موفقیت مرحله سوم
عثمان از این کار قرآنی دو هدف را دنبال میکرد، یکی نظم سورهها دیگری وحدت قرائت. (التمهید ج 1، ص 341، نقل از مصاحف شجستانی) به هدف اولی دست یافت، لیکن موفقیت آن در هدف دوم که هدف اصلی بود چشمگیر نبود. زیرا در آن زمان قرآن نقطه و اعرابگذاری نشده بود و برای ایجاد وحدت قرآئت هم با قرآنی که به شهرها میفرستاد یک قاری آشنا به قرائت اصلی قرآن، همراه میکرد که این قاری همان کار علائم اعراب را انجام میداد. با قرآن مکه عبدالله بن سائب را همراه کرد. با مصحف شام مغیره بن شهاب، با قرآن کوفه عبد الرحمن بن سلمی، با قرآن بصره عامر بن عبد القیس، همراه نمود. (مناهل العرفان، ج 1، ص 396) عثمان گرچه در رسیدن به هدف خیلی پافشاری نمود و سایر قرآنها را به هر نحوی بود و لو با تمسک به قدرت، جمعآوری کرد و محو نمود، حتی در برخی موارد مانند مورد عبدالله بن مسعود منجر به مخالفت و ضرب و شتم ایشان شد. ابن مسعود همواره بر عثمان غضبناک بود تا درگذشت. (تاریخ یعقوبی ج 2، ص 66)
اما این که عثمان با سایر قرآنها چه کرد برخی میگویند آنها را سوزاند. و حتی از سوی برخی از شیعیان این کار به عنوان طعن و خوردهگیری بر عثمان تلقی میشود که سوزاندن قرآنها اهانت به قرآن است. لیکن برخی دیگر چون یعقوبی نقل میکند که قرآنها را با آب جوش یا سرکه محو کرد. (همان) این نقل صحیحتر به نظر میرسد و شاید مطرح شدن سوزاندن قرآن هم از همین جا ناشی شده است. زیرا برای محو کردن با آب جوش نیاز به گرم کردن آب با آتش است. در هر صورت اگر سایر قرآنها را سوزانده باشد، نمیتوان گفت که قصد اهانت داشته است، زیرا منظور وی از این کار ایجاد وحدت قرائت بود. در هر صورت نه قرآنهای الگوی عثمان دوام پیدا کردند و نه پافشاری عثمان موجب متوقف شدن قرائتهای گوناگون شد. بلکه نسخههای قرآن عثمانی به مرور زمان از بین رفت و اختلاف قرائت هم همواره در حاشیه قرائت اصلی ادامه داشت و دارد! لذا بسیاری این نکته را تصریح میکنند که اثری از قرآنهای عثمانی باقی نمانده است، و هر کس هم ادعا میکند در فلان موزه قرآن عثمانی مشاهده کرده است، اثبات آن به عهده خودش است. چنان که سمهودی میگوید: اثری از قرآنهای عثمانی باقی نمانده است به مرور زمان کهنه و مندرس شدند. (وفاءالوفا، ج 2، ص 667) زرقانی میگوید: ما دلیل نداریم که اثبات کند قرآن عثمانی تا کنون باقی مانده است. (مناهل، ج 1، ص 379)