمها را از آن پر مى‏کنند! (66)

سپس روى آن آب داغ متعفنى مى‏نوشند! (67)

سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است! (68)

چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند، (69)

با این حال به سرعت بدنبال آنان کشانده مى‏شوند! (70)

و قبل از آنها بیشتر پیشینیان (نیز) گمراه شدند! (71)

ما در میان آنها انذارکنندگانى فرستادیم، (72)

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! (73)

مگر بندگان مخلص خدا! (74)

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت کردیم); و چه خوب اجابت کننده‏اى هستیم! (75)

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایى بخشیدیم، (76)

و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمین) قرار دادیم، (77)

و نام نیک او را در میان امتهاى بعد باقى نهادیم. (78)

سلام بر نوح در میان جهانیان باد! (79)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (80)

چرا که او از بندگان باایمان ما بود! (81)

سپس دیگران ( دشمنان او) را غرق کردیم! (82)

و از پیروان او ابراهیم بود; (83)

(به خاطر بیاور) هنگامى را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد; (84)

هنگامى که به پدر و قومش گفت: «اینها چیست که مى‏پرستید؟! (85)

آیا غیر از خدا به سراغ این معبودان دروغین مى‏روید؟! (86)

شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان مى‏برید؟! (87)

(سپس) نگاهى به ستارگان افکند... (88)

و گفت: «من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمى‏آیم)!» (89)

آنها از او روى برتافته و به او پشت کردند (و بسرعت دور شدند.) (90)

(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهى به معبودانشان کرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمى‏خورید؟! (91)

(اصلا) چرا سخن نمى‏گویید؟!» (92)

سپس بسوى آنها رفت و ضربه‏اى محکم با دست راست بر پیکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست). (93)

آنها با سرعت به او روى آوردند. (94)

گفت: «آیا چیزى را مى‏پرستید که با دست خود مى‏تراشید؟! (95)

با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهایى که مى‏سازید!» (96)

(بت‏پرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازید و او را در جهنمى از آتش بیفکنید!» (97)

آنها طرحى براى نابودى ابراهیم ریخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختیم! (98)

(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مى‏روم، او مرا هدایت خواهد کرد! (99)

پروردگارا! به من از صالحان ( فرزندان صالح) ببخش!» (100)

ما او ( ابراهیم) را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم! (101)

هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مى‏کنم، نظر تو چیست؟» گفت‏«پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت!» (102)

هنگامى که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد... (103)

او را ندا دادیم که: «اى ابراهیم! (104)

آن رؤیا را تحقق بخشیدى (و به ماموریت خود عمل کردى)!» ما این گونه، نیکوکاران را جزا مى‏دهیم! (105)

این مسلما همان امتحان آشکار است! (106)

ما ذبح عظیمى را فداى او کردیم، (107)

و نام نیک او را در امتهاى بعد باقى نهادیم! (108)

سلام بر ابراهیم! (109)

این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (110)

او از بندگان باایمان ما است! (111)

ما او را به اسحاق -پیامبرى از شایستگان- بشارت دادیم! (112)

ما به او و اسحاق برکت دادیم; و از دودمان آن دو، افرادى بودند نیکوکار و افرادى آشکارا به خود ستم کردند! (113)

ما به موسى و هارون نعمت بخشیدیم! (114)

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم! (115)

و آنها را یارى کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند! (116)

ما به آن دو، کتاب روشنگر دادیم، (117)

و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم! (118)

و نام نیکشان را در اقوام بعد باقى گذاردیم! (119)

سلام بر موسى و هارون! (120)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (121)

آن دو از بندگان مؤمن ما بودند! (122)

و الیاس از رسولان (ما) بود! (123)

به خاطر بیاور هنگامى را که به قومش گفت: «آیا تقوا پیشه نمى‏کنید؟! (124)

آیا بت «بعل‏» را مى‏خوانید و بهترین آفریدگارها را رها مى‏سازید؟! (125)

خدایى که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!» (126)

اما آنها او را تکذیب کردند; ولى به یقین همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مى‏شوند! (127)

مگر بندگان مخلص خدا! (128)

ما نام نیک او را در میان امتهاى بعد باقى گذاردیم! (129)

سلام بر الیاسین! (130)

ما این گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! (131)

او از بندگان مؤمن ما است! (132)

و لوط از رسولان (ما) است! (133)

و به خاطر بیاور زمانى را که او و خاندانش را همگى نجات دادیم، (134)

مگر پیرزنى که از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)! (135)

سپس بقیه را نابود کردیم! (136)

و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانه‏هاى شهرهاى) آنها مى‏گذرید... (137)

و (همچنین) شبانگاه; آیا نمى‏اندیشید؟! (138)

و یونس از رسولان (ما) است! (139)

به خاطر بیاور زمانى را که به سوى کشتى پر (از جمعیت و بار) فرار کرد. (140)

و با آنها قرعه افکند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد! (141)

(او را به دریا افکندند) و ماهى عظیمى او را بلعید، در حالى که مستحق سرزنش بود! (142)

و اگر او از تسبیح‏کنندگان نبود... (143)

تا روز قیامت در شکم ماهى مى‏ماند! (144)

(به هر حال ما او را رهایى بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالى از گیاه افکندیم در حالى که بیمار بود! (145)

و بوته کدوئى بر او رویاندیم (تا در سایه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش یابد)! (146)

و او را به سوى جمعیت یکصد هزار نفرى -یا بیشتر- فرستادیم! (147)

آنها ایمان آوردند، از این رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهره‏مند ساختیم! (148)

از آنان بپرس: آیا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟! (149)

آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند؟! (150)

دانید آنها با این تهمت بزرگشان مى‏گویند: (151)

«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به یقین دروغ مى‏گویند! (152)

آیا دختران را بر پسران ترجیح داده است؟! (153)

شما را چه شده است؟! چگونه حکم مى‏کنید؟! (هیچ مى‏فهمید چه مى‏گویید؟!) (154)

آیا متذکر نمى‏شوید؟! (155)

یا شما دلیل روشنى در این باره دارید؟ (156)

کتابتان را بیاورید اگر راست مى‏گویید! (157)

آنها ( مشرکان) میان او ( خداوند) و جن، (خویشاوندى و) نسبتى قائل شدند; در حالى که جنیان بخوبى مى‏دانند که این بت‏پرستان در دادگاه الهى احضار مى‏شوند! (158)

منزه است خداوند از آنچه توصیف مى‏کنند، (159)

مگر بندگان مخلص خدا! (160)

شما و آنچه را پرستش مى‏کنید، (161)

هرگز نمى‏توانید کسى را (با آن) فریب دهید، (162)

مگر آنها که در آتش دوزخ وارد مى‏شوند! (163)

و هیچ یک از ما نیست جز آنکه مقام معلومى دارد; (164)

و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده‏ایم; (165)

و ما همه تسبیح‏گوى او هستیم! (166)

آنها پیوسته مى‏گفتند: (167)

«اگر یکى از کتابهاى پیشینیان نزد ما بود، (168)

به یقین، ما بندگان مخلص خدا بودیم!» (169)

(اما هنگامى که این کتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن کافر شدند; ولى بزودى (نتیجه کار خود را) خواهند دانست! (170)

وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پیش مسلم شده... (171)

که آنان یارى شدگانند، (172)

و لشکر ما پیروزند! (173)

از آنها ( کافران) روى بگردان تا زمان معینى (که فرمان جهاد فرارسد)! (174)

و وضع آنها را بنگر (چه بى‏محتواست) اما بزودى (نتیجه اعمال خود را) مى‏بینند! (175)

آیا آنها براى عذاب ما شتاب مى‏کنند؟! (176)

اما هنگامى که عذاب ما در آستانه خانه‏هایشان فرود آید، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت! (177)

از آنان روى بگردان تا زمان معینى! (178)

و وضع کارشان را ببین; آنها نیز به زودى (نتیجه اعمال خود را) مى‏بینند! (179)

منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصیف مى‏کنند. (180)

و سلام بر رسولان! (181)

و حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است! (182)

 

سورة یس 36

سورة یس 36
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یس. (1)

سوگند به قرآن حکیم. (2)

که تو قطعا از رسولان (خداوند) هستى، (3)

بر راهى راست (قرار دارى); (4)

این قرآنى است که از سوى خداوند عزیز و رحیم نازل شده است (5)

تا قومى را بیم دهى که پدرانشان انذار نشدند، از این رو آنان غافلند! (6)

فرمان (الهى) درباره بیشتر آنها تحقق یافته، به همین جهت ایمان نمى‏آورند! (7)

ما در گردنهاى آنان غلهایى قرار دادیم که تا چانه‏ها ادامه دارد و سرهاى آنان را به بالا نگاه داشته است! (8)

و در پیش روى آنان سدى قرار دادیم، و در پشت سرشان سدى; و چشمانشان را پوشانده‏ایم، لذا نمى‏بینند! (9)

براى آنان یکسان است: چه انذارشان کنى یا نکنى، ایمان نمى‏آورند! (10)

تو فقط کسى را انذار مى‏کنى که از این یادآورى (الهى) پیروى کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد; چنین کسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11)

به یقین ما مردگان را زنده مى‏کنیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را مى نویسیم; و همه چیز را در کتاب آشکار کننده‏اى برشمرده‏ایم! (12)

و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند; (13)

هنگامى که دو نفر از رسولان را بسوى آنها فرستادیم، اما آنان رسولان (ما) را تکذیب کردند; پس براى تقویت آن دو، شخص سومى فرستادیم، آنها همگى گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوى شما هستیم!» (14)

اما آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشرى همانند ما نیستید، و خداوند رحمان چیزى نازل نکرده، شما فقط دروغ مى‏گویید!» (15)

(رسولان ما) گفتند: «پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوى شما هستیم، (16)

و بر عهده ما چیزى جز ابلاغ آشکار نیست!» (17)

آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته‏ایم (و وجود شما را شوم مى‏دانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکى از ما به شما خواهد رسید! (18)

(رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهى اسرافکارید!» (19)

و مردى (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروى کنید! (20)

از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمى‏خواهند و خود هدایت یافته‏اند! (21)

من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شوید؟! (22)

آیا غیر از او معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانى به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایده‏اى براى من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد! (23)

اگر چنین کنم، من در گمراهى آشکارى خواهم بود! (24)

(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم; پس به سخنان من گوش فرا دهید!» (25)

(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مى‏دانستند... (26)

که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!» (27)

و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکرى از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود; (28)

(بلکه) فقط یک صیحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! (29)

افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبرى براى هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا مى‏کردند! (30)

آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوى ایشان بازنمى‏گردند (و زنده نمى‏شوند)! (31)

و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار مى‏شوند! (32)

زمین مرده براى آنها آیتى است، ما آن را زنده کردیم و دانه‏هاى (غذایى) از آن خارج ساختیم که از آن مى‏خورند; (33)

و در آن باغهایى از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه‏هایى از آن جارى ساختیم، (34)

تا از میوه آن بخورند در حالى که دست آنان هیچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آیا شکر خدا را بجا نمى‏آورند؟! (35)

منزه است کسى که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مى‏رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند! (36)

شب (نیز) براى آنها نشانه‏اى است (از عظمت خدا); ما روز را از آن برمى‏گیریم، ناگهان تاریکى آنان را فرا مى‏گیرد! (37)

و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است; این تقدیر خداوند قادر و داناست. (38)

و براى ماه منزلگاه‏هایى قرار دادیم، (و هنگامى که این منازل را طى کرد) سرانجام بصورت س‏خ‏للّهشاخه کهنه قوسى شکل و زرد رنگ خرما» در مى‏آید. (39)

نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى مى‏گیرد; و هر کدام در مسیر خود شناورند. (40)

نشانه‏اى (دیگر از عظمت پروردگار) براى آنان است که ما فرزندانشان را در کشتیهایى پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم. (41)

و براى آنها مرکبهاى دیگرى همانند آن آفریدیم. (42)

و اگر بخواهیم آنها را غرق مى‏کنیم بطورى که نه فریادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند! (43)

مگر اینکه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معینى از این زندگى بهره گیرند! (44)

و هرگاه به آنها گفته شود: «از آنچه پیش رو و پشت سر شماست ( از عذابهاى الهى) بترسید تا مشمول رحمت الهى شوید!» (اعتنا نمى‏کنند). (45)

و هیچ آیه‏اى از آیات پروردگارشان براى آنها نمى‏آید مگر اینکه از آن روى‏گردان مى شوند. (46)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى کرده انفاق کنید!»، کافران به مؤمنان مى‏گویند: «آیا ما کسى را اطعام کنیم که اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏کرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشکارید»! (47)

آنها مى‏گویند: «اگر راست مى‏گویید، این وعده (قیامت) کى خواهد بود؟! (48)

(اما)جز این انتظار نمى‏کشند که یک صیحه عظیم (آسمانى) آنها را فراگیرد، در حالى که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند. (49)

(چنان غافلگیر مى‏شوند که حتى) نمى‏توانند وصیتى کنند یا به سوى خانواده خود بازگردند! (50)

(بار دیگر) در «صور» دمیده مى‏شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‏روند! (51)

مى‏گویند: «اى واى بر ما! چه کسى ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آرى) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!» (52)

صیحه واحدى بیش نیست، (فریادى عظیم برمى‏خیزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‏شوند! (53)

(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز به هیچ کس ذره‏اى ستم نمى‏شود، و جز آنچه را عمل مى‏کردید جزا داده نمى‏شوید! (54)

بهشتیان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند. (55)

آنها و همسرانشان در سایه‏هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تکیه زده‏اند. (56)

براى آنها در بهشت میوه بسیار لذت‏بخشى است، و هر چه بخواهند در اختیار آنان خواهد بود! (57)

بر آنها سلام (و درود الهى) است; این سخنى است از سوى پروردگارى مهربان! (58)

(و به آنها مى‏گویند:) جدا شوید امروز اى گنهکاران! (59)

آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است؟! (60)

و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟! (61)

او گروه زیادى از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟! (62)

این همان دوزخى است که به شما وعده داده مى‏شد! (63)

امروز وارد آن شوید و به خاطر کفرى که داشتید به آتش آن بسوزید! (64)

امروز بر دهانشان مهر مى‏نهیم، و دستهایشان با ما سخن مى‏گویند و پاهایشان کارهایى را که انجام مى‏دادند شهادت مى‏دهند! (65)

و اگر بخواهیم چشمانشان را محو کنیم; سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر یکدیگر پیشى بگیرند، اما چگونه مى‏توانند ببینند؟! (66)

و اگر بخواهیم آنها را در جاى خود مسخ مى‏کنیم (و به مجسمه‏هایى بى‏روح مبدل مى‏سازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند! (67)

هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‏اش مى‏کنیم (و به ناتوانى کودکى باز مى‏گردانیم) ; آیا اندیشه نمى‏کنند؟! (68)

ما هرگز شعر به او ( پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد); این (کتاب آسمانى) فقط ذکر و قرآن مبین است! (69)

تا افرادى را که زنده‏اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد! (70)

آیا ندیدند که‏از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ایم چهارپایانى براى آنان آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟! (71)

و آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه مى‏کنند; (72)

و براى آنان بهره‏هاى دیگرى در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهائى گوارا; آیا با این حال شکرگزارى نمى‏کنند؟! (73)

آنان غیر از خدا معبودانى براى خویش برگزیدند به این امید که یارى شوند! (74)

ولى آنها قادر به یارى ایشان نیستند، و این (عبادت‏کنندگان در قیامت) لشکرى براى آنها خواهند بود که در آتش دوزخ احضار مى‏شوند! (75)

پس سخنانشان تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشکار مى‏کنند مى‏دانیم! (76)

آیا انسان نمى‏داند که ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست! (77)

و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسى این استخوانها را زنده مى‏کند در حالى که پوسیده است؟!» (78)

بگو: «همان کسى آن را زنده مى‏کند که نخستین بار آن را آفرید; و او به هر مخلوقى داناست! (79)

همان کسى که براى شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بوسیله آن، آتش مى‏افروزید!» (80)

آیا کسى که آسمانها و زمین را آفرید، نمى‏تواند همانند آنان ( انسانهاى خاک شده) را بیافریند؟ ! آرى (مى‏تواند)، و او آفریدگار داناست! (81)

فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند، تنها به آن مى‏گوید: «موجود باش!»، آن نیز بى‏درنگ موجود مى‏شود! (82)

پس منزه است خداوندى که مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست اوست; و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! (83)

 

سورة فاطر 35

سورة فاطر 35
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر!

ستایش مخصوص خداوندى است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش مى‏افزاید، و او بر هر چیزى تواناست! (1)

هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشاید، کسى نمى‏تواند جلو آن را بگیرد; و هر چه را امساک کند، کسى غیر از او قادر به فرستادن آن نیست; و او عزیز و حکیم است! (2)

اى مردم! به یاد آورید نعمت خدا را بر شما; آیا آفریننده‏اى جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزى دهد؟! هیچ معبودى جز او نیست; با این حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‏شوید؟! (3)

اگر تو را تکذیب کنند (غم مخور، موضوع تازه‏اى نیست) پیامبران پیش از تو نیز تکذیب شدند; و همه کارها بسوى خدا بازمى‏گردد. (4)

اى مردم! وعده خداوند حق است; مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد! (5)

البته شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید; او فقط حزبش را به این دعوت مى‏کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند! (6)

کسانى که راه کفر پیش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است; و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست! (7)

آیا کسى که عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زیبا مى‏بیند (همانند کسى است که واقع را آنچنان که هست مى‏یابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه مى سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى‏کند; پس جانت به خاطر شدت تاسف بر آنان از دست نرود; خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست! (8)

خداوند کسى است که بادها را فرستاد تا ابرهایى را به حرکت درآورند; سپس ما این ابرها را به سوى زمین مرده‏اى راندیم و به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده مى‏کنیم; رستاخیز نیز همین گونه است! (9)

کسى که خواهان عزت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزت براى خداست; سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى‏کند، و عمل صالح را بالا مى‏برد; و آنها که نقشه‏هاى بد مى‏کشند، عذاب سختى براى آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جایى نمى‏رسد) ! (10)

خداوند شما را از خاکى آفرید، سپس از نطفه‏اى; سپس شما را بصورت زوجهایى قرار داد; هیچ جنس ماده‏اى باردار نمى‏شود و وضع حمل نمى‏کند مگر به علم او، و هیچ کس عمر طولانى نمى‏کند، یا از عمرش کاسته نمى‏شود مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است; اینها همه براى خداوند آسان است. (11)

دو دریا یکسان نیستند: این یکى دریایى است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکى شور و تلخ و گلوگیر; (اما) از هر دو گوشتى تازه مى خورید و وسایل زینتى استخراج کرده مى‏پوشید; و کشتیها را در آن مى‏بینى که آنها را مى‏شکافند (و به سوى مقصد پیش مى‏روند) تا از فضل خداوند بهره‏گیرید، و شاید شکر (نعمتهاى او را) بجا آورید! (12)

او شب را در روز داخل مى‏کند و روز را در شب; و خورشید و ماه را مسخر (شما) کرده، هر یک تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى‏دهد; این است خداوند، پروردگار شما; حاکمیت (در سراسر عالم) از آن اوست: و کسانى را که جز او مى‏خوانید (و مى‏پرستید) حتى به اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند! (13)

اگر آنها را بخوانید صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمى‏گویند; و روز قیامت، شرک (و پرستش) شما را منکر مى‏شوند، و هیچ کس مانند (خداوند آگاه و) خبیر تو را (از حقایق) با خبر نمى‏سازد! (14)

اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدائید; تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است! (15)

اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جدیدى مى‏آورد; (16)

و این براى خداوند مشکل نیست! (17)

هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمى‏کشد; و اگر شخص سنگین‏بارى دیگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چیزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد! تو فقط کسانى را بیم‏مى‏دهى که از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند; و هر کس پاکى (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمى‏گردد; و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)

و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، (19)

و نه ظلمتها و روشنایى، (20)

و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! (21)

و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مى‏رساند، و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‏اند برسانى! (22)

تو فقط انذارکننده‏اى، (اگر ایمان نیاورند نگران نباش، وظیفه‏ات را انجام ده.) (23)

ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستادیم; و هر امتى در گذشته انذارکننده‏اى داشته است! (24)

اگر تو را تکذیب کنند (عجیب نیست); کسانى که پیش از آنان بودند (نیز پیامبران خود را) تکذیب کردند; آنها با دلایل روشن و کتابهاى پند و موعظه و کتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احکام) به سراغ آنان آمدند (اما کوردلان ایمان نیاوردند). (25)

سپس من کافران را (بعد از اتمام حجت) گرفتم (و سخت مجازات کردم); مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟! (26)

آیا ندیدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد که بوسیله آن میوه‏هایى رنگارنگ (از زمین) خارج ساختیم و از کوه‏ها نیز (به لطف پروردگار) جاده‏هایى آفریده شده سفید و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ کاملا سیاه! (27)

و از انسانها و جنبندگان و چهارپایان انواعى با رنگهاى مختلف، (آرى) حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند; خداوند عزیز و غفور است! (28)

کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‏کنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند، تجارتى (پرسود و) بى‏زیان و خالى از کساد را امید دارند. (29)

(آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! (30)

و آنچه از کتاب به تو وحى کردیم حق است و تصدیق‏کننده و هماهنگ با کتب پیش از آن; خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بیناست! (31)

سپس این کتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم; (اما) از میان آنها عده‏اى بر خود ستم کردند، و عده‏اى میانه رو بودند،و گروهى به اذن خدا در نیکیها (از همه) پیشى گرفتند، و این، همان فضیلت بزرگ است! (32)

(پاداش آنان) باغهاى جاویدان بهشت است که در آن وارد مى‏شوند در حالى که با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته‏اند، و لباسشان در آنجا حریر است! (33)

آنها مى‏گویند: «حمد (و ستایش) براى خداوندى است که اندوه را از ما برطرف ساخت; پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (34)

همان کسى که با فضل خود ما را در این سراى اقامت (جاویدان) جاى داد که نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى! (35)

و کسانى که کافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست; هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بمیرند، و نه چیزى از عذابش از آنان تخفیف داده مى‏شود; این گونه هر کفران‏کننده‏اى را کیفر مى‏دهیم! (36)

آنها در دوزخ فریاد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى‏دادیم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آیا شما را به اندازه‏اى که هر کس اهل تذکر است در آن متذکر مى‏شود عمر ندادیم، و انذارکننده (الهى) به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که براى ظالمان هیچ یاورى نیست! (37)

خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون دلهاست مى‏داند! (38)

اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد; هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند! (39)

بگو: «این معبودانى را که جز خدا مى‏خوانید به من نشان دهید چه چیزى از زمین را آفریده‏اند، یا اینکه شرکتى در (آفرینش و مالکیت) آسمانها دارند؟! یا به آنان کتابى (آسمانى) داده‏ایم و دلیلى از آن براى (شرک) خود دارند؟!» نه هیچ یک از اینها نیست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغین به یکدیگر مى‏دهند! (40)

خداوند آسمانها و زمین را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند; و هرگاه منحرف گردند، کسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)

آنان با نهایت تاکید به خدا سوگند خوردند که اگر پیامبرى انذارکننده به سراغشان آید، هدایت یافته‏ترین امتها خواهند بود; اما چون پیامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چیزى بر آنها نیفزود! (42)

اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود; اما این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گیرد; آیا آنها چیزى جز سنت پیشینیان و (عذابهاى دردناک آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنت الهى تغییرى نمى‏یابى! (43)

آیا آنان در زمین نگشتند تا ببینند عاقبت کسانى که پیش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها که از اینان قویتر (و نیرومندتر) بودند; نه چیزى در آسمانها و نه چیزى در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت; او دانا و تواناست! (44)

اگر خداوند مردم را به سبب کارهایى که انجام داده‏اند مجازات کند، جنبنده‏اى را بر پشت زمین باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معینى تاخیر مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) اما هنگامى که اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر کس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بیناست (و از اعمال و نیات همه آگاه است)! (45)

 

سورة سبا 34

سورة سبا 34
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حمد (و ستایش) مخصوص خداوندى است که تمام آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست; و (نیز) حمد (و سپاس) براى اوست در سراى آخرت; و او حکیم و آگاه است. (1)

آنچه در زمین فرومى‏رود و آنچه را از آن برمى‏آید مى‏داند، و (همچنین) آنچه از آسمان نازل مى‏شود و آنچه بر آن بالا مى‏رود; و او مهربان و آمرزنده است. (2)

کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آرى به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندى که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینى ذره‏اى در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابى آشکار ثبت است!» (3)

تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند پاداش دهد; براى آنان مغفرت و روزى پرارزشى است! (4)

و کسانى که سعى در (تکذیب) آیات ما داشتند و گمان کردند مى‏توانند از حوزه قدرت ما بگریزند، عذابى بد و دردناک خواهند داشت! (5)

کسانى که به ایشان علم داده شده، آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق مى دانند و به راه خداوند عزیز و حمید هدایت مى‏کند. (6)

« و کافران گفتند: «آیا مردى را به شما نشان دهیم که به شما خبر مى‏دهد هنگامى که (مردید و) سخت از هم متلاشى شدید، (بار دیگر) آفرینش تازه‏اى خواهید یافت؟! (7)

آیا او بر خدا دروغ بسته یا به نوعى جنون گرفتار است؟!» (چنین نیست)، بلکه کسانى که به آخرت ایمان نمى‏آورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند (و نشانه گمراهى آنها همین انکار شدید است). (8)

آیا به آنچه پیش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمین قرار دارد نگاه نکردند (تا به قدرت خدا بر همه چیز واقف شوند)؟! اگر ما بخواهیم آنها را (با یک زمین‏لرزه) در زمین فرومى‏بریم، یا قطعه‏هایى از سنگهاى آسمانى را بر آنها فرومى‏ریزیم; در این نشانه‏اى است (بر قدرت خدا) براى هر بنده توبه‏کار! (9)

و ما به داوود از سوى خود فضیلتى بزرگ بخشیدیم; (ما به کوه‏ها و پرندگان گفتیم:) اى کوه‏ها و اى پرندگان! با او هم‏آواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید! و آهن را براى او نرم کردیم. (10)

(و به او گفتیم:) زره‏هاى کامل و فراخ بساز، و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم! (11)

و براى سلیمان باد را مسخر ساختیم که مسیر یک ماه را; و چشمه مس (مذاب) را براى او روان ساختیم; و گروهى از جن پیش روى او به اذن پروردگارش کار مى‏کردند; و هر کدام از آنها که از فرمان ما سرپیچى مى‏کرد، او را عذاب آتش سوزان مى‏چشانیم! (12)

آنها هر چه سلیمان مى‏خواست برایش درست مى‏کردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهاى ثابت (که از بزرگى قابل حمل و نقل نبود; و به آنان گفتیم:) اى آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید; ولى عده کمى از بندگان من شکرگزارند! (13)

(با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامى که مرگ را بر او مقرر داشتیم، کسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمین ( موریانه) که عصاى او را مى‏خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد); هنگامى که بر زمین افتاد جنیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقى نمى‏ماندند! (14)

براى قوم «سبا» در محل سکونتشان نشانه‏اى (از قدرت الهى) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم با میوه‏هاى فراوان; و به آنها گفتیم:) از روزى پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید; شهرى است پاک و پاکیزه، و پروردگارى آمرزنده (و مهربان)! (15)

اما آنها (از خدا) روى‏گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنان فرستادیم، و دو باغ (پربرکت) شان را به دو باغ (بى‏ارزش) با میوه‏هاى تلخ و درختان شوره گز و اندکى درخت سدر مبدل ساختیم! (16)

این کیفر را بخاطر کفرانشان به آنها دادیم; و آیا جز کفران کننده را کیفر مى‏دهیم؟! (17)

و میان آنها و شهرهایى که برکت داده بودیم، آبادیهاى آشکارى قرار دادیم; و سفر در میان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم; (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این آبادیها با ایمنى (کامل) سفر کنید! (18)

ولى (این ناسپاس مردم) گفتند: «پروردگارا! میان سفرهاى ما دورى بیفکن‏» (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیا سفر کنند! و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند! و ما آنان را داستانهایى (براى عبرت دیگران) قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشى ساختیم; در این ماجرا، نشانه‏هاى عبرتى براى هر صابر شکرگزار است. (19)

(آرى) بیقین، ابلیس گمان خود را درباره آنها محقق یافت که همگى از او پیروى کردند جز گروه اندکى از مؤمنان! (20)

او سلطه بر آنان نداشت جز براى اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شک هستند باز شناسیم; و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است! (21)

بگو: «کسانى را که غیر از خدا (معبود خود) مى‏پندارید بخوانید! (آنها هرگز گرهى از کار شما نمى‏گشایند، چرا که) آنها به اندازه ذره‏اى در آسمانها و زمین مالک نیستند، و نه در (خلقت و مالکیت) آنها شریکند، و نه یاور او (در آفرینش) بودند. (22)

هیچ شفاعتى نزد او، جز براى کسانى که اذن داده، سودى ندارد! (در آن روز همه در اضطرابند) تا زمانى که اضطراب از دلهاى آنان زایل گردد (و فرمان از ناحیه او صادر شود; در این هنگام مجرمان به شفیعان) مى‏گویند: «پروردگارتان چه دستورى داده؟» مى‏گویند: «حق را (بیان کرد و اجازه شفاعت درباره مستحقان داد); و اوست بلندمقام و بزرگ‏مرتبه!» (23)

بگو: «چه کسى شما را از آسمانها و زمین روزى مى‏دهد؟» بگو: «الله! و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکارى هستیم!» (24)

بگو: «شما از گناهى که ما کرده‏ایم سؤال نخواهید شد، (همان گونه که) ما در برابر اعمال شما مسؤول نیستیم!» (25)

بگو: «پروردگار ما همه ما را جمع مى‏کند، سپس در میان ما بحق داورى مى‏نماید (و صفوف مجرمان رااز نیکوکاران جدا مى‏سازد)، و اوست داور (و جداکننده) آگاه!» (26)

بگو: «کسانى را که بعنوان شریک به او ملحق ساخته‏اید به من نشان دهید! هرگز چنین نیست! (او شریک و شبیهى ندارد)، بلکه او خداوند عزیز و حکیم است! (27)

و ما تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى; ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! (28)

مى‏گویند: «اگر راست مى‏گویید، این وعده (رستاخیز) کى خواهد بود؟!» (29)

بگو: «وعده شما روزى خواهد بود که نه ساعتى از آن تاخیر مى‏کنید و نه (بر آن) پیشى خواهید گرفت!» (30)

کافران گفتند: «ما هرگز به این قرآن و کتابهاى دیگرى که پیش از آن بوده ایمان نخواهیم آورد!; س‏ذللّه اگر ببینى هنگامى که این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‏اند در حالى که هر کدام گناه خود را به گردن دیگرى مى‏اندازد (از وضع آنها تعجب مى‏کنى)! مستضعفان به مستکبران مى‏گویند: «اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم!» (31)

(اما) مستکبران به مستضعفان پاسخ مى‏دهند: «آیا ما شما را از هدایت بازداشتیم بعد از آنکه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دریافتید)؟! بلکه شما خود مجرم بودید!» (32)

و مستضعفان به مستکبران مى‏گویند: «وسوسه‏هاى فریبکارانه شما در شب و روز (مایه گمراهى ما شد)، هنگامى که به ما دستور مى‏دادید که به خداوند کافر شویم و همتایانى براى او قرار دهیم!» و آنان هنگامى که عذاب (الهى) را مى‏بینند پشیمانى خود را پنهان مى‏کنند (تا بیشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجیرها در گردن کافران مى نهیم; آیا جز آنچه عمل مى‏کردند به آنها جزا داده مى‏شود؟! (33)

و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیم‏دهنده نفرستادیم مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شده‏اید کافریم!» (34)

و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بیشتر است (و این نشانه علاقه خدا به ماست!); و ما هرگز مجازات نخواهیم شد!» (35)

بگو: «پروردگار من روزى را براى هر کس بخواهد وسیع یا تنگ مى‏کند، (این ربطى به قرب در درگاه او ندارد); ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! (36)

اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرب نمى‏سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند که براى آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایى است که انجام داده‏اند; و آنها در غرفه‏هاى (بهشتى)در (نهایت) امنیت خواهند بود! (37)

و کسانى که براى انکار و ابطال آیات ما تلاش مى‏کنند و مى‏پندارند از چنگ قدرت ما فرار خواهند کرد، در عذاب (الهى) احضار مى‏شوند! (38)

بگو: «پروردگارم روزى را براى هر کس بخواهد وسعت مى‏بخشد، و براى هر کس بخواهد تنگ (و محدود) مى‏سازد; و هر چیزى را (در راه او) انفاق کنید، عوض آن را مى‏دهد (و جاى آن را پر مى‏کند); و او بهترین روزى‏دهندگان است!» (39)

(به خاطر بیاور) روزى را که خداوند همه آنان را بر مى‏انگیزد، سپس به فرشتگان مى‏گوید: س‏خ‏للّهآیا اینها شما را پرستش مى‏کردند؟!» (40)

آنها مى‏گویند: «منزهى (از اینکه همتایى داشته باشى)! تنها تو ولى مائى، نه آنها; (آنها ما را پرستش نمى‏کردند) بلکه جن را پرستش مى‏نمودند; و اکثرشان به آنها ایمان داشتند!» (41)

(آرى) امروز هیچ یک از شما نسبت به دیگرى مالک سود و زیانى نیست! و به ظالمان مى‏گوییم: «بچشید عذاب آتشى را که تکذیب مى‏کردید!» (42)

و هنگامى که آیات روشنگر ما بر آنان خوانده مى‏شود، مى‏گویند: «او فقط مردى است که مى‏خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‏پرستیدند بازدارد!» و مى‏گویند: «این جز دروغ بزرگى که (به خدا)بسته شده چیز دیگرى نیست!» و کافران هنگامى که حق به سراغشان آمد گفتند: س‏خ‏للّهاین، جز افسونى آشکار نیست!» (43)

ما (قبلا) چیزى از کتابهاى آسمانى را به آنان نداده‏ایم که آن را بخوانند (و به اتکاى آن سخنان تو را تکذیب کنند)، و پیش از تو هیچ بیم‏دهنده ( پیامبرى ) براى آنان نفرستادیم! (44)

کسانى که پیش از آنان بودند (نیز آیات الهى را) تکذیب کردند، در حالى که اینها به یک دهم آنچه به آنان دادیم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تکذیب کردند; پس ببین مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)

بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز مى‏دهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر براى خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما ( محمد) هیچ گونه جنونى ندارد; او فقط بیم‏دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهى) است!» (46)

بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست; اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چیز گواه است!» (47)

بگو: «پروردگار من حق را (بر دل پیامبران خود) مى‏افکند، که او داناى غیبها (و اسرار نهان) است.» (48)

بگو: «حق آمد! و باطل (کارى از آن ساخته نیست و) نمى‏تواند آغازگر چیزى باشد و نه تجدیدکننده آن!» (49)

بگو: «اگر من گمراه شوم، از ناحیه خود گمراه مى‏شوم; و اگر هدایت یابم، به وسیله آنچه پروردگارم به من وحى مى‏کند هدایت مى‏یابم; او شنواى نزدیک است !» (50)

اگر ببینى هنگامى که فریادشان بلند مى‏شود اما نمى‏توانند (از عذاب الهى) بگریزند، و آنها را از جاى نزدیکى (که حتى انتظارش را ندارند) مى‏گیرند (از درماندگى آنها تعجب خواهى کرد)! (51)

و (در آن حال) مى‏گویند: «به حق ایمان آوردیم!»، ولى چگونه مى‏توانند از فاصله دور به آن دسترسى پیدا کنند! (52)

آنها پیش از این (که در نهایت آزادى بودند) به آن کافر شدند و دورا دور، و غائبانه (و بدون آگاهى). نسبت‏هاى ناروا مى‏دادند. (53)

(سرانجام) میان آنها و خواسته‏هایشان جدایى افکنده شد، همان گونه که با پیروان (و هم‏مسلکان) آنها از قبل عمل شد، چرا که آنها در شک و تردید بودند! (54)